Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعلومات بیشترشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
The God name

​خدای، خالق، یوازینی معبود 

 

در نام مردانه نیز استعمال میشود، مثلاً عبدالاله

کلمۀ عربی، به معنی نام خداوند یگانه ولایزال - یزدان - معبودیگانه -  خالق - آفریننده - واجب‌الوجود​ نام هر نوع معبود که در آن صورت جمع آن /آلهه/ است - . / هاشمیان

اسم خاص - اسم معنیعربی/a.laah/الله
God, Allah

​د خدای(ج) د ذات نوم، په اسلام کې تر ټولو لوړه مرجع، په نارینه نومونو کې کارول کیږي لکه عبدالله، الله محمد

 

الله در زبان عربی، به معنی خداوند در زبان فارسی است. برای معلومات بیشتر به «مور انفو» مراجعه شود

اسم خاص - اسم معنیعربی/al.laah/الله
'Allah' is a title for All-Mighty God in Islam  

 کلمۀ اللَه نسبت  به دیگر نام های آفریده گار قانع کننده  ترین وبارز ترین نامیست که برای اسم آفریده گار  در عربی برگزیده  شده است. کلمۀ اللَه قبل از تولد حضرت پیامبر اکرم وجود داشت و در نام حضرت عبدالله پدر حضرت پیامبراکرم  دیده می شود. چرا این اسم را اسلام نیز پذیرفت که به آفریده گار منسوب کند ؟در اصل این کلمه اَلْ اِله  بوده است  که سه ریشه دارد.

الف :  اِله  = به همه آفریده هاست که  هست وبود  شانرا از اللَه می گیرند مثل انعکاس تصویریکه اِلۀ  اش ( یعنی آفریده گارش) در برابر آیینه  باشد یعنی وقتی کسی در برابر آیینه نباشد درون آیینه  خالیست.  پس چیزیکه  در آیینه ظاهر میشود مخلوق  اِلۀ  وجودی اوست  که در برابر آیینه  موجود است.  این همان وحدت الوجود است که جزء در کُل وکُل در جزء می باشد.

ــ ب ــ: «اِلۀ»  = مشتق شده از  کلمه « وله » بمعنی  « حیران ماندن»  به اضافه همزه شده است.

  ــ ج  ــ: «اِلۀ» = نقطه اعتماد  و پناهگاه  است که در عربی  مردم در حالت  ترس،  بیم، هراس و فزع بسوی او پناه میبرند،

پس معنی اولی  یعنی دلیل هست وبود جهان  « اللَه »  است و دومی یعنی حیران کنندۀ  جهان  « اللَه »  است   حیرت چیزیست  که وقتی انسان قادر به شناخت آن چیزی شده نمیتواند  یعنی  وقتی در برابر شناخت آن پدیده عاجز می ماند واز درک آن چیزی محروم میگردد  دچارحیرت شده حیرت زده می شود. پس انسان از درک  « اللَه »  و بسیاری از مخلوقات اللَه عاجز است که حیران شده باقی  می ماند.

  این دو توصیف جامع ترین و مکمل ترین توصیفی است که  تا هنوز بشر توانسته است زیر نام « اللَه » به آفریده گاراش نسبت معقول بدهد. به اهتمام مسعود فارانی


اسم خاصعربی/al.lah/الله
GOD is the best knower

خدای ښه پوهيږي، خدای تر ټولو پوه دی

  

​خدا داناتر يا داناترين است، خدا داند، خدا بهتریت دانندگان است

صفت تفضیلیترکیب عربی و عربی/a.laah-o-a'.lam/الله اعلم
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​سپرد به خدا کردن، اجرای کاری با استعانت از خدا، خود بخودی، تصادفی

اصطلاح عامیانهدریالله توکلی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اللهِ شام تا شامگاهان

اصطلاح عامیانهدریالله شام
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اللهِ صبح صبح وقت، صبحگاهان، سحرگاهان

اصطلاح عامیانهدریالله صبح
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​خدا حافظ، به امان خدا، خداحافظی از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریالله یار/الله یاری
جغرافیه
معلومات مکملترمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
 

