انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Charm, spell, fascination, enchantment, magic, dawn, witchcraft | حیله، دوکه، غولونه، تیرایستنه، جادو، سحر
| به معنی حیله- تزویر - مکر- نیرنگ - جادو - سحر - طلسم - افسون کردن = جادو کردن - افسون شدن = جادو شدن | اسم معنی | دری | /af.soon/ | افسون |
Magician, charmer, mermaid, enchanter | جادوگر، طلسم لرونکی، سحر کونکی
| به معنی جادوگر - طلسم باز - طلسم گر - ساحر | اسم فاعل - صفت - اسم مرکب | ترکیب دری و دری | /af.soon.gar/ | افسونگر |
In a chrming/devious/enchantress or glamourous way | په جادویی ډول، په طلسم سره، په چټک ډول، په جادو سره، په غولونې سره
| اَفسُوگرانَه- به طور سحر آمیز - از طریق جادوگری - طلسم آمیز - به طور نیرنگ آمیز. "افسونگرانه" به معنای "جادویی" یا "سحرآمیز" است و به چیزی اشاره دارد که قدرت جذب یا تأثیرگذاری زیادی دارد و میتواند به نوعی شگفتی یا زیبایی را القا کند. این کلمه معمولاً در زمینههای ادبی، هنری، یا توصیف احساسات و حالات به کار می رود. ه عنوان مثال: - چشمان افسونگرانه: به چشمانی اشاره دارد که زیبایی خاصی دارند و میتوانند تأثیر زیادی بر بیننده بگذارند.
- لحظههای افسونگرانه: به لحظاتی اشاره دارد که بهطور خاص زیبا و دلنشین هستند.
| قید - صفت | ترکیب دری و دری | /af.soon.ga.raa.na/ | افسونگرانه |
Enchantment, wizardry | | جادوگری - ساحری - نیرنگ آمیزی | اسم مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /af.soon.ga.ree/ | افسونگری |
Magician, charmer, mermaid, enchanter | | اَفسُونکار به معنی جادوگر - طلسم باز - طلسم گر - ساحر، طناز، فتان، فریبنده، فریفته، فریبا، خوشگل، زیبا، وجیه. "افسونکار" به معنای "فریبدهنده" یا "شخصی که با استفاده از جادو و سحر دیگران را فریب میدهد" است. این واژه به طور کلی به افرادی اشاره دارد که تواناییهایی در زمینههای جادوگری، سحر و جادو دارند و به نوعی میتوانند تأثیرات خاصی بر دیگران بگذارند.
| اسم فاعل - صفت - اسم مرکب | ترکیب دری و دری | /af.soon.kaar/ | افسونکار |