Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Human, human being, individual

​بشر، سړی، آدم

​کلمۀ عربی، به معنی بشر - آدم - شخص - فرد - گاهی به حیث صفت استعمال میشود، مثلاٌ او بسیار انسان است، یعنی با تربیت و متمدن است - ازین کلمه در زبان دری اصطلاحات و ترکیباتی از قبیل- انسان دوست - انسان دوستی - انسان دوستانه - انسانی و انسانیت ساخته شده است

اسم معنی - صفتعربی/en.saan/انسان
anthropologist

​انسان پیژندونکی، هغه څوک چې د نورو په کرکتر او خواصو باندې پوه شي. دغه راز د بشر پیژندونکي (انتروپولوجست) مانا هم رسوي، یعنې هغه څوک چې د مځکې د کرې پر مخ د بشر او  د تمدن د پیدایښت په باب څیړنه کوي/ هاشمیان

​ترکیب عربی و دری، به معنی آدم شناس - شخصیکه خصلت و کرکتر اشخاص را می شناسد - هکذا به معنی بشر شناس یا (انتروپولوجست)، شخصی که تاریخ پیدایش و تمدن بشر را در کرۀ زمین مطالعه میکند. / هاشمیان

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و عربی/en.saan.she.naas/انسان شناس
Anthropology

​انسان پېژندنه، هغه علم چې د مځکې په کره کې د انسان د پيدا کېدو او بشري تمدن په باب څېړنه کوي چې بل نوم یې دی: انتروپولوجی 

​ترکیب عربی و دری، به معنی علم و دسپلین سیانتفیک که تاریخ پیدایش و تمدن بشر را در کرۀ زمین مطالعه میکند ونام این علم (انتروپولوجی - بشرشناسی) است. / هاشمیان

اسم مصدر مرکبترکیب دری و عربی/en.saan.she.naa.see/انسان شناسی
؟؟؟ 

​درهم شکستنده و خورد کردنده ای انسانیت- نقض و سرکوبی ”کرامت بشری“ و جوهر و ذات انسانی در وجود یک انسان

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی انسان شکن
Humanitarianism

د بشر خوښونې فلسفه، انساني پوهه، انساني ادبیات او فرهنگ

علوم انسانی، ادبیات و فرهنگ انسانی، نوع دوستی، فلسفه همنوع دوستی، دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
اسم مصدر مرکبترکیب دری و عربی/en.saan. ga.raa.yee/انسان گرائی
؟؟؟ 
​از دو کلمۀ انسان و منش ترکیب یافته. انسان: در اینجا به حیث صفت استعمال میشود، به معنی با تربیت و متمدن و منس: به مفهوم خصلت، خلق، خو، خوی، سرشت، شخصیت، طبع، طبیعت، عادت است،. : به کسی اطلاق می گردد که خوی و خصلت یک انسان را داشته باشد، یعنی با نزاکت، با تربیه و داری نزاکت های اجتماعی
اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی انسان منش
Animals with human features without characteristics

داسې موجودات چې له فزیکي پلوه انسانانو ته ورته وي خو کړه وړه او اخلاق یې د انسانانو په څېر نه وي

​موجوداتی که به ظاهر فیزیکی شبیه انسان هستند ولی از اخلاق و صفات انسانی برخوردار نمی باشند.

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/en.saan.nu.maa/انسان نما
Genocide

انسان وژنه، د انسانانو له منځه وړل

کشتار انسان، از بین بردن انسان ها، جنایات در مقابل آدم ها . «انسان‌کشی» به معنای کشتن انسان‌ها یا قتل‌عام انسان‌ها است و به عمل قتل یا از بین بردن جان افراد اشاره دارد. این اصطلاح معمولاً برای اشاره به جنایات بزرگ، جنگ‌ها، یا خشونت‌های گسترده‌ای به کار می‌رود که در آن تعداد زیادی از انسان‌ها کشته می‌شوند.

