انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Diamond | د ډیرې بیې درلودونکی کلک کاڼی دی چې له متبلور خالص کاربُن نه جوړ وي او بیلابیل رنګونه لري له معدنونو ترلاسه کېږي او د گاڼې په ډول کارول کېږي | | (از یونانی آدامس معرب)، یکنوع سنگ بسیار شفاف و مشعشع و قیمت بها که از معدن بدست می آید و به حیث زیور به کار میرود، انگشتر الماس - گلوبند الماس. کلمهٔ "الماس" به معنای نوعی سنگ قیمتی و بسیار سخت است که از کُربن خالص تشکیل شده و به دلیل درخشندگی و سختی بالا در جواهرسازی و صنعت به کار می رود. الماس به عنوان یکی از باارزشترین سنگهای قیمتی در جهان شناخته می شود.
| اسم | معرب، مٲخوذ از یونانی | /al.maas/ | الماس |
Koh-i-Noor Diamond | | الماس بزرگی که نادرشاه از لشکرکشی به هند با خود به ایران آورد ، بنابر روایتی پس از کشته شدن نادر به دست احمدشاه درانی افتاد و تا زمان سلطنت شاه شجاع در اختیار خاندان سلطنتی درانی بود و در همان زمان انگلیسی ها آن را از شاه شجاع گرفتند و به روایتی دیگر این الماس در اختیار خاندان سلطنتی زند بوده و سرهارفورد جونز انگلیسی وزیر مختار بریتانیا در دربار فتحعلی شاه هم این روایت را تائید میکند. این الماس اکنون در لندن نگهداری میشود. | الماس کوه نور اگرچه به زعم اکثر مردم دنیا به حیث بهترین الماس شناخته شده است، اما دادن مرتبت بزرگترین به آن، داستانیست برای خود، زیرا وزن این سنگ هنگامی که از وطن اصلی آن (هند) به برتانیه برده شد ، بالغ بر 190.3 قیرات بود. در حالی که یک سنگ دیگر همزمان آن به نام (دریای نور) که اکنون جزئی از جواهر دولت ایران می باشد، دارای وزن ( 175-195 ) قیرات است. همچنان سنگ سومی به نام (الماس ارلوف) نیز به وزن 189 قیرات منحیث برخی از جواهر (کاترین بزرگ) در قصر (کرملین) ماسکو، قرار دارد | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و عربی | /al.maa-se-ko.he.noor/ | الماس کوه نور |
Thundar | بریښنا، د اورښت په وخت کې د منفي او مثبتو قطبونو له لگیدلو په ډیره بیړه د وریځو په منځ کې څرگندیږي
| | یکوع جریان برقی که در اثنای باران درآسمان پدید می آید | اسم | دری | /al.maa.sak/ | الماسک |