Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Suffix

په دري ژبه کې وروستاړی دی لکه: کتابش موترش

 

​الف- پسوند ملکیت و تعلقیت مهم زبان دری که بعدازحروف صامت /ش/ نوشته میشود (کتابش - موترش) - بعد ازحروف مصوت /یش/ نوشته میشود (مامایش - آرزویش - کندویش) - بعد از حرف (صوت) /هه همزه/ /اش/ نوشته میشود ( خانه اش - نامه اش) و در همه موارد فوق معنی ملکیت و تعلقیت را دربردارد. ب- پسوند مهم زبان دری که هرگاه درپهلوی صیغۀ امر فعل قرارگیرد، اسم معنی میسازد بین، بینش - گیر، گیرش - خار، خارش - رو، روش - ده ، دهش - گو -گویش - خور، خورش - سوز، سوزش وامثالهم مهم زبان دری که هرگاه در پهلوی صیغۀ امر فعل قرار گیرد، اسم معنی میسازد بین، بینش - گیر، گیرش - خار، خارش - رو، روش - ده ، دهش - گو -گویش - خور، خورش - سوز، سوزش و امثالهم. / هاشمیان

پسونددری/ash/اش
؟؟؟

​اشارات د عربي ژبې د جمع مونث کلمه ده او مفرده یی اشاره ده. نښه، نشاني، علامه او رمز. د مثال په ډول: ترافیکي اشاره، د مکتب یا روغتون علامه، د پوښتنې علامه، د خطر نښه، د صلیب نښه

 

​اشارات، کلمه جمع مونث زبان عربی بوده و مفرد آن اشاره می باشد. نشانی ها، علامات و رموز :  مثلا اشاره خطر، علامه عبور و مرور، علامه صلیب، اشاره ترافیکی، رمز مکتب و شفاخانه، علامه پرسش و استفهام

اسم جمع - اسم معنیعربی/e.shaa.raat/اشارات
Traffic signs

​ترافیکي څراغونه چې په واټونو کې د ترافیک او پیاده تلونکو د نظم له پاره درول کیږي

 

​ترکیب عربی، لاتین و دری، به معنی علاماتیکه در جاده ها به منظور انتظام رفت و آمد وسایط نقلیه و پیاده رو ان  نصب شده اند. هاشمیان

اسم مرکبعربی، لاتین و دری/e.shaa.raa.te.ta.raa.fee.kee/اشارات ترافیکی
To beckon, to command, to hint, cite, indicate, mention, be indicated; be mentioned

​ښودل، په اشارې سره د څه شي ښوول، په رمز او اشارې سره یو څه ویل

در علم بدیع معانی بسیار را با الفاظ کم در شعر گنجاندن​

اِشارت- کلمۀ عربی که /اشارة/ و /اشاره/ هم نوشته میشود، به معنی نشان دادن چیزی را با حرکت چشم یا انگشت - چیزی به رمز گفتن - به کنایه سخن گفتن

مصدر لازمعربی/e.shaa.rat/اشارت
Signalize, referring to, reference, marks, sign, state of coveying indirectly

​کنایه، تلمیح، پام اړول

 

اِشارَه- ​کلمۀ عربی، به معنی کنایه - تلمیح - ملتفت گردانیدن طرف با چشم یا دست یا صدا - در اصطلاحات مختلف به کارمیرود اشارۀ ابرو - اشارۀ دست - اشارۀ انگشت - اشارۀ سر- اشارۀ چشم - اشارۀ کنج چشم - اشارۀ لب - اشارۀ ترافیک - اشارۀ ضمنی - چراغ اشاره - صفت اشاره - ضمیر اشاره

اسم مصدرعربی/e.shaa.ra/اشاره
???  

​نشان دادن، متوجه ساختن، ذکر کردن، بطور ضمنی فهماندن، رسانیدن، دلالت ضمنی بر نقاط مطرح بحث،

مصدر مرکبترکیب دری و دری/eshaa.ra.kar.dan/اشاره کردن
???  

