خورول، فاش کول، خپرول، انتشارول
چاقی معمولاً موجب کاهش راندمان و بروز یکسری اختلالات داخلی و خارجی و بسیاری ناراحتی های دیگر مانند فشار خون، انفارکتوس قلب، بیماری قند، سائیدگی مفاصل و تشکیل سنگ و غیره می گردد. صرفنظر از موارد حاد، غالباً بسادگی نمی توان ارتباط بین تغذیه بسیار خوب و نسبتاً خوب با ایجاد لایه چربی و یا بیماری چاقی را تشخیص داد . این کار را می توان بکمک جداولی که مشخص کننده وزن در ارتباط با قد است، یا با توجه به معیارهای تشخیص پزشکی مانند بالا بودن فشارخون و غیره انجام داد. موضوع جالب فراوانی تعداد انسانهایی است که سالیان دراز و با سماجت زیاد وزن بدن خود را در حد موردنظر و با مقدار چربی مناسب با وجود تغییرات ظاهری حفظ می کنند. تردیدی نیست که چاقی موجب بروز فراوانی برخی بیماریها می شود. در مورد این سئوال که آیا چاقی همیشه با فشار خون یا بیماری قند توام است، باید گفت که تا حد زیادی به توارث و خصوصیات ژنتیکی فرد بستگی دارد و فقط می توان چنین توضیح داد که بیماریهای مربوط به عواقب چاقی برای همه یکسان نیست. موضوع مسلم دیگر اینست که تمامی افراد چاق نباید اجباراً مریض شوند، کما این که، تمام افراد الکلی نباید به سیروز کبدی مبتلا شوند.
یا بهتر است بگوئیم عدم آگاهی از کالوری واقعی موجود در خوراکیها چاق می کند. در این تردیدی نیست که در صورت عدم دریافت غذا انسان می میرد و در صورت کمبود غذا وزن کم می کند. با این استدلال بر ادعای افراد بی منطقی که مدعی هستند رژیم لاغری در اشخاصی که بهره وری غذا در آنها بالا است تأثیر ندارد، خط بطلان کشیده می شود. چنانچه رژیم لاغری بر اساس برنامه اجرا شود، مطمئناً نتیجه خواهد داد. اضافه وزن اکثراً تدریجی، نا محسوس و در طول چندسال به وجود می آید. اضافه مصرف روزانه ۱۰۰ کیلوکالوری (۴۱۹ کیلو ژول) (تقریباً ۱۱ گرام چربی) که به صورت چربی ذخیره در بدن باقی می ماند، باعث می گردد که در طول یک سال تقریباً ۳/۶ کیلوگرام و در طول ۵ سال ۱۸ کیلوگرام به وزن بدن اضافه شود. مصرف غذاهای پر کالوری در روزهای آخر هفته (روزها چرب) و نشستن در دفتر کار توأماً چنین نتایجی را بار می آورد. محدودیت تغذیه یا محاسبه کالوری بهترین وسیله برای جلوگیری و درمان اضافه وزن است . در شرایط فعلی که اکثر مشاغل از نوع فعالیتهای نشسته یا کارهای سبک می باشند، تحرله بدنی چند ساعت در روز قادر به کاهش اضافه وزن نخواهد بود ، زیرا برای از بین بردن یک کیلوگرام چربی بدن میبایست ۱۸ ساعت (بدون صرف غذا) به رقص فوکسترود (رقص پا) مبادرت ورزید. مسلماً کسی که کار نمی کند بندرت فرصت انجام چنین کاری را دارد و افرادی هم که به کارهای سنگین اشتغال دارند، خواه و ناخواه چاق نیستند، چون تمام غذای مصرف شده برای تولید انرژی به کار گرفته می شود. بدین سبب در این گونه مشاغل بیماریهای مربوط به تغذیه نیز نادر است. بنابراین تحرلد بدنی اهمیت مهم دیگری نیز به عهده دارد این چاقی در اثر مصرف زیاد غذا و کمبود قابلیت بهره وری از انرژی غذا به وجود می آید. در صورت کمبود تحرک به آن «چاقی تنبلی» نیز می گویند. چاقی غیرمعمول ممکن است در اثر عدم تحرلد اجباری نیز ایجاد شود، مانند زمین گیرشدن در اثر نقص عضو پاها ، امراضی که بیمار را مجبور به استراحت روی تختخواب می کند ، چاقی های ارثی و غیره. یک چاقی نسبی ممکن است در اثر عدم هماهنگی بین سلامت بدن مانند ابتلا به بیماری سل و تغذیه درمانی به وجود آید. معمولا متابولیسیم پایه عادی است.