انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
objection, grievance, avoidance, countermand | ډډه کول، پرهیز کول، لرې کیدل، شا اړول، ضدیت | مثال ــ روی برگردانیدن و انصراف یافتن از چیزی و در حقیقت همزه ٔ باب افعال برای صیرورت است یعنی به عرض گردید و به جانبی رفت غیر از آنچه در آن بود | کلمۀ عربی، به معنی اجتناب کردن، پرهیزکردن، دوری جستن انصراف، پشت کردن، رویگردانی، ضدیت، مخالفت | مصدر لازم | عربی | /ee'.raaz/ | اعراض / اِعراض |