​آنکه نشان دهد، آنکه توصیه کند، نشاندهنده، معلم، رهبر، شاهین ترازو، عقربهٔ ساعت، دلالت کننده، توجیه کننده

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و دری/eshaa.ra.ko.nen.da/اشاره کننده
Referential, referred

​د مقابل لوري د پوهولو له پاره د سترگو لاس په خوځولو سره له ایما  یا رمز نه کار اخستل او یا په یوډول غږ سره څوک پوهول


​ترکیب عربی و دری، به معنی کار گرفتن از حرکت چشم؛ دست یا صدا یا رمز و ایما برای ملتفت گردانیدن طرف مقابل به چیزی. ​برای اثبات گفتۀ خویش برای کسی، اورا به گواهی کسی دیگر متوجه ساختن/ هاشمیان

صفتترکیب دری و عربی/e.shaa.ree/اشاری
Diffusion, dissemination

​خورول، فاش کول، خپرول، انتشارول

 

​اِشاعَت- کلمۀ عربی /اشاعه/ یا /اشاعة/، به معنی پراگنده ساختن - فاش کردن - منتشر ساختن - انتشار - تداول - ترویج. در کل، "اشاعت" به عمل انتشار، گسترش یا ترویج اطلاعات و ایده‌ها اشاره دارد./ هاشمیان

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی/e.shaa.'at/اشاعت
Distribution, publication, broadcasting

​خپرول، شایع کول، تیتول، د یو راز څرګندول، له یو څه نه پرده لرې کول

 

اِشاعه- رازی را فاش کردن، شایعه ساختن، پراگنده ‌ساختن،مروج ساختن، هویدا ساختن، بی پرده کردن​. «اشاعه» به معنای پخش کردن، گسترش دادن یا انتشار دادن است. این اصطلاح به مفهوم اشاره دارد که در آن یک ایده، اطلاعات، یا حتی بیماری به سرعت در یک جامعه یا محیط پخش می‌ شود. «اشاعه» بیشتر در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی به کار می‌رود و معمولاً با هدف تأثیرگذاری یا اطلاع‌رسانی به گروه وسیع‌تری انجام می‌ شود.

اسمعربی/e.shaa.'a/اشاعه
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
نشانی - نمونهاشانتیون
شکنجۀ کلک های دستاشگلک
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
هنر و ادبیاتدونلود/لینک

​مجموعه ای اشعلر دری سروده های علامه محمود حبیبی

علامه عبدالحی حبیبیشعراشعار دری
هنر و ادبیاتدونلود/لینک

​ اشعار دری به مناسبت سه صدمین سال وفات اشرف خان
اسکن شوی/ ۱1,76 MB

عبدالاحمد جاویدشعراشعار دری خوشحال خان خټک
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​در حالت بیزاری و تنفر شخص دست در گوش گرفته و میگوید، یعنی من بیزارم، متنفرم

اصطلاح عامیانهدریاشاکلا/آشاک الله
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​باضم اول تحریک کردن، شیطانی کردن میان دو نفر و آنها را به ستیز آوردن

اصطلاح عامیانهدریاشت کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به پسر و دختر کودک گفته می‌ شود

اصطلاح عامیانهدریاشتوک
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با ضم اول طفل، خوردسن

اصطلاح عامیانهدریاشتک
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کار طفلانه و بی مورد انجام دادن

اصطلاح عامیانهدریاشتک بازی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​دندان فیل از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاشک فیل
خوراکه و نوشیدنی افغانی   اشکنه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با فتح اول شخصی را گویند دو دندان نیش اش دراز تر باشد

اصطلاح عامیانهدریاشکی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​ریسمان و تسمهٔ را گویند که پاهای اسپ را با آن بندند

اصطلاح عامیانهدریاشکیل
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به اشتق
اشتق مانند کشته یک میوۀ لذیذ و خوشمزۀ خشک میباشد که خوردن آن در افغانستان بسیار مروج بوده برای تهیۀ شربت و غذا ها استفاده میشود.
میوه جاتRosaceaePrunus armeniacaApricotgetrocknete Aprikose/ash.taq/اشتق
جغرافیه
معلومات مکملترشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
بازار تاشقرغان 

بازار سرپوشیدهٔ خلم یا تاشقرغان یکی از تیپیک ترین بازار های نوع قرون وسطی آسیای میانه در افغانستان می باشدکه به شکل اولی آن با ترمیمات و بازسازی های بعدی تا کنون حفظ گردیده است.

در نزدیکی های این بازار تاریخی، قصر جهان نما که به امر امیر عبدالرحمن خان اعمار گردیده است قرار دارد.

بازار سرپوشیده خلم و قصر جهان نما با گذشت زمان تخریباتی در خود دیده بودند که از طرف انستیتوت باستانشناسی و حفظ ابدات تاریخی افغانستان در سال های دهه ۱۳۵۰ش. مورد باز سازی و ترمیم قرار گرفتند.

بازار سرپوشیده خلم، حصه به حصه تخریب و دو باره بازسازی شده می رفت تا این که در سال ۱۳۵۸ش. به اثر تشدید جنگ و تسلط کامل مجاهدین به منطقه، کار باز سازی آن متوقف گردید.

