Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Size, measure, extent, measurement, gauge, scale

​میچ، پیمانه، کچه، حد

​این کلمۀ دری در عربی به چند شکل معرب شده
- (الف)/هِنداز -هِندازة- هِنداسة/ (درمقایسه با هندسه)
- (ب) معنی معادل آن در انگلیسی /سایز/ است
- (ج) در ترکیبات اندازه شدن - اندازه گرفتن - اندازه کردن، به معانی مختلف به کار میرود
- (د) در ترکیباتی از قبیل اندازه نگهداشتن - از اندازه گذشتن، به معانی دیگر به کار میرود
-(هـ) به اندازه (صفت) - (و) بی اندازه (قید) است / هاشمیان

اسمدری - معرب/an.daa.za/اندازه
Measureing, ascertain the size, amount, or degree of (something) by using device marked in standard units

​اندازه کول، د مځکې یا کوم محل د کچې مالومول یا په مځکه کې د اوبو کچه یا اندازه مالومول

​طرز العملی است برای پیدا کردن بزرگی و مساحت زمین - برای معلوم کردن عمق و مقدار آب در چاه ها - بند ها و دریا ها از اندازه گیری کارمیگیرند که آنرا سایزگیری گویند. عمل اندازه گرفتن . مقیاس گیری

اسم مصدر مرکبدری - معرب/an.daa.za.gee.ree/اندازه گیری
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه مقولهدریهرچه به اندازه، که از دست و پای نندازه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کار را با قاعده انجام بده تا از دست و پا یت نیاندازد، به اندازۀ توانت کار کن

ضرب المثلهزارگیکار کو به اندازه که از دست و پای نندازه