​پلیست روی دریای خان آباد و دریای مذکور از بین شهر خان آباد گذشته و پل مزبور روی دریا در معبر عمومی کندز و خان آباد و بدخشان قریه جاتر گرفته است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

پلپل محب الله
 

​قریه ایست که به فاصله ۵،  ۵ کیلومتر در جنوب قلعۀ گدام در علاقه ترین (مربوط ولایت قندهار) واقع و بین خط طول البلد ۶۵ درجه - ۵۴ دقیقه - ۱۲ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۲ درجه - ۳۷ دقیقه - ۳۵ شمالی موقعیت دارد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ الله داد
 

​بسم الله قریه ایست به فاصله ۷۵.۵ کیلومتر در جنوب قریه جلدسك متصل سرك در علاقه ترنگ و جلدك مربوط حكومت كلان قلات ولایت قندهار که بین ۶۶ درجه ۴۵ دقیقه ۵۵ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۱ درجه ۴۴ دقیقه ۱۸ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ بسم الله
تاریخچه قلعه فتح الله شهر کابل
در شهر کابل از قدیم محل پاک و عصری وجود دارد که بنام قلعه فتح اله خان یاد می‌گردد. کنون برای شما می‌نویسم که فتح اله کی بود. فتح اله خان یکی از سرداران سدوزای بود که در زمان تیمور شاه درانی درین همین محل قلعه آباد نمود.
ویکی از سرداران جنگ دیده تیمور شاه بود. تیمور شاه پس از اینکه شاولی خان سردار قوم بارکزی و سردار محمد جان خان پوپل زوی سپه سالار احمدشاه را ازبین برد.
بمرور زمان تعداد زیادی از سرداران پوپل و بارکزائی با تیمور شاه کینه ورزیدند. تیمور شاه ناچار قندهار را ترک کرد و کابل را پایتخت ساخت. تیمور شاه در مدت ۴ ماه در کابل قلعه با هفت دروازه ساخت. پس از اندک زمان شخص بنام عبدالخالق کاکا که یکی از کاکه‌های قندهار بود با ۶۰۰۰۰ سرباز بطرف کابل لشکر کشی نمود. تیمور شاه درین جنگ با خود ۱۰۰۰۰ سپاه را داشت. فتح اله خان درین جنگ با تیمور شاه یکجا علیه عبدالخالق لشکر کشی نمود.
هردو قوا در حوالی ششگاو میان ولایت میدان و غزنی با هم تصادم نمودند. چون عساکر تیمورشاه بقایا لشکر جنگ دیده احمدشاه بابا بود. این جنگ را فتح نموده عبدالخالق اسیر گردید
قلعهقلعه فتح الله
 

​شیخ الاسلام امام ابو عبدالله ابن اسماعیل ابن سلیمان ابن داود ابن احمد ابن ابو هریره،  عبدالرحمن در بلخ متولد گردیده فقیه و محدث و خیلی عالم و مجتهد بزرگیست کتاب بسيط،  محيط الاحاديث اوارث الكبير و وعظ العام ار مؤلفات اوست،  وفات مذکور در سنه ۱۴۰ هجری واقع شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

مزارمزار اما ابو عبدالله
 

​امام شیخ عبدالله بن نصر بن مروان بن حام بلخی نبیره ابراهیم ادهم می باشد وفات مذکور روزدهم محرم سال ۱۸۹ هجری بوده و زیارت مذکور در قریه استن بلخ وقو دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

مزارمزار اما شیخ عبدالله
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوامعلومات مکملترکارکرد هاترجمهٔ دریبیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستاناعليحضرت امان الله خان غازی، رهبری که 
عاشق ميهن، استقلال و مردمش بود

مهمترین کارنامه اش، حصول استرداد استقلال و حاکمیت ملی درافغانستان در1919بود. و بعد از ده سال تلاش و خدمت در راه تحقق تحولات اجتماعی وفرهنگی دراین کشور، سرانجام بنابر دسایس و توطیه های انگلیس ، از سوی روحانیون اجیر ودشمن ترقی وتحول  سقوط کرد وبجای او یک نفر دزد مشهور به حبیب الله کلکانی قرارگرفت که از دست او رهزنان همراهش « از ناموس  داری نشانی نماند»، کشور را برای پنجاه سال از کاروان مدنیت به عقب انداخت.