اسم مصدر مرکبترکیب دری و عربی/en.saan.ku.shee/انسان کشی
Humanism 
آدميت و اخلاق مردمی, نوع دوستی, فلسفه همنوع دوستی
اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/en.saan.ga.ree/انسانگری
Humane, compassionate, having or showing compassion or benevolence

​په مېړانه، له مهربانۍ سره، بشرخوښونه، بشر دوستي

​بامروت، رحيم، مهربان، باشفقت , کسی که نوع پرستی را کيش خود ميداند، نوع پرست، بشر دوست, وابسته به بشر دوستی، منسوب به انسان، قوه یا نفس انسانی

صفت نسبتیترکیب دری و عربی/en.saa.nee/انسانی
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
آثار تاریخی، سیاسی و اجتماعیانسان او دیوتا

​-

نسیم حجازیدینیانسان او دیوتا
آثار تاریخی، سیاسی و اجتماعیدونلود / لینک

​نویسنده: یووال نوح هراری
مترجم: نیک گرگین
توضیح علمی تکامل انسان به مرحلهٔ اشرف مخلوقات و انسان خداگونه

سایر نویسندگانعلمی تاریخیانسان خدا گونه (تاریخ مختصر فردا)
آثار فلسفی، ادیان و مذاهبدونلود/ لینک

​نویسنده: ووال نوح هراری/ ترجمه: نيک گرگين

ترجمهٔ اين اثر را به تمامی مبارزان گمنام محيط زيست و حقوق حيوانات، اين تنها مدافعان حيات بر زمين، تقديم میکنم

معرفی کتاب ـ در این اثر به این مسئله پرداخته می شود، که چگونه تحولات تکنالوژی معلوماتی در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و غیره می تواند سرنوشت بشریت را دگرگون کند. نویسنده معتقد است، که انسان در آستانه تحولی عظیم قرار دارد، که میتواند او را به سطحی خداگونه از قدرت و توانایی برساند. در این کتاب به مفاهیمی مانند "تکنالوژی تغییر دهنده‌ی ژن"، "آیندۀ هوش مصنوعی" و "ارتباط میان انسان و ماشین" پرداخته شده و به بررسی سؤالات فلسفی و اخلاقی پیرامون این پیشرفتها بحث صورت می گیرد. نویسنده سعی دارد دیدی جامع نسبت به مشکلات فلسفی، اجتماعی و سیاسی ناشی از پیشرفتهای علمی ارائه دهد و خواننده را به تفکر در مورد پیامدهای درازمدت این تحولات ترغیب کند.


سایر نویسندگانمحیط زیستانسان خداگونه
آثار تاریخی، سیاسی و اجتماعیدونلود / لینک

​نویسنده: یوال نوح هراری
مترجم: نیک گرگین
روال انکشاف جامعهٔ بشری و سیر تکامل انسان

سایر نویسندگانتاریخانسان خردمند
آثار فلسفی، ادیان و مذاهبدونلود/لینک

​نویسنده: محمد حکیمی
مجموعهٔ از نظریات فیلسوفان شرق و غرب در قبال انسان شناسی

سایر نویسندگانفلسفهانسان در پرتو خرد
آثار فلسفی، ادیان و مذاهبدونلود/لینک

​نویسنده: غلام حسین عالی
کتاب انسان در چرخه جهان و انسان در چرخه زندگی، نتایجی انکار ناپذیر از مجموعه دانسته‌های انسان و دست آوردهای تکنولوژیکی است.
قبل از هر چیز و پیش از ورود به متن باید به سه دسته از عوامل اساسی که در شکل گیری این نوشته نقش داشته‌اند اشاره شود و البته در متن اصلی بیشتر به آن‌ها پرداخته خواهد شد.
1– چیزهائی که بیرون از انسان‌اند و ربطی به وجود انسان ندارند، مادی‌اند ولی ماده نیستند، این‌ها عبارتند از مکان، زمان، حرکت به مفهوم و تعبیری که شامل هر گونه تغییری نیز می‌گردد، ترکیب و ترتیب و امثال آن‌ها که همگی مادی‌اند یعنی نشأت گرفته از ماده هستند ولی ماده نیستند و مستقل از ماده و در غیبت و بدون وجود ماده وجود نخواهند داشت، وجودشان ناشی از وجود ماده است و با محو و نابود شدن ماده در جهان این‌ها نیز از میان می‌روند.
2– چیزهائی هستند که احساس می‌شوند ولی وجود خارجی ندارند به عبارت دیگر وجود مستقلی از احساس ندارند، این‌ها مترادف با توهم‌اند و تنها به شکلی احساسی بروز می‌کنند. این‌ها عبارتند از خودآگاهی، احساس من، احساس آزادی، احساس اراده و کلیه احساس‌هائی که درونی‌اند و ربطی به وقایع بیرون از انسان ندارند، احساس‌هائی از قبیل موفقیت، درستی، صدق، وجدان، گناه و باورها و ... . که تنها اعتباری (فرضی، احساسی، قراردادی و...) هستند و هیچ مستندی به غیر از قول و اقرار فرد مؤید و مستند آن‌ها نیست و قاطعیتی ندارند.
3– دسته دیگر، مفروضات واصول موضوعه‌ای هستند که محصول فرضیاتی مبتنی بر نتایجی تجربی‌اند و تعمیم آن‌ها ما به ازائی مادی نداشته و تنها بکار نظم و نسج به اصطلاح امور عقلی می‌آید، آن‌ها نیز اموری اعتباری‌اند.

