اِستِحمام- کلمهِ "استهمام" از ریشه عربی "حَمَمَ" به معنای حمام کردن یا استحمام است. این کلمه به عمل شستوشو و پاکیزگی بدن با استفاده از آب اشاره دارد.مثال:بعد از یک روز سخت کاری، استهمام موجب رفع خستگی او شد.(بعد از یک روز سخت کاری، حمام کردن خستگی او را برطرف کرد.)
اَمرَد کلمه ای دری است به معنای پسر جوان بیریش است. همچنین پسر جوانی که بروتش خیلی تازه و نازک باشد ولی ریش نکشیده باشد. این لغت امروز تنها در ادبیات کلاسیک دری دیده میشود و کاربرد عامیانه ای آن بسیار به ندرت است. معنای اصطلاحی آن در زبان دری و زبانهای دیگر برابر است باپشتپائی، ملووط و یا کونی است. امرد دگرگون کلمۀ باستانی انمرد (ان + مرد) است که در آن پیشوند «اَن» (همریشه با نا) به معنای ضد، پلید و غیر میباشد و نیز مرد به معنای مرد (= رجل عربی) و در کل ساختمان کلمۀ (امرد) به معنای نامرد یا مرد پلید میباشد و کاربرد آن در معانی غلام (مفرد غلمان) پشتپائی و کونی است. کلمۀ (امرد) در ادب زبان دری و زبانهای ترکی و عربی و دیگر زبانها وارد گشتهاست و گاهی به جای کلمۀ شاهد به کار میرود. شعر زیر نمونهای از کاربرد امرد توسط مولوی در مثنوی معنوی است: