انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Association, community, society, assembly, council, club | ټولنه، د دوستانو او همفکرانو سره را ټولېدل لکه د کابل ادبي ټولنه
| مهم ترین عاملی که باعث اختلاف معنای انجمن با یک گروه یا دسته از مردم می شود داشتن هدف مشترک است | کلمۀ دری که با اندک تغییر شکل در زبان پهلوی و آوستا هم بوده، به معنی مجلس عده ای دوستان و همفکران که دریک محل جمع شده باشند، مثلاً انجمن ادبی کابل - انجمن داکتران بدون سرحد - ب - نام یک دره، یک کوتل و دو قریه در ولایت بدخشان. ج - نام زنانه در افغانستان و هندوستان و پاکستان | اسم معنی - اسم مکان | دری | /an.ju.man/ | انجمن |
literary society/board/institute | ادبي ټولنه، د هغو خلکو ډلې ته وايي چې د ادبي کارونو د سمبالښت له پاره سره راټول شوي وي
| تشکیل انجمن ادبی برای بهبود و توسعۀ أمور اصولی و اساسی ادبیات در یک کشور خیلی ها ضروری و اهم می باشد. سائر انجمنها توسعه پروگرام ها و تداوم طرح هایی را تسهیل میکنند که برای بهبود وضع رفاهی و حقوقی اعضای شان طراحی شدهاست. آنها موجب پیشبرد طرح ها و فعالیت ها و جلب حمایت اتحادیه ها از حوزه تخصصی انجمن میشوند. انجمن ها برای اعضای خود مقررات و اساسنامه وضع میکنند. آنها جبهه متحدی در مقابل جهان گسترده می سازند و تداوم رشد و توسعه ادبیات جامعۀ شان را از طریق آموزش منظم و جذب اعضای جدیدی که از مهارت بالایی برخودارند، تضمین می کنند | انجمن ادبی به دستهای از مردم گفته می شود که در محلی گرد هم آمده باشند و برای تحقق و تعمق مسائل مربوط به أمور ادبی یا امر دیگری درین ارتباط تصمیم گیرنده میباشند. گاهی نام های گروه، فوج، مجمع، مجلس هم همین معنی را می دهد | اسم جمع - اسم مرکب | ترکیب دری و عربی | /an.ju.ma.ne.a.da.bee/ | انجمن ادبی |
Charity | د خیر رسونې ټولنه، هغه ټولنه چې خیریه کارونه تر سره کوي، هغه ډله خلک چې د خیریه کارونو د تر سره کولو له پاره را ټول شوي وي | | انجمن خیریه به دستهای از مردم گفته می شود که در محلی گرد هم آمده باشند و برای تحقق و تعمق مسائل مربوط به أمور خیریه یا امر دیگری درین ارتباط تصمیم گیرنده میباشند | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و عربی | /an.ju.ma.ne.khai.ri.ya/ | انجمن خیریه |