سایر نویسندگانفلسفه و اجتماعانسان در چرخهٔ جهان و انسان در چرخهٔ زندگی
آثار فلسفی، ادیان و مذاهبدونلود/لینک

​نویسنده: محمود رضاقلی
کتاب انسان شناسی و فلسفه اخلاق (گذشته و آینده انسان) به قلم محمود رضاقلی کوششی است در راه‌گشایی تبیین واقع‌بینانه انسان بر پایه روش‌شناسی تطبیقی و سنجش آخرین دستاوردها و دیدگاه‌های علمی، فلسفی و دینی از انسان؛ بی‌آنکه مرز و دیواری نفوذ‌ناپذیر میان معارف فوق گذارده شود.
ضرورت پاسخ به پرسش‌های گوناگون درباره گذشته و آینده انسان، ذهن جستجوگر این فرزانه "تنها" و "یگانه" هستی را از هزاران سال پیش تاکنون به خود مشغول داشته است. انسان در نگاه کل‌گرایانه (فلسفی) به خویشتن، در جستجوی پاسخ به این پرسش‌ها بوده است: از کجا به این جهان آمده است؟ برای چه به این جهان آمده است؟ چگونه باید در این جهان زندگی کند؟ آیا هدفی را در این جهان دنبال می‌کند؟ آیا معنا و حقیقتی در وجود اوست؟ آیا پاسخگوی رفتار خویش خواهد بود؟ آیا در این جهان برای زندگی دیگر در جهانی برتر آماده می‌شود؟ جایگاه انسان در ساختار هستی کجاست؟ و...
و در نگاه جزء‌گرایانه (علمی) به خود، می‌خواهد بداند که: چگونه به ویژگی‌های انسانی دست یافته است؟ چه پیوند‌ها و مناسباتی با طبیعت بی‌جان و جاندار دارد؟ منشأ و سرچشمه انگیزه‌های او کجاست و چگونه پدید آمده است؟ چگونه باید به هر یک از نیازهای خود پاسخ دهد؟ ابعاد وجودی و عناصر بنیادی ساختمان وجودی او کدامند؟ آیا رفتار انسانی قابلیت تغییر دارد؟ و...
با آن‌که دانش نظری و کاربردی انسان از طبیعت رشد و پیشرفت کمی و کیفی چشمگیری داشته است، اما این رشد و پیشرفت در زمینه شناخت انسان از خودش بسیار ناچیز و ناموزون بوده است. گذشته و به‌ویژه آینده انسان همچنان برای بسیاری مبهم و تاریک است؛ و انسان بر انگیزه‌های رفتاری، ابعاد وجودی، توانایی‌ها و جایگاه ویژه خویش در هستی اشراف ندارد. از سوی دیگر، "تبیین انسان" یک نگاه کل‌گرایانه است که اساسا نیازمند انسان‌شناسی، فلسفه اخلاق، نظریه بازگشت انسان و سرانجام‌شناسی جهان است؛ معارفی که با وجود پیشرفت در امر نظریه‌سازی همچنان گرفتار ساده‌سازی و خیال‌پردازی بوده و ماهیتا نیز از قابلیت اثبات تجربی نظریه‌های خویش بی‌بهره است. بنابراین، برای گشودن راه شناخت جامع و واقع‌بینانه انسان باید بر دستاوردهای به اثبات رسیده علوم زیستی، اصول نظری راهنمای علم و تعقل منطقی متکی بود. این شناخت لازمه عمل جهتدار و مؤثر در سطح جامعه است. اگر انسان همه ابعاد وجودی، نیازهای بنیادی و متعالی، و نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی نشناسد، توانا به تغییر و اصلاح و رشد خود نخواهد بود؛ و بدون خودسازی هم کوشش در تغییر اصلاحی یا انقلابی جامعه، اگر به شکست و ناکامی و انحراف راه نبرد، به نتایج مطلوبی هم نخواهد انجامید.
