افسردگی چیست؟
آیا می دانید افسردگی چیست، چه علائم دارد، چگونه درمان می شود و چند نوع می باشد؟
که در این پُست معلومات مختصر در باره افسردگی ارائه می شود، امید است مفید تمام شود.
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که به احساس غم یا تجربه ای بحران های زندگی محدود نمی شود وبه تشخیص زود هنگام و اقدامات درمانی مناسب نیاز دارد. چنانچه این بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود، فرد بسته به تجویز توجهی بهبودخواهد یافت. اما اگر هیچ اقدامی جهت مداوای این بیماری انجام. نپذیرد، می تواند پیامد های فاجعه باری را نه تنها برای خود فرد بلکه برای همه ای اعضای خانواده رقم بزند.
هنگامی می گوییم فردی به بیماری افسردگی مبتلا می شود، که علتی مانند آنچه در پایین به آنها اشاره خواهد شد، را تقریباً در هر روز در تمام روز، برای دو هفته یا بیشتر داشته باشد.
علائم بیماری افسردگی
برطبق تحقیقات انستیتوت ملی سلامت روانی آمریکا، افراد یکه دچار اختلال افسردگی هستند، علائم و نشانه های یکسانی ندارند. که در این جا به بعضی از علايم معمولی و متداول افسردگی قرار ذیل می باشد.
1:- مشکل در تمرکز، یاد آوری جزئیات و تصمیم گیری.
2:- خستگی و کاهش انرژی.
3:- احساس گناه، بی ارزش و یا در ماندگی.
4:- بدون امید به آینده و بد بینی.
5:- بیخواب، بیدار شدن صبح زود و یا خواب زیاد.
6:- بیقراری و ناآرامی.
7:- از دست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش، شامل رابطه جنسی و...
8:- از دست دادن لذت به زندگی.
9:- پر خوری عصبی و یا کاهش اشتها.
10:- سردرد، گرفتگی عصلات و یا مشکلات گوارشی.
11:- کاهش میل جنسی.
12:- گریه کردن بدون هیچ دلیل خاصی.
13:- داشتن ایدهؐ خودکشی به طور مکرر، خواه با نقشه باشد و یا بدون نقشه، دقیق و یا اقدام به خودکشی.
14:- آشفتگی با کند شدن روانی- حرکتی
علائم معمولاً افسردگی در کودکان و نوجوانان ممکن است کمی با علائم بزرگسالان متفاوت باشد، نشانه های افسردگی در کودکان و نوجوانان قرار ذیل است.
-: 1در کودکان نشانه های افسردگی شامل: ناراحتی، بیقراری، نگرانی و نا امیدی می باشد.
-: 2نشانه های افسردگی در نوجوانان شامل مورد ذیل است: اضطراب، عصبانیت، دوری از اجتماع، تغییر در طرز تفکر و بی برنامه گی خواب، هم یکی دیگر علایم در کودکان نیز است که بعضی شان باهم دیگر بین کودکان و نوجوانان مشترک است.
افسردگی چطور تشخیص داده می شود؟
اگر شما علایم فوق را دارید حتماً به داکتر( روانشناس)مراجعه کنید، قطعاً می توانید از او کمک بگیرید. از داکتر خود انتظار نداشته باشید که فقط با نگاه کردن به شما به افسردگی شما پی ببرد.
هر چه سریعتر درمان شما پیگیری شود، زودتر از افسردگی بهبود خواهید یافت.
دلایل افسردگی کدامند؟
به نظر می رسد که افسردگی علاوه بر دلایل ارثی،به تغییرات مواد شیمیایی در مغز مربوط باشد که ارتباط بین سلول های عصبی را با یکدیگر دچار اشکال می کند.
افسردگی می تواند با دغدغه ها و رویداد های زندگی شما ارتباط داشته باشد، از قبل مرگ کسی که دوستش دارید، طلاق یا از دست دادن کار.
و خوردن برخی از داروها، زیاده روی در مصرف دارو ها با ابتلا به بیماری های دیگر هم می تواند علت افسردگی باشد.
«دچار شدن به افسردگی به دلیل ضعف شخصیت، تنبلی یا بی ارادگی بستگی ندارد»
نوت: تحقیقات نشان می دهد که افسردگی دلیل واحدای ندارد و ترکیبی از عوامل ژنتکی، بیولوژیکی، محیطی و روانشناسی در ایجاد افسردگی نقش دارند.
بررسی انواع افسردگی ها
معمولاً افسردگی به دو نوع است، افسردگی های عمده و افسردگی های خفیف که هر کدام داری زیر شاخه های می با شد که در اینجا به بررسی مختصر آن ها می پردازیم.
الف: افسردگی عمده
1:افسردگی بالینی( کلینیکی): که بصورت افسردگی های عمده و اصلی قلمداد می شود.
2:افسردگی مالیخولیایی: که در آن فرد شوق و علاقه خود را برای انجام دادن تمام فعالیت ها از دست می دهید.
3:افسردگی روان پریشانی: نوعی از افسردگی است که درآن احتمال خودکشی بسیار زیاد است، و این افراد به هذیان و یا توهمات دچار می شوند و خودشان را مرتکیب گناهای نابخشودنی بزرگ می دانند.
