انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
pain, suffering | | | کلمۀ عربی، جمع آن /آلام / به معنی درد، داء، تعب، رنج -عذاب، دردمندی / هاشمیان | اسم | عربی | /a.lam/ | الم |
Cupboard, cabinet, cheset | په کور کې د کالیو یا جامو د اېښودلو او ساتلو ځای، په دیوال کې ايښودل شوې المارۍ | | جای لباس دانی مدرن، در قدیم یخدانها و بکس های لباس بود ولی هم اکنون الماری ها در میان خانه برای لباس استفاده میشود ایرانی ها آنرا کمود میگویند در حالیکه کمود ظرف است که درآن برای رفع حاجت در تشناب استفاده میشود | اسم آلت | دری | /al.maa.ree/ | الماری |
Diamond | د ډیرې بیې درلودونکی کلک کاڼی دی چې له متبلور خالص کاربُن نه جوړ وي او بیلابیل رنګونه لري له معدنونو ترلاسه کېږي او د گاڼې په ډول کارول کېږي | | (از یونانی آدامس معرب)، یکنوع سنگ بسیار شفاف و مشعشع و قیمت بها که از معدن بدست می آید و به حیث زیور به کار میرود، انگشتر الماس - گلوبند الماس. کلمهٔ "الماس" به معنای نوعی سنگ قیمتی و بسیار سخت است که از کُربن خالص تشکیل شده و به دلیل درخشندگی و سختی بالا در جواهرسازی و صنعت به کار می رود. الماس به عنوان یکی از باارزشترین سنگهای قیمتی در جهان شناخته می شود.
| اسم | معرب، مٲخوذ از یونانی | /al.maas/ | الماس |
Koh-i-Noor Diamond | | الماس بزرگی که نادرشاه از لشکرکشی به هند با خود به ایران آورد ، بنابر روایتی پس از کشته شدن نادر به دست احمدشاه درانی افتاد و تا زمان سلطنت شاه شجاع در اختیار خاندان سلطنتی درانی بود و در همان زمان انگلیسی ها آن را از شاه شجاع گرفتند و به روایتی دیگر این الماس در اختیار خاندان سلطنتی زند بوده و سرهارفورد جونز انگلیسی وزیر مختار بریتانیا در دربار فتحعلی شاه هم این روایت را تائید میکند. این الماس اکنون در لندن نگهداری میشود. | الماس کوه نور اگرچه به زعم اکثر مردم دنیا به حیث بهترین الماس شناخته شده است، اما دادن مرتبت بزرگترین به آن، داستانیست برای خود، زیرا وزن این سنگ هنگامی که از وطن اصلی آن (هند) به برتانیه برده شد ، بالغ بر 190.3 قیرات بود. در حالی که یک سنگ دیگر همزمان آن به نام (دریای نور) که اکنون جزئی از جواهر دولت ایران می باشد، دارای وزن ( 175-195 ) قیرات است. همچنان سنگ سومی به نام (الماس ارلوف) نیز به وزن 189 قیرات منحیث برخی از جواهر (کاترین بزرگ) در قصر (کرملین) ماسکو، قرار دارد | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و عربی | /al.maa-se-ko.he.noor/ | الماس کوه نور |
Thundar | بریښنا، د اورښت په وخت کې د منفي او مثبتو قطبونو له لگیدلو په ډیره بیړه د وریځو په منځ کې څرگندیږي
| | یکوع جریان برقی که در اثنای باران درآسمان پدید می آید | اسم | دری | /al.maa.sak/ | الماسک |
؟؟؟ | | | اَلمُثَنا- کاپی دوم از از هر مکتوب، نوشته و یا سند، نسخهٔ مکرر
| اسم - صفت | عربی | /al.mu.sa.naa/ | المثنی |
Fatal, deadly | | | ترکیب عربی و دری، به معنی درد آور - دردناک - رنج دهنده - عذاب کننده. / هاشمیان | صفت | ترکیب دری و عربی | /a.lam.naak/ | المناک |
Aluminum | یو ډول فلز دی چې عام خلک /ارمونیه/ ورته وايي، لږ وزن لري او د لوښو په جوړولو او ځینو نورو برخو کې هم کې ډیر کارول کیږي.
| تاریخچه کشف الومنیم - «فردریک وهلر» بطور کلی به الومنیم خالص اعتقاد داشت. اما این فلز دو سال پیشتر بهوسیله «هانس کریستین ارستد» شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی بدست آمد. در روم و یونان باستان این فلز را بهعنوان ثابت کننده رنگ در رنگرزی و نیز بهعنوان بند آورنده خون در زخمها بکار میبردند و هنوز هم بهعنوان داروی بند آورنده خون مورد استفادهاست. در سال ۱۷۶۱، «گویتون دموروو» پیشنهاد کرد تا الیوم را آلومین بنامند. | -الومنیم عنصری کیمیای در گروه بورون با عدد اتمی ۱۳ و نماد Al است. این عنصر یک فلز نرم، نقره ای و چکشپذیر است که سومین عنصر فراوان و فراوانترین فلز در پوسته کره زمین است. آلومینیوم خالص به دلیل واکنشپذیری بسیار بالای خود بسیار به ندرت به طور طبیعی یافت میشود به صورت ناخالص در سنگهای معدنی مختلفی وجود دارد. بیشتر الومنیم دنیا از سنگ بوکسیت به دست میآید
-درزبانهای لاتین /المونیم/ و در زبان دری /ارمونیه/ گویند- یکنوع فلزیست که از آن دیگ و کاسه و قاشق و ظروف ارمونیه ای میسازند - چونکه المونیوم یک فلز سبک میباشد، درساختمان اشیای صنعتی مختلف بکار میرود. / هاشمیان
| اسم ذات | لاتین | /al.moon.yam/ | المونیم |