Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
A- fall, drop, trip B- ugur

​الف: ولوید، ولگید
ب: بد شگون لکه دا موټر ورباندې و نه لوید، چندانې ښه پرې و نه لگید

بن ماضیدری/uf.taad/افتاد
The downtrodden, the needy, the helpless 

«افتادگان» جمعِ «افتاده» است. فرو‌افتادگان، دردمندان، بینوایان، نیازمندان یا شکست‌خوردگان.

  • (بیایید از افتادگان و بی‌پناهان مراقبت کنیم.)

اسم جمع - اسم فاعل - صفتدری/uf.taad.gaa,/افتادگان
Poverty-strickens, penurius, indigent, needy, deficent, inferior, hapless

​خواروالی، بیچارگي، ټیټتوب، ناتواني، بیځواکي

بیچاره گی - حقارت - ناکسی و بی کسی - ناتوانی - بی قدرتی​

اسم مصدر - صفتدری/af.ta.da.gee/افتادگی
To fall, to drop

ښکته لوېدل، له پۍو پاتېکېدل، بې گټې اخیستنې پاتېکېدل، له چا سره سر و کار پیدا کول

​افتیدن، سقوط کردن، فرود آمدن، از پا درآمدن، ساقط شدن، سقط شدن
[عامیانه] بی‌ استفاده در جائی رها شدن
[عامیانه] با کسی افتادن = سر و کار داشتن با کسی

مصدر لازمدری/uf.taa.dan/افتادن
Fallen, down, oppressed, prostrate, down, whacked, shagged, reduce (someone) to extreme physical weakness
لویدلی، غورځیدلی، پریوتلی​

اُفتادَه- صیغۀ ماضی قریب مصدر افتادن است - افتاد -افتاده بود و افتاده باشد صیغه های دیگر این مصدر است- بیچاره - ناتوان - حقیر - خوار، مثلاً  آدم افتاده، مجسمۀ افتاده -موقف یا پوزیشن، مثلاً افتاده بمانیش - در زبان عوام به معنی صفت و قید نیز استعمال میشود. / هاشمیان​

صیغۀ ماضیدری/uf.taa.da/افتاده
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کنایه ازسازش کردن شخص با غذا، دارو و یا آب و هوا میباشد

اصطلاح عامیانهدریافتادن