وزن بدن بیش ۸۵ کیلوگرام برای مردان میان قد و بیش از ۷۵ کیلوگرام برای زنان میان قد از نظر بروز بیماری تهدید کننده تلقی می گردد. در آلمان متوسط قد مردان ۱۷۴ سانتی متر و زنان ۱۶۸ سانتیمتر است . وزنهای مذکور در مورد چنین افرادی صدق می کند. البته وزنهای بیش از ۱۲۰ یا ۱۰۰ کیلوگرام هم کمیاب نیستند. از جمله افرادی که اضافه وزن دارند ولی جزء بیماران اضافه وزنی محسوب نمی شوند، می توان از ورزشکاران و افراد بیماری که در بدنشان آب جمع می شود نام برد. همچنین ممکن است برخی علائم ارثی ، که نمی توان آنها را به حساب چاقی عمومی گذاشت نیز بروز کنند مانند بزرگ بودن مادرزادی پستان خانمها، لایه های چربی تیپیک ارثی در قسمت بازو و ران و غیره .در مردان چاق محل تجمع چربی اطراف بدن است، اما بازوها و ساقهای پا در این امر نسبتاً مشارکت ندارند. علائم چاقی پروار عبارتند از: چانه دوبل، چاقی غبغب ، چاقی پشت کردن، چاقی شکم، چاقی پشت، چاقی سینه. در خانمها تجمع چربی غالباً در بازوها و ران ظاهر می شود. تجمع چربی در اعضاء داخلی منجر به چاقی قلب و چاقی کبد می گردد. افراد چاق زیاد عرق می کنند و دفع حرارت بدن به علت پوشش چربی با دشواری روبروست . مصرف مقدار زیاد غذا در افراد چاق موجب تشدید تولید گراما می شود. ازدیاد تولید گراما در هوای گرام و شرجی نیز باعث کسالت و ناراحتی عمومی می گردد. گرامازدگی در افراد چاق فراوان به چشم می خورد. ماهیچه های افراد چاق ضعیف است و بهمین جهت زود خسته می شوند. آدم چاق زود به نفس زدن می افتد و این به علت فعالیت شدید قلب در اثر اضافه وزن است.این نوع چاقی بسیار کمیاب است، چاقی های سنین جوانی به این نوع چاقی مشکوک می شوند. از کارافتادگی برخی غدد می توانند مسئول بروز این گونه چاقی باشند. از کار انداختن عمدی غدد به منظور افزایش سرعت پروار امری رایج است، مثلاً گاوهای اخته پرواری ، خروسهای اخته . چاقی تیروژن در اثر کم کاری غده تیروئید به وجود می آید. در این بیماری، چربی بصورتی یکنواخت روی تمام سطح بدن، ران و بازوها توزیع می گردد. مفاصل ضخیم و گوشتی، بینی پهن و گوشتی ، موهای راست شده و غیره از دیگر علائم آن است نمای صورت برافروخته و شخص بیمار از نظر روحی خسته بنظر می رسد . در صورت طولانی شدن بیماری (میکسودم) خطر مرگ در اثر انفارکتوس قلب زیاد است. چاقی تیروژن باید با احتیاط و بتدریج توآم با مصرف هورمونهای غده تیروئید درمان شود چاقی هیپوفیز، علائم تشخیص این چاقی عدم رشد استخوانهای جنیتال، ظاهر صورت بچه گانه، محل توزیع چربی همانند کودکان شیرخوار در شکم، باسن، قسمت بالای ران، بالای بازو، دست و پشت پاها است اما مفاصل باریک و پاها بشکل x قرار می گیرند.چاقی دیس جنایتال معرف از بین رفتن علائم جنسی ثانوی است (تمایلات زنانگی در مردان). در زنان همانند مردان موهای ریش ظاهر می شود. در اطراف باسن یک لایه چربی تیپیک (پیش بند چربی در قسمت شکم) به وجود می آید، در بازوها و رانها نیز لایه چربی (تجمع چربی به طرف داخل) ایجاد می شود. چنین وضعیتی در بیماری چاقی کلی مکتریوم فیزیولوژیک خانمها نیز مشاهده می شود. چاقی هورمونی ممکن است بعد از برداشتن تخمدانها و کلمکتریوم (چربی دیس جنتیال) به وجود آید. این موضوع کاملاً طبیعی است که توزیع لایه چربی به وسیله هورمونهای جنسی تحت تأثیر قرار گیرد، چیزی که از طرز قرار گرفتن لایه چربی در بدن مردان و زنان پیداست (گردی تیپیک بدن هردو جنسی ). مسلماً سیستم مرکزی اعصاب نیز می تواند در چاقی نقش داشته باشد، مثلاً در چاقی هایی که ما آن را به عنوان آدی پوزیتاز دولوروزا یا لاغری شدید در اثر برخی ناراحتیهای عصبی (آتروفی عضلانی نایروتیک و اسپینال) و یا کاشکسی عصبی (لاغری مفرط بعد از اختلالات روانی). تعداد زیادی در موارد چاقی با بررسی بیلان متابولیسم به تنهایی در حد کافی قابل توجیه نیستند. در چنین مواردی نباید بیمار را به ناحق ملامت کرد.