بازاربازار تاشقرغان
  

​قریه ایست به فاصله ۶ کیلومتر در جنوب قریهٔ چهار شنبه در علاقه قیصار مربوط حکومت اعلی میمنه که بین ۶۳ درجه  ۵۹ دقیقه  ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۳۴ دقیقه  ۱۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهباشی بلماش
  

​جلگه وسیله ایست که به فاصله ۵ کیلومتر در شمال شرق بزی گنبد در علاقه پامیر، خورد مربوط حکومت اعلی بدخشان کائن و به خط طول البلد ۷۴ درجه - ۷۴ درجه - ۴ دقیقه ۲۰ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۷ درجه - ۱۰ دقیقه ۳۰ ثانیه شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جلگهجلگهٔ اچک تاش
  

​دند آبیست که به فاصله ۹۹ کیلومتر در شمال غرب قریه خرمنک در علاقه گرم سیر مربوط حکومت اعلی گرشک کائن و به خط طول البلد ۶۴ درجه - ۱۶ دقیقه - ۲۴ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۰ درجه - ۵۵ دقیقه - ۲۴ ثانیه شمالی واقعست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل اشرف نادر
  

​گذر آبیست فاصله ۱۶ کیلومتر در غرب میمنه مربوط حکومت اعلی میمنه که بین ۶۴ درجه  ۱۶ دقیقه  ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۵۵ دقیقه  ۲۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل تاش گذر
  

​ تالابیست در ۶۰ کیلومتری جنوب خان آباد مربوط ولایت قطغن محیط آن ۱۵ کیلومتر عمق آن از یک تا سه متر بوده شرقاً و غرباً ممتد است اطراف آن چمنزار و دارای طیور آبی می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل تالاب اشکمش
  

​چشمه ایست به فاصله ۵۱.۵ کیلومتر در جنوب غرب هرات که بین ۶۱ درجه  ۵۷ دقیقه  ۲۴ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۳ دقیقه  ۳۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقع است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

چشمهچشمه خواجه محمد خاشانی
  

​دره ایست به فاصله ۱۳ کیلومتر در شمال حکومت درجه ۲ بلچراغ مربوط حکومت اعلی (میمنه) که به خط طول البلد مشرقی ۶۵ درجه - ۸ دقیقه  ۴۶ ثانیه و عرض البلد شمالی ۳۵ درجه - ۵۳ دقیقه ۱۲ ثانیه واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)    

درهدرهٔ اشلر (اشلردره)
  

​دره ایست به فاصله ۹۰ کیلومتر در جنوب غرب تکزاز در علاقه حکومت درجه اول سنگ چارک مربوط حکومت کلان شبرغان متعلق ولایت (مزار شریف) که بین خط ۶۵ درجه - ۵۷ دقیقه - ۱۷ ثانيه طول البلد مشرقی و خط ۳۵ درجه - ۴۱ دقیقه - ۱۲ ثانیه عرض البلد شمالی واقع شده است شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

درهدرهٔ اشکیلک
 

منابع آبى ‏افغانستان با درنظر داشت جغرافياى طبيعى و موقعيت کوه هاى آن به سه ‏حوزه آبى ذيل تقسيم نموده ميشود:
۱- حوزه آبى پامير وشمال هندوکش، ‏
۲- حوزه آبى جنوب هندوکش وسفيدکوه،
۳- حوزه آبى هلمند وهريرود.‏

3-در حوزه آبى سوم( هلمند وهريرود) : رودخانه های متعددى در جريان ميباشند که اين ‏درياها عمدتاً از دامنه هاى کوه بابا در مناطق مرکزى کشور سرچشمه ميگيرند. ‏دراين حوزه آبى هم استفاده از آب رودخانه هاى آن به تناسب نياز هاى محيطى محدود ‏بوده و اين آبها بدون استفاده پس از طى مسافت نسبتاً طولانى در خاک افغانستان، ‏وارد کشور ايران شده و مناطق وسيعى را در ولایات های سيستان و بلوچستان ‏وخراسان آنکشور آبيارى مينمايند.‏

‏هلمند وهريرود مهمترين رودخانه هايى ميباشند که درين حوزه آبى ‏درجريان هستند که ما دراينجا بنابر اهميت سياسى و اقتصادى آنها هريکى را ‏به صورت جداگانه و به صورت مختصر مورد بررسى قرار ميدهيم.