پادشاه افغانستان بودند، متولد سال ۱۸۹۲م. فرزند سوم امیر حبیب الله خان و نام مادرشان علیا حضرت بود. در سال ۱۹۱۴م. با صبیه ی سردار محـمود طرزي، ثریا ازدواج نمود. مادر ثریا خانم سوریايي محمود طرزی بود. شاه امان الله دارای نظریات مدرنیزم بود که دارای محبوبیت زیاد دربین درباریان جوان بودند. زمانیکه حبیب الله خان درسال ۱۹۱۸ – ۱۹۱۹ به محل بودوباش زمستانی خود به جلال آباد رفت امان الله خان در کابل بحیث والی کابل باقی ماند. هنگامیکه امیر حبیب الله در ماه فبروری ۱۹۱۹م. کشته شد، امان الله خان در کابل دارای یک موقف بسیار قوی بود، درین هنگام کنترول جبه خانه، خزانه و گُدامها در اختیار او بود. بااطلاع از مرگ پدر، خود را بحیث امیر اعلان وکاکایش نصرالله را از نشستن روی تخت منصر ف ساخته او را در قتل پدرش مظنون دانست. سربازان نصرالله خان را گرفتار و مجبور ساختنند تا تسلیم گردد. بتاریخ ۲۷ فبرورۍ مطابق ( نهم حوت ۱۲۹۹ش.) امان الله رسماً بدست ملای تگابی تاج سلطنتی را بر سرنهاد واعلان کرد که سردار عنایت الله از ادعای تاجپوشی صرف نظر نموده است و نصرالله خان را غاصب شمرد.

امان الله خان در۱۳ اپریل د ر کابل یک محکمه اختصای را برای دریافت قاتل پدرش تشکیل داد، که در آن محاکمه قاتل امیر حببیب الله شروع و در پایان آن ډگروال شاه علي رضا به جزای اعدام محکوم و اعدام شد. سردار نصرالله وتعدادی دیگری به حبس ابد محکوم گردیدند. اعلیحضرت امان الله در ناکام شدن تلاهایش بخاطر عصري ساختن یا مدرنایزیشن و ایجاد مشکلات که از طرف برتانیا برایش در ترقی دادن افغانستان را بوجود آورد، شهرت دارد. بریتانیا توانست برنامه های مترقی او را به ناکامی مواجه سازد. درنتیجه تلاشهای امان الله خان افغانستان استقلال کامل سیاسی اش را بدست آورد و در نتیجه شهرت امان الله خان نیز بیشتر گردید. ارتباطات انگلیس – افغانستان نظر به ارتباطات خاندانی بیشتر با شخص امیر برجسته تربود، که به اساس معاهدات منعقده با او استوار بود، درمقایسه با دولت افغانستان. ازهمین سبب زمانیکه امان الله بر تخت سلطنت جلوس فرمودند، بالای موضوع به رسمیت شناختن ارتباطات انگلو – افغان، استقلال افغانستان و آزادی عمل در مناسبات و روابط بین المللی تاکید کرد، اما دولت هند برتانوي به این تقاضای او اهمیت نمی داد. به این ترتیب طی جنگ اول جهانی امیدواری های اخذ غرامات از انګلیس در بدل بیطرفی افغانستان به یاس مواجه شد ودرعوض اماده گی برای جنگ گرفته شد. این وضع باعث شدت جنگ سوم انگلو – افغان گردید. در جنوب کشور تحت امر جنرال نادر خان و در محاذ های شرق سربازان و مبارزین ملی موفقیتهای را در مقابل انګلیس بدست آوردند. انګلیس مجبور شد بخاطر حفظ ثبات در سرحدات هندوستان و افغانستان و از ترس قیام عمومی قباﺌـیل به صلح رضایت نشان دهد. به این ترتیب انګلیس از ادعای تسلط بالای افغانستان صرف نظر نمود. این پیروزی برای امان الله خان در کشورش و در تمام شرق پرستیژ و حیثیت بسیار بلندی را داد. امان الله به احساسات مردم، خصوصاً به احساسات ملاها توجه نکرد، وبه اصلاحات خود سرعت بخشید. در سال ۱۹۲۴م. در لویه جرگه ې پغمان تمام اقدامات امان الله خان منظور گردید. امان الله خان از تشنج چند قیام استفاده نتوانست. یکی ار شورشها تشنج سال ۱۹۲۴م. در خوست بود ( به سرکرده گی عبدالله مشهور به ملای لنګ، گوډ ملا) امان الله خان مالیات را در راه ریفورمهای تعلیمي و سایراصلاحات به مصرف میرسانید، ولی از مصارف اردوی خویش غافل گردید. نتیجه سفر او به اروپا درد ۱۹۲۷- ۱۹۲۸منتج به آن شد، که او دانست که در تمایلاتش در راه اصلاحات اغراق نموده است، خصوصاً باور بیشتر وجود دارد که در نتیجه ملاقاتش با کمال اتاترک علاقمندی زیادی به ترقی و شگوفای کشورش یافته بود (با وجودیکه کمال اتاترک برایش مشوره داده بود تا در آوردن اصلاحات معتدل تر باشد). شاه امان الله بعد از بازگشت از اروپا به افغانستان، در پغمان لویه جرگه را دعوت نمود و یکتعداد اصلاحات بنیادی و رادیکال خود را منحیث یفورمها به جرگه معرفي نمود. در خزان سال ۱۹۲۸م. در شینوار شورش رخ داد به تعقیب آن در مناطق دیگر شورشها مشاهده شد. در کلکان کوهدامن حبیب الله (بچه سقا) یکبار دردسمبر ۱۹۲۸م. و بار دیګر درجنوری سال ۱۹۲۹م.

