انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
؟؟؟ | | از دو کلمۀ اشراف و منش ترکیب یافته. اشراف: به معنی جمع شریف، نجبا، شرفا، اغنیا، بزرگمردان، توانگران، بزرگواران، بلند پایگان و منش: به مفهوم خصلت، خلق، خو، خوی، سرشت، شخصیت، طبع، طبیعت، عادت است،. : به کسی اطلاق می گردد که خوی و خصلت اشرافی را داشته باشد، کنایه از انسان متکبر که دگران رابالا به زیر بنگرد. | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و عربی | /ash.raaf.ma.nesh/ | اشراف منش |
Acting aristocratically, acting royalty | شاهانه، ځان غټ گڼل، نور تر ځان ټیټ گڼل
| اشراف زادگی، شاهانه، مردم را به نظر پایین دیدن. "اشرافمنشانه" به معنای به شیوه یا رفتار اشراف یا به گونهای که نشاندهنده رفتار و سبک زندگی طبقه اشراف باشد است. این کلمه به نوعی رفتار، گفتار یا طرز زندگی اشاره دارد که متناسب با اشراف یا افراد طبقه بالای جامعه باشد. معمولاً چنین رفتاری با خصوصیات مانند ظرافت، تجمل، تکبر یا غرور همراه است. | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و عربی | /ash.raaf.ma.ne.shaa.na/ | اشراف منشانه |