زیرساخت‌های معرفتی "تبیین انسان" اساسا و ماهیتا از یکدیگر جدایی ناپذیرند. پایه "انسان‌شناسی" اگر چه بر علوم مربوط به طبیعت جاندار استوار است؛ اما در معنای عام خود، انسان‌شناسی دانشی است که قویا کاراکتر دینی – فلسفی و اخلاقی دارد. فلسفه اخلاق اساسا حوزه‌ای از فلسفه بشمار است که با علوم انسانی و نیز تبیین دینی انسان و جهان پیوندی ژرف دارد. تبیین انسان همچنین نیازمند نگاه روانشناختی تجربی و اخلاقی به حیات اجتماعی او، فهم ماهیت رفتار انسانی و ارزیابی ارزش‌ها، هدف‌شناسی و جهت‌یابی، و به‌ویژه حقیقت حیات او در پیوند با سرانجام‌شناسی جهان نیز هست.
در بخشی از کتاب انسان شناسی و فلسفه اخلاق می‌خوانیم:
شناخت و سنجش فرضیه‌های تکاملی معاصر
پژوهش‌های دیرینه‌شناختی و انسان‌شناختی زیستی هنوز از اثبات فرضیه تکامل میمون به انسان ناتوان مانده‌اند؛ اما در راستای دستاوردهای زیست‌شناسان مسلمان به روشنی نشان داده‌اند که حیات نیز پس از پیدایش بر روی زمین یک سیر تکاملی (پویش جدالی بالارونده) را پشت سر گذاشته که از اشکال ساده‌تر به اشکال پیچیده‌تر و تطبیق یافته‌تر در گذار بوده است؛ هر چند پیدایش حیات از مواد بی‌جان همچنان در پرده راز و ابهام است.
دیدگاه تکاملی لامارک و داروین کوششی جهت رازگشایی از معمای حیات و پاسخ به تنوع موجودات زیست‌مند از ریز و درشت تا ساده و پیچیده بود؛ اما خود نیز به‌دلیل نارسایی در اندیشه راهنما و کمبود در داده‌ها و یافته‌های تجربی چون فسیل‌ها، به پرسش‌ها و حتی ابهامات بسیاری راه برد. در این میان، به‌ویژه فرضیه تکامل میمون به انسان نتوانست تأییدیه‌های معتبر سنگواره‌ای و دیرینه‌شناختی بیابد. باید دانست که برخلاف نظریه‌های علوم فیزیکی، برای نظریه‌های مربوط به تغییر و تحول و تبادل محیطی جانداران در علوم دیرینه‌شناسی و انسان‌شناسی "فرمول ریاضیاتی" پیدا نمی‌شود.
در دانش زیست‌شناسی از مدل‌های آماری برای فهم فرآیندهای زیستی استفاده می‌شود؛ اما قوانینی چون قانون "سازگاری جانداران با محیط" و "انتخاب طبیعی" فاقد فرمول ریاضیاتی بوده و لذا هیچ‌گاه از قطعیت و قابلیت پیش بینی و اثبات نظری برخوردار نبوده‌اند. این ویژگی‌ها سبب گردید که نظریه‌هایی چون "به‌گزینی" یا "انتخاب اصلح" طبیعت همچنان تبییناتی فلسفی و کل‌گرایانه از حیات بشمار آیند.
تاکنون نه پیروان نظریه "تبدل انواع" (ترانسفورمیسم) و نه حامیان نظریه کهن "ثبات انواع" (فیکسیسم)، هیچکدام نتوانسته‌اند دیدگاه خود را به‌عنوان "قانون علمی زیست‌شناختی" تثبیت کنند؛ و لذا این تقابل نظری کماکان به‌صورت یک "قضیه فلسفی جدلی الطرفین" بر جای مانده است! پیروان "تبدل انواع" و نظریه داروین، نبود یا کمبود سنگواره (فسیل) از گونه‌های انتقالی را که مطابق با نظریه "تکامل تدریجی" می‌بایست به وفور در طبیعت موجود باشند، یک "معما" می‌دانند و "قانون وراثت" و علم زیست‌شناسی ملکولی را نیز در تقابل با تکامل تدریجی می‌بینند. پیروان دیدگاه کهن "ثبات انواع" نیز نبود یافته‌های مطمئن دیرینه‌شناختی و نیز علم ژنتیک و کشف ملکول DNA را مایه آرامش خویش و حقانیت تبیین توراتی خلقت انسان یافته‌اند؟!...