خاشرود یکی از معاونین رودخانه هیرمند بشمار میرود، مربوط حوزهٔ آبى هلمند وهريرود بوده و از سه صد تا هفتصد متر عرض دارد. از جانب شرقي به هامون پوزك مي ريزد. طول اين رودخانه از منبع اش كه كوهاي اويماق و هزاره باشد تا مصبش 380 كيلومتر است. اين رود از شمال شرق به طرف جنوب غرب جريان داشته و اراضي نيمروز شرقي را كه در قرون وسطي بنام ولايت نيشك، معروف بود و مهمترين شهرهاي آن خواش (خاش ) واقع در دلتا در جنوب رود خانه و نيشك معروف به كده واقع در شمال رودخانه مقابل خاش مي باشد آبياري مي كند. قسمت هاي علياي اين منطقه امروز به مناسبت روديكه از ميان آن مي گذرد بنام خاشرود ياد مي گردد.

خاشرود بسیار کوچکتر از فراه رود است وقسمت اعظم آبهای آن به مصرف آبیاری می رسد. در بیشتر ایام سال، مجرای آن هرگز عریض نبوده ومنحصر به آب باریکۀ ای در بستر و یا چند گودال عمیق است.

دریادریا خاشرود
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

​تلاشي: د جرمي مداركو د ترلاسـه كولو په منظور د شخص د بدن، جامو او محمولې او د حمل اونقل د وسايلو لټول دي

​بازرسـی بـدن، لبـاس، محمولۀ شخص و وسـایل حمل ونقل جرمی. است به منظـور دریافـت مـدارک 

قانون اجرآت جزائی افغانستانta.la.sh.iتلاشی

​ځاني (بدني) تلاشي: بدني تلاشي كې د شخص د بدن د باندېنی برخې، جامو او نورو هغو لوازمو او شيانو پلټنه  شامل دي چې هغه يې لـه ځانه سره لري

​تلاشی بدنی شامل بازرسی قسمت بیرونی بدن شخص، لباس ها و سـایر لوازم و اشیائی می باشد که وی با خود دارد.

قانون اجرآت جزائی افغانستانta.la.shi.e,ba.da.niتلاشی بدنی

د اشخاصو جلب:  څارنوال او محكمه كولاى شـي، هـر شخص چې د قانون د حكمونو مطابق د هغۀ بيان يا حضور د عدلي تعقيـب پـه اجراآتو كې ګټور تشخيص كـړي، پـه حضور مكلف كړي. په حضور بانـدې تکلیف د پوليسو له لارې او د جلب پاڼی صادرېدو سره صورت مومي

​څارنوال و محکمه مـی تواننـد هـر شخصی را که مطابق احکام قانون بیان یاحضور اورا در اجراآت تعقیب عدلی مفید و مؤثر تشخیص نمایند، به حضور مکلف سازند.  تکلیف بحضور با صدور جلب نامه و از طریق پولیس صـور ت می گیرد

قانون اجرآت جزائی افغانستانjal.be.ash.kha.sجلب اشخاص
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوامعلومات مکملترمعرفیکارکرد هابیوگرافی مختصرتصویراسم
آبدات تأریخیتوپ چاشت و "تپه توپ" گذرگاه کابل

​تپه توپ" یا "تخت توپ" در منطقهٔ گذرگاه در ناحیهٔ هفتم شهر کابل در امتداد غربی




کوه"شیردروازه" در قسمت شمال "باغ بابر" موقعیت دارد.
روی این تپه دو توپ بزرگ باروتی دهن پُر "دان پُر" فلزی به طول ۳ متر قرار دارد که به همین دلیل بین مردم کابل بنام "تپهٔ توپ" شهرت یافته است (یادآور باید شد که در این توپ صرف از باروت غرض تولید صدای بلند استفاده میشد). در ابتدا توپ ها بالای ارابه های چوبی قرار داشتند ولی فعلاً بالای سنگ نصب گردیده اند. به علت جنگ و ناامنی های چند دههٔ اخیر به جز میلهٔ توپ قسمت های دیگر آن همانند سرمایه های ملی و دارایی های شخصی مردم به یغما رفته است

   توپ چاشت
قاموس بایوگرافیکی افغانستان   

​د سردار یوسف خان زوی او د پخواني پادشاه محـمد ظاهر اکا په ۱۸۸۶ز کال کې زېـږېـدلی دئ. د اعلیحضرت محـمد نادر ناسکه ورور دئ. په کابل کې ﺌـې د «سر- اوس»، د باډیگارډانو بولنه وکړه او په ۱۹۰۷ز کال کې هندوستان ته د امیر حبیب الله خان د سفر مل وو. په ۱۹۱۶ز کال کې د هرات ناﺌـب سالار وگومارل سو او له کابله لاړ. د ۱۹۱۹ز کال د دسمبر په میاشت کې د جلال آباد والي وگومارل سو. په ۱۹۲۰ز کال کې د مشرقي والي. په ۱۹۲۲ز کال کې په کابل کې د جنرال نادر خان پر ځای چې په سفر تللی وو د جنگ د وزیر په توگه وگومارل سو.