4:افسردگی آتیپیک( غیرمعمول): این نوع افسردگی از این لحاظ غیر معمول خوانده می شود که بعضی از اقدامات را افراد میتلا به آن بالعکس انجام می دهند.
ب: افسردگی های خفیف
این نوع از افسردگی ها نوع ملایم و منطقی تری را نسبت به افسردگی های عمده دارند.
افسردگی های خفیف قرار ذیل می باشد.
1:افسردگی خویی: که از نظر لغوی به «بدخلقی»نیز مشهور است و به آن افسردگی نوع عصبی نیز می گویند. این افراد برای انجام دادن کار انرژی کافی ندارند و روزگار را بی حوصلگی و حتی بدون فعالیت می گذارنند.
2:افسردگی شیدایی: که با اختلال دو قطبی نیز همراه است به این صورت که افراد مبتلا به آن گاهی احساس شیدایی و دیوانگی، خوشبختی و نیرومندی را دارند و گاهی احساس شدید افسردگی را تجربه می کنند.
3:افسردگی عاطفی فصلی: به عنوان مثال فردی در زمستان حالت شدید افسردگی را دارد ولی به محض آمدن بهار این افسردگی از بین می رود.
6راه حل برای درمان افسردگی
1:روزانه مدتی بیرون بروید و پیاده روی کنید.
2:کنار پنجره بنشینید و نور درمانی کنید.
3:به طور منظم، ورزش و فعالیت های فزیکی انجام دهید.
4:روزی نیم ساعت موزیک های شاد گوش کنید.
5:از یک رژیم غذایی متعادل استفاده کنید.
6:تکنیک های آرامش را یادبگیرید و استفاده کنید.
نوت: برای مقابله نمودن با مشکلات افسردگی تنها #سه راه وجود دارد:
اول: مشکلات را ازبین ببریم و یا تغییرشان دهیم!
دوم: خودمان را تغییر دهیم و نگرشمان را عوض کنیم!
سوم: به آن ها فکر نکنیم و آن هارا فراموش کنیم!
به امید روزی که هیچ افسردگی وجود نداشته باشد.
#موفق باشید!
#منبع
سایت های مختلف
https://www.chetor.com/
https://rastineh.com/
http://namnak.com/
http://jameesalamat.com/
://www.beytoote.com/health/malady-remedy/what-depression-tr
https://paperpdf.ir/
https://www.payamesalamat.com/
https://www.google.com.af/url…
https://www.google.com.af/url…
سعدالله قربانی
ممنون از توضیحات خوب تان در مورد انواع افسرده گیها. اجازه میخواهم تا در مورد ابراز نظر کنم.
اعراص سرسری افسرده گی را شما برشمردید که در مورد چیزی گفتنی ندارم ولی در مورد عامل ایجاد افسرده گی، شما از عامل جنتیکی نام برده اید که فکر کنم هیچ نقشی در ایجاد افسرده گی نمیتواند داشته باشد چون تا حال کدام جن افسرده گی کشف نشده است ودوم اینکه آنچه کسبی بوده و عوامل اپی گنیتیک یا محیطی دارد نمیتواند جنتیک باشد. اگر شما کدام تحقیقات را می شناسید که نقش جن ها را در افسرده گی ثابت ساخته باشد لطفا بنویسید تا بر معلومات ما افزوده شود.
عوامل اصلی را باید در تغییرات و تحولات Neuro Psycho immunologic
وجود انسانها جستجو کنیم.
بنظر من سترس های دوامدار بر وجود، روان و تفکر سبب افراز هورمونهای سترس یعنی ادرنالین و کورتیزون میشود. این دو هورمون اگر به صورت دوامدار بخاطر سترس در اشکال مختلف اش افراز شود، حجرات را از نمو و راحتی باز داشته ، وجود را از مسیر اصلی منطق حیات که احساس خوشحالی، راحتی و آرامش میباشد خارج ساخته، مفهوم موجودیت خود را از دست میدهند وبه همین خاطر است که انسانها با افسرده گی های مزمن دست به خود کشی میزنند.
تشخیص روشن است.
تداوی را میشود در هر وقت آغاز کرد و هر قدر مریضی شدید باشد قابل علاج میباشد طبعآ باید مریض و اطرافش تغییر مثبت داده شود وخود مریض باید بداند که فقط او خودش میتواند نقش تعیین کننده در شفا و بهبودی خود داشته باشد چون تغییرات مربوط وجود خودش میباشد ولی تغییر مثبت محیط نقش عمده دارد. پس اگر مریض در این دو ساحه یعنی روح عقل و جسم خود توجه نموده و آنها را در یک تعادل سالم همکاری بیاورد و محیط را نیز مثبت تغییر دهد دیگر موجودیت افسرده گی منتفی بوده از مرض اثری نخواهد ماند. چون افراز هورمونهای خوشحالی و آرامی و ارتباطی یعنی دوپامین، او کسی توسین، اندورفین انکفلین افرازات دوامدار وغیر قابل ضرورت وجود یعنی ادرنالین و کورتیزون را مانع شده، انسان شفا میاید.
داکتر غلام انصاری