بالای کابل حمله نمود. امان الله به شدت تحت فشار قرار گرفت ودر ۱۴ جنورۍ اعلان نمود که از سلطنت به نفع عنایت الله خان صرف نظر مینماید و عازم قندهار گردید. امان الله خان در قندهار تلاش نمود که حمایت دراني ها را بدست بیاورد، و استعفی اش را لغو نماید. ازهمین سبب در ماه اپریل به سمت کابل پیشرفت نیز نمود، ولی به سبب دشمنی غلجیها در نزدیکی های غزني مجبور به عقب نشینی شد و در مقر به شکست مواجه شد. امان الله خان بتاریخ ۲۳ مې طورپنهانی با خوانواده اش به منطقه ی چمن رسـېـد و در۲۲جون ۱۹۲۹.م. ازطریق بمبـﺌـي درکشتی به سمت ایتالیا رهسپارشد. در نوامبر سال ۱۹۳۰ در راه رسیدن به ایتالیا، در مسیر راه با اتاترک ملاقات نمود. درجولای ۱۹۳۳ استانبول را دید. درنوامبر ۱۹۳۳م. از تابعیت افغان محروم ساخته شد. دولت ایتالیا برایش ماهانه ۱۵۰ پوند معاش مستمري را پذیرفت. در سال ۱۹۳۸م. غرض اشتراک در جنازه ی اتاترک به انقره سفر نمود. بالاخره در سال ۱۹۴۷م. نامه ی را درمورد انصراف اش از سلطنت به کابل فرستاد و در روزنامه ها نشر شد. در سال ۱۹۴۹شاه سابق، امان الله با ظاهر شاه ملاقات نمود، اینن ملاقات سبب آشتی ایشان گردید. امان الله در ایتالیا و سویتزرلند تا زمان وفاتش که دراپریل ۱۹۶۰م. واقع شد ، زندگی کرد. امان الله خان در جلال آباد در جوار قبر امیر حبیب الله خان طی مراسم شاندار به خاک سپرده شد.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

د افغانستان پادشاه. په ۱۸۹۲ز کال کې زېـږېـدلی دئ. له علیا حضرتې څخه د امیر حبیب الله خان دریم زوی. په ۱۹۱۴ز کال کې ﺌـې د سردار محـمود طرزي له لور ثریا سره چې مور ﺌـې د محمود طرزی سوریايي مـېـرمن وه  وادﮤ وکړ. د مدرنیزم نظریات ﺌـې ومنل چې د ځوانو درباریانو او روڼ اندو په منځ کې ﺌـې محبوبیت وموند.  کله چې په ۱۹۱۸ – ۱۹۱۹ز کال کې دربار په جلال آباد کې خپل ژمني استوگنځي ته لاړ دی په کابل کې د کابل د والي په توگه پاتې سو. کله چې امیر حبیب الله د ۱۹۱۹ز کال د فبرورۍ په میاشت کې ووژل سو دی په دې پیاوړي دریځ کې وو چې د وسلتون، خزانې او گودامونو کنترول ﺌـې په لاس کې وو.

