Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Nose

​پزه، د انسان یا څاروي پوزه

 

اَنف- کلمۀ عربی، به معنی بینی انسان و حیوان​

اسمعربی/anf/انف
performance, implementation, execution

​ترسره کول، اجرا کول، تطبیقول، د یوه حکم یا فرمان اجرا کول

 

کلمۀ عربی، به معنی اجراء کردن - تطبیق کردن، به کرسی نشاندن، ​امضای عهدی را نمودن، ​​اجراء کردن حکم و یا فرمان، مثلاً انفاذ قوانین​

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی/en.faaz/انفاذ
Infarct 
سکته قلبی انفارکت
سکته قلبی (در اصطلاح طبی ام آی) یا آنفارکتوس میوکارد (به انگلیسی: Myocardial infarction)
یا حمله قلبی، عبارت از انهدام و مرگ سلولی دائم و غیرقابل برگشت در بخشی از عضله قلب (میوکارد) است که به علت ازبین رفتن جریان خون و وقوع یک ایسکمی شدید در آن قسمت از قلب روی می دهد. این توقف گردش خون ممکن است ناگهانی و بدون هیچ علائم قبلی نمایان گردد یا پس از چند حمله آنژینی (درد قفسه سینه) واقع گردد. عمده ترین دلیل سکتهٔ قلبی بسته شدن رگ های تغذیه کننده قلب است. برای رفع انسداد غیر از دارو، از بالن و جراحی قلب باز (تعویض رگ مسدود شده) استفاده می شود. سکته قلبی نوعی عارضهٔ فراگیر است که هرساله باعث مرگ هزاران تن می گردد.اصلاح زندگی یکی از عوامل پیشگیری از سکته قلبی است.
سگرت نکشیدن یا ترک سگرت، رژیم غذایی مناسب حاوی ماهی، سبزی و میوه زیاد، و کم خوردن چربی و قند و کاهش وزن، حداقل ۳۰ دقیقه ورزش در روز، کنترل بیماری هایی از قبیل دیابت، فشارخون بالا و کلسترول
دوری از محیط پراسترس و خوردن سیب هم باعث پیشگیری می شود، خوابیدن به مدت نیم ساعت یا کمی بیشتر در میانه روز می تواند فشار خون را پایین آورده در نتیجه سبب کاهش خطر حمله قلبی تا ۱۰ درصد شود.
پژوهشگران اعتقاد دارند که واکسن آنفلوآنزا در برابر حمله قلبی و سکته مغزی نقش محافظتی دارد و برای بیماران قلبی توصیه شده است.
در میان عوامل مساعدکننده دیابت، فشارخون بالا، کلسترول خون بالا افراط در استعمال دخانیات و الکل، عدم فعالیت بدنی، فشار عصبی، سابقهٔ فامیلی و سن قابل ذکراند.
اغلب آترواسکلروز عروق کرونری و در نتیجه انسداد عروق تغذیه کنندهٔ ماهیچه قلب، منجر به آنفارکتوس میوکارد می شود که درمان، آسان نخواهد بود. اگر شریان بسته شده شریان کرونر اصلی باشد احتمال مرگ انسان وجوددارد.
عوامل متعدد مساعدکننده ای مانند دیابت (بیماری قند خون)، فشار خون بالا، سگرت کشیدن و سایر دخانیات، ازدیاد کلسترول خون و غیره وجوددارد که عامل تصلب شرائین میگردد.

​سکتهٔ قلبی، ایست قلبی، حملهٔ قلبی، توقف گردش خون

اسم خاص - اسم معنیلاتین/en.faarkt/انفارکت/ انفارکتوس
Breaths, inhalation, inspiration, exhalation

​د نَفَس جمع بڼه، هوا چې انسان یې د ژوندي پاتې کیدو په پار تنفس کوي

 

کلمۀ عربی، جمع نَفَس ، به معنی نسیم هوا -هوائی که در حال تنفس از بینی و دهان به شُشها داخل میشود. کلمه "انفاس" به معنای "نَفَس‌ها" یا "دم‌ها" است و جمع کلمهٔ "نَفَس" می‌ باشد. این کلمه می‌ تواند به لحظات گذرا یا دم و بازدم‌های انسان اشاره داشته باشد. در متون عرفانی و ادبی، "انفاس" گاهی به حالت‌های روحانی و لحظات معنوی نیز اشاره می‌کند.


اسم جمع - اسم معنیعربی/an.faas/انفاس
Charity, handout, alms

​نفقه ورکول، چا ته څه شی بښل یا ورکول

 

​دادن یا بخشیدن مال به کسی، نفقه دادن به کسی

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی/en.faaq/انفاق
Plunder, Loot, ransack, ravage

​الف ــ د /نفل/ جمع بڼه: غنیمتونه، غنایم، له دوښمن څخه ترلاسه کېدونکي مالونه
ب ــ د قرآن کریم اتمه سوره

 

​الف- اَنفال- جمع نفل، غنائم، بهره ها - ​غنیمتی که از دشمن برای مصالحه گیرند
ب- هشتمین سورۀ قرآن کریم

اسم جمع - صفتعربی/an.faal/انفال
Explosion, detonation, burst

​چاودنه، ټوټه ټوټه کېدل

 

کلمۀ عربی، به معنی ترکیدن - احتراق - کفیدن- پارچه پارچه شدن ، مثلاً انفجار بمب -انفجار ماین - حملۀ انفجاری - واسکت انفجاری​

مصدر لازم - اسم مصدرعربی/en.fe.jaar/انفجار
Separately, solitude, singleness, isolation

فرد پورې اړوند: یوازې، یوازې کېدل، یوازیتوب، مخصوص، ځانگړی

 

اِنفِراد- کلمۀ عربی، منسوب به فرد به معنی تنها شدن - یگانه شدن -تفرد، وحدت، وحدانیت، ​​انحصار، تنهایی​، فردی، یگانگی، شخصی، مخصوص، خاص، یکتائی، عزلت، انزوائی، ​تجرد.

صفت نسبتیعربی/en.fe.raad/انفراد
individually, singly, separately

​په یوازېیتوب، یوازې

 

ترکیب عربی و دری، به معنی به تنهایی - تک وتنها ، مثلاً زندگی انفرادی، حبس انفرادی - ملکیت شخصی، مثلاً سرویس های انفرادی​

صفتترکیب دری و عربی/en.fe.raa.dee/انفرادی
Souls

​د نفس جمع: روح، سا، ذات

 

اَنفُس- کلمۀ عربی، جمع نَفس، به معنی جان ، روح.  انفس، جمع نَفس به معنی ذات - روح و خود است. در اصطلاح متفکران اسلامی دو کلمه آفاق و انفس با توجه به قرآن در معنای جهان و انسان یا ظاهر و باطن یا عالم مادیات و مجردات به کار رفته‌است، چنانکه عالم آفاقی کنایه از عالم ظاهر و عالم کبیر و عالم اجسام است، و عالم انفسی اشاره به عالم باطن و عالم صغیر و عالم ارواح است

اسم جمع - اسم معنیعربی/an.fus/انفس
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​قریه ایست که به فاصلهٔ ۷۶ کیلومتر در جنوب گرشک در علاقه نهر سراج مربوط حکومت اعلی گرشک کائن و به خط طول البلد ۶۴ درجه - ۳۲ دقیقه - ۵ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۱ درجه - ۳۶ دقیقه - ۴۸ ثانیه شمالی واقع گردیده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ انفاق