په ۱۹۲۴ز کال کې په مسکو کې مختار وزیر وټاکل سو او د ۱۹۲۶ز کال د جولای د میاشتې په دریمې نـېـټې له مسکو څخه د فرانسې گرس ته لاړ چې له خپل ورور نادر خان سره یو ځای سي. افغانستان ته پر لاره د ۱۹۲۹ز کال د فبرورۍ د میاشتې په اتمې له نادر خان او شاه ولي سره په گډه له (مارسې) څخه ووت. د ۱۹۲۹ز کال د نوامبر په ۹ نـېــټې د کابل پر لور وخوځـېـد ځکه چې د صدراعظم او د کورنیو چارو د وزیر په توگه گومارل سوی وو.

 کله چې نادر شاه ووژل سو، دی د افغانستان د شمالي ولایتونو په سفر وتلی وو. د ۱۹۳۶ز کال په اکتوبر کې برلین ته د یوﮤ عملیات لپاره لاړ. له ۱۹۲۹ تر ۱۹۴۶ز کال پورې صدراعظم. هـېـڅکله ﺌـې وادﮤ ونـﮥ کړ. د دوهمې نړۍ والې جگړې په لړ کې ﺌـې د افغانستان ناپییلتوب/ بې طرفي وساتله. د یوﮤ ښـﮥ اداره چي په نوم شهرت لري خو له خلکو سره په چار چلند کې  توند خوی، سخت گیر او ټینگ وو. د ۱۹۵۳ز کال د اکتوبر په ۲۶ نـېـټې وفات سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

سردار محـمد هاشم
قاموس بایوگرافیکی افغانستاننگاهی به دوران کوتاه سلطنت شاه اشرف هوتک  

​شاه اشرف فرزند عبدالعزیز (دومین شاه سلسله هوتکی) که در زمان سلطنت شاه محمود سپهسالار او بود  در سال ۱۷۲۵ پس از درگذشت شاه محمود به سلطنت رسید و سیدال خان ناصری که جنگاوری بی نظیر بود را به سپهسالاری برگزید.

شاه اشرف با مشکلات بیشماری روبرو بود ، سلطان حسین در قندهار ضمن متهم  کردن او به قتل شاه محمود ،  فرمان قطع ارتباط میان قندهار و اصفهان را صادر کرده بود و شاه اشرف برای همیشه از حمایت قندهار محروم شد ، گذشته از آن جمع کثیری از طرفداران شاه محمود هم از او روگردانده و به قندهار رفته بودند.

شاه اشرف هوتک
آبدات تأریخیقلعۀ لاش با سپیددژ
برفراز ساحل شکستۀ فراه رود، در دست راست آن رودخانه ودر غرب نزدیک قلعۀ جوین، قلعۀ کوه پیکری نظر بیننده را جلب میکند که ازهفتصد – هشتصد سال پیش به این طرف  وبه سخن کلی تر پس از حملۀ مغولان چنگیزی برآن سرزمین در میان مردمان آنجا به "لاش" معروف است.
   قلعه لاش
قاموس بایوگرافیکی افغانستان   

​ډاکټر محـمد هاشم مجددي (په مصر کې د افغان سفیر) محـمـد صادق زوی په ۱۹۲۱ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. په تحصیلاتو کې ﺌـې : د مصر د قاهرې د الازهر له پوهنتون څخه په اسلامي شریعت کې دکتورا هم شامله ده. د معارف د وزارت غړی او د غازي، استقلال او حبـیـبـیې په ښوونځیو او دارالمعلمینو کې ﺌـې خدمت کړی دئ.

 په ۱۹۴۶ز کال کې د حبـیـبـیې د لیسې مدیر.  په ۱۹۴۷ز کال کې د حقوقو او اقتصاد د پوهنځي رﺌـیس. په ۱۹۴۸ز کال کې د صدراعظم سلاکار. په ۱۹۵۵ز کال کې د مسلکي تحصیلاتو مرستیال رﺌـیس. په ۱۹۶۴ز کال کې د لویې جرگې غړی. په ۱۹۷۴ز کال کې سناتور. په ۱۹۷۸ز کال کې په لاهور کې د سعودي کلتوري استازی. د آریانا په انسایکلوپیدیا کې د څو مقالو لیکوال. په عربي په فصاحت خبرې کوي.
یکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

