لوړ یې کړ، جگ یې کړ
یا /افراشت/ صیغۀ ماضی مصدر افراختن، به معنی بلند ساختن - بالا بردن. / هاشمیان
جگول، رپول
و یا افراشتن، برداشتن و بلند ساختن، برآوردن، بلند کردن، بالا کردن
جگ کړای شوی، لوړ کړای شوی
افراشته، برداشته، بلندگردانیده، نصب شده، برپاشده