| انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
| Debacle, retreat, escape | ماتیدل، تښتیدل، ورانیدل، ړنگیدل، هزیمت پیدا کول
| اِنهِزام کلمۀ عربی، به معنی شکست خوردن، فرار کردن، ویران شدن، منهدم شدن، شکسته شده، از هم گسیخته شدن - هزیمت یافتن ، مثلاً انهزام لشکر سرخ روسیه در افغانستان. کاربردهانظامی و تاریخی: ادبی و استعاری:
معنی لغوی/ هاشمیان
| مصدر لازم - اسم مصدر | عربی | /en.he.zaam/ | انهزام |