مجددي محـمد هاشم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان   

​(د غوايي له پاڅون وروسته) د ملي دفاع د وزیر یاور. د خلق د گوند د مرکزي کمـېـټې او د انقلابي شوری غړی. د وسله والو ځواکونو د سیاسي چارو مرستیال. د وسله والو ځواکونو لوی څارنوال.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 محـمد هاشم
قاموس بایوگرافیکی افغانستانمیرزا میرمحمدهاشم خان وزیر مالیه (مشهور به میرهاشم خان) 

میر هاشم خان یکی از شخصیت برجسته  و نامدارعصر امانی بود که از9 سنبله 1301شمسی تا سقوط سلطنت شاه امان الله غازی مدت بیش از هفت سال به حیث وزیر مالیه با جدیت خاص ایفای وظیفه کرد. موصوف بنیان گذار نظام مالی جدید افغانستان و یکی از حامیان سرسپرده شاه امان الله و اصلاحات اداری آن عصر بود و به انکشاف معارف در کشور تأکید جدی داشت، چنانچه در آنوقت که همه از کتب و معارف در گریز بودند، اویگانه پسر خود را  در یازده سالگی جز دومین گروپ شاگردان افغانی جهت تحصیل به جرمنی اعزام کرد و دختر خود خدیجه را شامل اولین گروپ دختران افغان  به ترکیه  فرستاد. /بقیه تحت معلومات مکملتر

​میر محـمد هاشم (د سید قاسم رشتیا اکا) د کابل د سیدانو له یوې کورنۍ څخه دئ. د اعلیحضرت امیر امان الله خان د مالیې وزیر. دی لومړنی څوک وو چې د افغانستان لومړنۍ بودیجه ﺌـې جوړه کړله او گڼ شمـېـر بودیجوي اصلاحات ﺌـې راوستل. ویل کـېـږي چې د حبیب الله کلکاني پر مهال ﺌـې د امیر امان الله خان لپاره کار کاوﮤ. محـمـد عمر پیلوټ ﺌـې وهڅاوﮤ چې له خپلې الوتکې سره کندهار ته وتښـتي. د ۱۹۲۹ز کال د مې په میاشت کې زنداني سو او د نادر شاه تر بریالي کـېـدلو پورې په زندان کې پاتې سو. په بله ورځ ﺌـې په ۱۹۲۹ز کال کې وفات سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

میر هاشم خان
قاموس بایوگرافیکی افغانستانمحمد هاشم میوندوال کی بود و چگونه نردبان ـ مقامهای مهم دولتی را طی کرد؟   

​مـحـمد هاشم میوند وال په ۱۹۱۹ز کال کې زېـږېـدلی دئ؛ پلار ﺌـې له منځنۍ آسیا څخه وو او مور ﺌـې پـښـتـنه وه. په ۱۹۴۱ز کال کې د حبـیـبـیې له لیسې څخه په فوق العاده عالي درجې فارغ سو. د امریکا په متحده ایالاتو کې ﺌـې په انگلیسي «ادب- ژ» کې تحصیل وکړ. له ۱۹۴۲ تر ۱۹۴۵ز کال پورې د ادبي ټولنې رﺌـیس او په هرات کې د اتفاق اسلام د دولتي ورځپاڼې محرر. د افغان انسایلکوپیدیا عمومي مدیر. د انیس محرر. د مطبوعاتو د ریاست مرستیال رﺌـیس. په ۱۹۵۰ز کال کې د کابینې غړی او د مطبوعاتو رﺌـیس.

په ۱۹۵۲ز کال کې په واشنگتن ډي. سي. کې د افغان سفارت قـنـسـل.  په ۱۹۵۳ز کال کې په پرنستن کې د اسلامي علماوو په علمي غونډه کې د افغانستان استازي. په ۱۹۵۴ز کال کې د مطبوعاتو رﺌـیس. په ۱۹۵۵ز کال کې (کله چې سردار محـمد نعیم وزیر وو) د باندنیو چارو د وزارت مرستیال وزیر. په ۱۹۵۶ز کال کې برتانیې ته افغان سفیر. له ۱۹۵۷ تر ۱۹۵۸ز کال پورې پاکستان ته افغان سفیر. له ۱۹۵۸ تر ۱۹۶۳ز کال پورې د امریکا متحده ایالاتو ته افغان سفیر. په ۱۹۶۳ز کال کې پاکستان ته افغان سفیر.  په ۱۹۶۴ز کال کې (د ډاکټر یوسف په کابینې کې) د اطلاعاتو او مطبوعاتو وزیر. له ۱۹۶۵ تر ۱۹۶۷ز کال پورې صدراعظم او د «جمعیت دیموکراتیک مترقي بنسټ ﺌـې کښـېـښود.» په کابل کې له ایوب خان سره د خبرو پر مهال ﺌـې هڅه وکړه چې د افغانستان – پاکستان اړیکي ښه والی ومومي او پرمختگ وکړي. په ۱۹۶۵ز کال کې په قاهرې کې د ولسمشر ناصر او په تورکیه کې د دیمیرل مـېـلمه وو. کله چې د (رمپارت) په مجلې کې د سي اې. اې CIA د فعالیتونو په هکله یوه مقاله خپره سوه نو مارکسیستانو دی د "لویدیځ د امپریالیزم د ایجنټ" په نوم تورن کړ. د صحي معاذیرو له کبله ﺌـې استعفی ورکړه او د ۱۹۶۷ او ۱۹۶۸ز کال تر منځ د امریکا متحده ایالاتو ته د درملنې لپاره لاړ.