دﮤ ځان امیر اعلان کړ خپل اکا نصرالله ﺌـې غاصب اعلان کړ او هغـه ﺌـې د خپل پلار د قتل په پـېـښې کې په لاس لرلو تورن کړ. په کابل او جلال آباد کې سرتـېـرو د امان الله خان خوا ونیوله او په دې توگه نصرالله مجبور سو چې تسلیم سي.  د فبرورۍ د میاشتې په ۲۷ نـېـټې (د ۱۲۹۹ل کال د کب ۹) امان الله رسماً د تگاو د ملا په لاس سلطنتي تاج پر سر کښـېـښود او اعلان ﺌـې وکړ چې سردار عنایت الله د تاج له مدعا څخه صرف نظر کړی او نصرالله یو غاصب دئ. د اپریل د میاشتې په ۱۳ نـېـټې امان الله په کابل کې په ځانگړي دربار کې محکمه جوړه کړه، په دې محکمې کې د امیر حببیب الله د قتل د تورنو محکمه پیل سوه چې په پای کې یو ډگروال شاه علي رضا د مرگ په سزا محکوم او اعدام سو. سردار نصرالله او نور په حبس ابد محکوم سول.  اعلیحضرت امان الله د عصري کولو یا مدرنایزیشن په شنډو او ناکامو هڅو او د برتانیې په بریالیو ننگولو سره چې پایله ﺌـې د افغانستان په بشپړ استقلال واوښتله خورا ډېـر شهرت تر لاسه کړ. د انگلیس – افغانستان اړیکي له شخص واکمن امیر سره د منعقد سویو معاهداتو پر بنسټ وې نـﮥ د هغـﮥ له سلطنتي کورنۍ او یا د افغانستان له دولت سره. له دې کبله کله چې امان الله د سلطنت پر تخت جلوس وکړ هغـﮥ د انگلو – افغان د اړیکو د په رسمیت پـېـژندلو،  د افغانستان د استقلال او په نړۍ والو اړیکو کې د عمل د آزادۍ غوښتـنه وکړه. خو د برتانوي هند دولت د تړون د خبرونو اترو اړتیا ته کومه لـېـوالتیا نـﮥ درلودله په دې توگه په لومړۍ نړۍ والې جگړې کې د حبیب الله خان د ناپییلتوب لپاره د پام وړ غراماتو د ترلاسه کولو لپاره د افغانانو هـېـلې په اوبو کې لاهو سوې او جگړې ته چمتو والی پیل سو او د انگلو – افغان د دریمې جگړې پـېـښـېـدل ﺌـې خپلې لوړې درجې ته ورسول. د جنرال نادر خان تر مشرۍ لاندې افغان سرتیرو یو شمـېـر سیمې ونیولې او همدا شان برتانوي ځواکونو په ختیځو او سویلي محاذونو کې پرمختگ وکړ خو د هندوستان په افغان سرحد کې د قباﺌـیلو د عمومي پاڅون له ویرې برتانوي دولت سولې ته غاړه کښـېـښودله او پر افغانستان باندې له سلطې موندلو څخه لاس پر سر سو.

