انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Conformity, comploying with, resemblance, similitude | د یوه میتود تقلید، لکه یو بل څوک کار کول، تعقیبکول، منل، اطاعت کول، تقليد، لکه يوه دنده، پیروي، سمون، وڅاري، اطاعت، د دنده اطاعت
| اِمتِثال- کلمۀ عربی، به معنی تقلید کردن، مثل کسی کار کردن، پیروی کردن - اجابت کردن - قبول نمودن - رعایت کردن، فرمانبرداری کردن، اطاعت نمودن، تابع شدن، پیروی کردن از طریقه یا امری. این کلمه به معنای پذیرش و عمل به دستورات یا احکام صادرشده از سوی مراجع قانونی، دینی، یا اداری به کار میرود.
| مصدر متعدی - اسم مصدر | عربی | /im.te.saal/ | امتثال |
In compliance | د اطاعت یا فرمان منلو په دود
| از روی اطاعت به طریق امتثال ، طور فرمانبری . چون شخص بزرگی بکوچکتر از خود فرمانی دهد در جواب میگوید: امتثالاً این کار را میکنم
| قید - صفت | عربی | /em.te.saa.lan/ | امتثالاً |