بـېـرته افغانستان ته راستون او د «مساوات» په نوم ﺌـې خپله جریده خپره کړه ؛ میوندوال په مساوات کې سلطنت او دواړه اعتمادي او موسی شفیق ﺌـې تر تـنـقید لاندې ونیول. په ۱۹۷۳ز کال کې ﺌـې اروپا ته شخصي سفر وکړ او د راستنیدلو په لاره کې په بغداد کې وو چې د داؤود د ۱۹۷۳ز کال د جولای د میاشتې په کودتا خبر سو. میوندوال په دې خپله خوشحالۍ وښودله او ځان ﺌـې په چټکۍ سره کابل ته ورساوﮤ. د داؤود د رژيم په هماغه پیل کې زنداني سو (او د رسمي روایت پر بنسټ) په ۱۹۷۳ز کال کې د "ځان وژنې" له کبله وفات سو. له مرگ وروسته د اعدام سزا ﺌـې د ۱۹۷۳ز کال د دسمبر په ۲۳ نـېـټې اعلان سوه.  وادﮤ ﺌـې کړی وو او مـېـرمن ﺌـې د ملکیار له کورنۍ څخه وه.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

میوندوال هاشم
قاموس بایوگرافیکی افغانستانمحمد هاشم میوندوال کی بود و چگونه نردبان ـ مقامهای مهم دولتی را طی کرد؟  

مـحـمد هاشم میوند وال په ۱۹۱۹ز کال کې زېـږېـدلی دئ؛ پلار ﺌـې له منځنۍ آسیا څخه وو او مور ﺌـې پـښـتـنه وه. په ۱۹۴۱ز کال کې د حبـیـبـیې له لیسې څخه په فوق العاده عالي درجې فارغ سو. د امریکا په متحده ایالاتو کې ﺌـې په انگلیسي «ادب- ژ» کې تحصیل وکړ. له ۱۹۴۲ تر ۱۹۴۵ز کال پورې د ادبي ټولنې رﺌـیس او په هرات کې د اتفاق اسلام د دولتي ورځپاڼې محرر. د افغان انسایلکوپیدیا عمومي مدیر. د انیس محرر. د مطبوعاتو د ریاست مرستیال رﺌـیس. په ۱۹۵۰ز کال کې د کابینې غړی او د مطبوعاتو رﺌـیس.

په ۱۹۵۲ز کال کې په واشنگتن ډي. سي. کې د افغان سفارت قـنـسـل.  په ۱۹۵۳ز کال کې په پرنستن کې د اسلامي علماوو په علمي غونډه کې د افغانستان استازي. په ۱۹۵۴ز کال کې د مطبوعاتو رﺌـیس. په ۱۹۵۵ز کال کې (کله چې سردار محـمد نعیم وزیر وو) د باندنیو چارو د وزارت مرستیال وزیر. په ۱۹۵۶ز کال کې برتانیې ته افغان سفیر. له ۱۹۵۷ تر ۱۹۵۸ز کال پورې پاکستان ته افغان سفیر. له ۱۹۵۸ تر ۱۹۶۳ز کال پورې د امریکا متحده ایالاتو ته افغان سفیر. په ۱۹۶۳ز کال کې پاکستان ته افغان سفیر.  په ۱۹۶۴ز کال کې (د ډاکټر یوسف په کابینې کې) د اطلاعاتو او مطبوعاتو وزیر. له ۱۹۶۵ تر ۱۹۶۷ز کال پورې صدراعظم او د «جمعیت دیموکراتیک مترقي بنسټ ﺌـې کښـېـښود.» په کابل کې له ایوب خان سره د خبرو پر مهال ﺌـې هڅه وکړه چې د افغانستان – پاکستان اړیکي ښه والی ومومي او پرمختگ وکړي. په ۱۹۶۵ز کال کې په قاهرې کې د ولسمشر ناصر او په تورکیه کې د دیمیرل مـېـلمه وو. کله چې د (رمپارت) په مجلې کې د سي اې. اې CIA د فعالیتونو په هکله یوه مقاله خپره سوه نو مارکسیستانو دی د "لویدیځ د امپریالیزم د ایجنټ" په نوم تورن کړ. د صحي معاذیرو له کبله ﺌـې استعفی ورکړه او د ۱۹۶۷ او ۱۹۶۸ز کال تر منځ د امریکا متحده ایالاتو ته د درملنې لپاره لاړ.