دغې بریا امان الله خان ته زښت ډېر او د پام وړ پرستیژ او حیثیت ددﮤ په خپل هـېـواد او په ټول ختیځ کې ورپه برخې کړ. امان الله د خلکو، په ځانگړې توگه د ملایانو د احساساتو ته په نـﮥ پام لرلو سره د خپلو اصلاحاتو په چټکو پلي کولو پیل وکړ. په ۱۹۲۴ز کال کې د پغمان لویې جرگې د امان الله خان ټول اقدامات منظور کړل. امان الله خان د څو ښورښونو له پارېـدلو څخه هـېـڅ گټه پورته نـﮥ کړه تر ټولو مهم  ښورښ د ۱۹۲۴ز کال د خوست ښورښ وو (چې مشري ﺌـې عبدالله احمدزي، مشهور په گوډ ملا کوله) او امان الله خان د خپلو ټولنیزو او تعلیمي اصلاحاتو لپاره خپل مالیات ولگول او له خپل وسله وال ځواک څخه غافل سو. اروپا ته د ۱۹۲۷- ۱۹۲۸ز کال د سفر پایله په دې واوښتله چې امان الله په خپلو دغو تمایلاتو کې اغراق وکړي، په ځانگړې توگه  باور دا دی چې له کمال اتاترک سره د هغـﮥ د لیدنې په پایله کې د امان الله اصلاحي لیوالتیا زښته ډېره سوه (سره له دې چې کمال اتاترک ورته ویلي ول چې په خپلو اصلاحي ریفورمونو کې دې منځلاری/ میانه ور اوسي). افغانستان ته له راستنیدلو وروسته ﺌـې په پغمان کې لویه جرگه راوبلله  او خپل یو شمـېـر بنسټیز رادیکال ریفورمونه ﺌـې جرگې ته معرفي کړل.  د ۱۹۲۸ز کال په مني کې شینوارو ښورښ پیل کړ او په دوی پسې ډېر ژر نورو قومونو ښورښونه وکړل. د کوهدامن له کلکانو څخه حبیب الله د ۱۹۲۸ز کال په دسمبر کې او بیا د ۱۹۲۹ز کال په جنورۍ کې په کابل باندې بریدونه وکړل. امان الله چې په شدت تر فشار لاندې راغی د جنورۍ په ۱۴ نـېـټې اعلان وکړ چې له خپل سلطنت څخه د عنایت الله خان په گـټې تـېـرېـږي او کندهار ته وتـښـتـېـد.  امان الله خان په کندهار کې هڅه وکړه چې د دراني سلسلې ملاتړ راټول کړي او خپله استعفی ﺌـې لغو کړه. د اپریل په میاشت کې ﺌـې د کابل پر لور پرمختگ وکړ خو د غلزیو د دښمنۍ له کبله غزني ته نـېـږدې په شا وتمبول سو او په مقر کې ﺌـې ماته وخوړله. امان الله خان د مې د میاشتې په ۲۳ نـېـټې په پټه له خپلې کورنۍ سره چمن ته ورسـېـد او د ۱۹۲۹ز کال د جون د میاشتې په ۲۲ نـېـټې له بمبـﺌـي څخه د ایټالیې پر لور په کښـتۍ کې وخوځـېـد. د ۱۹۳۰ز کال د نوامبر په میاشت کې ﺌـې ایتالیا ته د ستنیدلو په لاره کې له اتاترک سره ولیدل. د ۱۹۳۳ز کال په جولای کې ﺌـې له استانبول څخه لیدنه وکړه. د ۱۹۳۳ز کال د نوامبر په میاشت کې له افغان تابعیت څخه محروم وگرځول سو. د ایتالیا دولت ورته د میاشتې ۱۵۰ پونډه مستمري ورکوله. په ۱۹۳۸ز کال کې انقرې ته د اتاترک په جنازې کې د گډون لپاره راغی.  په ۱۹۴۷ز کال کې ﺌـې له سلطنت څخه د انصراف لیک واستاوﮤ او د کابل په ورځپاڼو کې خپور سو. په ۱۹۴۹ز کال کې پخواني پادشاه امان الله له ظاهر شاه سره ولیدل، دغه لیدنه د پخلاینې لامل سوه. امان الله په ایتالیا او سویتزرلند کې د خپل مرگ تر نـېـټې پورې چې د ۱۹۶۰ز کال د اپریل ۲۶ نـېـټه ده، ژوند وکړ.   امان الله خان په جلال آباد کې د امیر حبیب الله خان تر څنگ د درندو مراسمو په ترڅ کې خاورو ته وسپارل سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

امان الله خان غازی