سایر نویسندگانفلسفهانسان شناسی و فلسفهٔ اخلاق (گذشته و آیندهٔ انسان)
آثار علمی، تحقیقی و ملیدونلود/لینک

​این اثر یک کتاب درسی بوده که محتوی آنرا زمین شناسی و انسان شناسی احتوا میکند و شامل هفت درس در عرصه های آب منحیث منبع حیات، حاک، هوا، انرژی و زباله یا کثافات، تنوع زیستی و چگونگی محیط زیست میباشد.

سایر نویسندگانانسان شناسیانسان و محیط زیست
آثار تاریخی، سیاسی و اجتماعیدونلود/لینک

​نویسنده: هانا آرنت
مترجم: مهدی خلجی

کتاب انسان‌ها در عصر ظلمت نوشته‌ی هانا آرنت، به مسئله‌ای بحرانی می‌پردازد که زندگی بشر کنونی را تحت تاثیر قرار داده است.
حکومت‌های خودکامه و دیکتاتوری پیش از هر چیز چراغ‌های قلمرو عمومی را نابود می‌کنند و به تعبیر فروغ فرخ‌زاد «چراغ‌های رابطه را تاریک» می‌سازند تا شهروندان نتوانند هم‌دیگر را ببینند. در چنین تاریکی‌ای که آرنت از آن به «عصر ظلمت» تعبیر می‌کند، دیگر نوری بر قلمرو عمومی تابیده نمی‌شود و چشم چشم را نمی‌بیند و انسان‌ها «تنها» می‌شوند و این‌گونه می‌شود که حکومت‌های خودکامه با همه‌ی هیمنه و حشمت و هیاهوی خود به مصاف شهروندی می‌روند که این‌طور تنها و تک‌افتاده است.
این شهروند تنها و تک‌افتاده در آماج این حمله، یا درهم شکسته می‌شود و یا این تنهایی مایه و پایه‌ای برای اعمال اقتدار بر او می‌شود. این‌گونه می‌شود که از شهروند، آدمکی فرمان‌بر، توجیه‌گر و سر به راه خلق می‌شود که فاقد تشخیص خوب و بد است و به رغم معمولی و پیش‌پا افتاده‌ بودنش، می‌تواند به مهیب‌ترین و تصورناپذیرترین جنایت‌ها دست بزند.


سایر نویسندگاناجتماعیانسانها در عصر ظلمت
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

​د انسانی کرامت د اصل رعایت په کود جزا کې:
۱- د انسانی کرامت د مخالفې جزا ټاکل جواز نلري
۲- پر مرتکب د جزا تطبیق د انسانی کرامت په رعایتولو سره صورت مومي

​رعایت اصل کرامت انسانی مندرج در کود جزا:
۱- تعین جزای مخالف کرامت انسانی جواز ندارد
۲- تطبیق جرا بر مرتکب با رعایت کرامت انسانی صورت می گیرد

قانون جزاء افغانستانas.le.ke.ra.ma.t.e.en.sa.niاصل کرامت انسانی