بـېـرته افغانستان ته راستون او د «مساوات» په نوم ﺌـې خپله جریده خپره کړه ؛ میوندوال په مساوات کې سلطنت او دواړه اعتمادي او موسی شفیق ﺌـې تر تـنـقید لاندې ونیول. په ۱۹۷۳ز کال کې ﺌـې اروپا ته شخصي سفر وکړ او د راستنیدلو په لاره کې په بغداد کې وو چې د داؤود د ۱۹۷۳ز کال د جولای د میاشتې په کودتا خبر سو. میوندوال په دې خپله خوشحالۍ وښودله او ځان ﺌـې په چټکۍ سره کابل ته ورساوﮤ. د داؤود د رژيم په هماغه پیل کې زنداني سو (او د رسمي روایت پر بنسټ) په ۱۹۷۳ز کال کې د "ځان وژنې" له کبله وفات سو. له مرگ وروسته د اعدام سزا ﺌـې د ۱۹۷۳ز کال د دسمبر په ۲۳ نـېـټې اعلان سوه.  وادﮤ ﺌـې کړی وو او مـېـرمن ﺌـې د ملکیار له کورنۍ څخه وه.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

هاشم میوندوال
قاموس بایوگرافیکی افغانستان   

​هاشم کاکړ د محـمد سعید زوی په ۱۸۸۲ز کال کې د هندوستان په دهرا دون کې زېـږېـدلی دئ. لومړنی ښوونځی ﺌـې په دهرا دون کې لوستی او بیا د آخوند ملا پیرو ښوونځي ته تللی دئ. په ۱۹۰۲ز کال کې د حبـیـبـیې له ښوونځي او په ۱۹۰۸ز کال کې له حربي ښوونځي څخه فارغ سوی دئ. د حربي ښوونځي ښوونکی؛ (د ټیټ پوړو پوځي افسرانو د روزنې لپاره) د حربي ښوونځي بولندوی. په ۱۹۲۰ز کال کې د پغمان د ښوونځي مدیر. د جگړن رتبې ته ﺌـې ارتقاء وکړه. په ۱۹۲۱ز کال کې په دریم شاهي واحد کې وو. په ۱۹۲۲ز کال کې د هرات په گارنیزیون کې د پوځي روزنې مسؤول. په ۱۹۲۳ز کال کې ﺌـې په هرات کې حربي ښوونځي پرانیست.

په ۱۹۲۴ز کال کې ﺌـې د ډگرمن رتبې ته ترفیع وکړه. په ۱۹۲۵ز کال کې گوډ ملا د بغاوت پر وړاندې د توپچي ځواک بولندوی. د ډگروال رتبې ته ﺌـې ارتقاء وکړه، د کابل دوهم گارنیزیون کې وو. په ۱۹۲۷ز کال کې د ولسي جرگې/ پارلمان مرستیال. په ۱۹۲۸ز کال کې په کابل کې د پولیسو د ښوونځي بولندوی او منتظم. د حبیب الله کلکاني پر وړاندې ﺌـې جگړه وکړه او ویل سوي چې د کلکاني ۴۰۰ تنه جنگیالي ﺌـې ونیول خو اعلیحضرت امان الله خان نیول سوي سرتیري د پیسو او تحایفو له اهداء کولو وروسته خوشې کړل. په ۱۹۲۹ز کال کې حبیب الله ککاني زنداني کړ. له شاه محـمود او شاه ولي سره ﺌـې د حبیب الله کلکاني پر ضد همکاري وکړه. په ۱۹۳۰ز کال کې د تورن جنرال رتبې ته ﺌـې ارتقاء وکړه او د جنگ د وزارت مرستیال وزیر وټاکل سو. په ۱۹۳۳ز کال کې د حربي پوهنتون بولندوی او منتظم. په ۱۹۳۵ز کال کې د جنگ د وزارت د تفتیش د ریاست رﺌـیس. په ۱۹۳۷ز کال کې متقاعد سو. په ۱۹۸۲ز کال کې پاکستان ته وتښـتـېـد او په ۱۹۸۳ز کال کې امریکا ته لاړ.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

کاکر هاشم