انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
questionnaire, scouting | د خبر ترلاسه کول، خبر ورکول، خبر خپرول، معلومات
| | استطلاع، استعلام، کسبخبر، معلومات، خبر رساندن، خبر دادن، خبر را انتشار دادن
| مصدر متعدی - اسم مصدر | عربی | /es.tekh.baar/ | استخبار |
Intelligence | د /استخبار/ جمع بڼه: خبر لټونکی، خبر پوښتونکی، خبرغوښتونکی، خبر ټولونکی
| استخبارات به معنای جمعآوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها به منظور تامین اطلاعاتی دقیق و کارآمد برای اهداف امنیتی، سیاستی، نظامی و استراتژیک استفاده میشود. اصطلاح استخبارات به اطلاعاتی اشاره دارد که توسط سازمانها و نهادهای مختلف (مانند سازمانهای اطلاعاتی دولتی یا نهادهای امنیتی) جمعآوری، تحلیل و تفسیر میشود تا نقش مهمی در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای مختلف داشته باشد. اهداف اصلی استخبارات عبارتند از: - جمعآوری اطلاعات جغرافیایی، نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از منابع مختلف.
- تحلیل و تفسیر اطلاعات به منظور درک بهتر و پیشبینی وقوع رویدادها و تهدیدها.
- ارائه اطلاعات به تصمیمگیرندگان و مقامات برای تدابیر امنیتی و استراتژیک.
استخبارات در سطوح مختلف، از سطح کشوری تا سطح بینالمللی، دخالت دارد و نقش مهمی در حفظ امنیت و تصمیمگیریهای اهمیت دارد. | جمع استخبار، خبر خواستن، از کسی خبری را پرسیدن ، خبر گرفتن، آگاهیجستن، مثال- ریاست استخبارات
| اسم جمع - اسم معنی | عربی | /es.tekh.baa.raat/ | استخبارات |
Intelligence agency | د جاسوسۍ او اطلاعاتو دفتر
| | محل معلوماتی، دفتر جاسوسی، سازمات اطلاعاتی | اسم فاعل - صفت | ترکیب دری و عربی | /es.tekh.baa.raa.tee/ | استخباراتی |