Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
decay, dissolution, degeneration, disintegration

حلیدل، په مایع کې د جامد جسم حلیدل، له منځه تلل، د یو جوړښت یا تشکیل له منځه وړل

​ازمیان رفتن و برچیده شدن یک اداره یا یک نظام سیاسی ، مثلاً انحلال تنظیمهای پشاوری - انحلال امپراطوری روم

حل شدن، منحل شدن، ​​حل شدن ماده‌ای در حلال، مثل حل شدن قند یا نمک در آب​گشاده گردیدن گره، گشاده شدن، حل شدن، بازشدن، گشوده شدن (گره و امثال آن). متلاشی و نابودی​​ به خاطریکه حل میشود، از هم پاشیدن، ضعف، سستی از خود برآمدن، فنا شدن
مصدر - اسم مصدرعربی/en.he.laal/انحلال