انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | اسم یا کلمه |
to protect,to preserve,to memorize,to learn by heart, defend, keep, | ساتل، محافظت، په یادساتل، حفظول
| حفظ، محافظت، مراقبت، نگهبانی. حفظ کردن، حفظ ونگاهداری خواستن، نگاهداشتن، نگاهداری کردن، یادگرفتن. | مصدر | عربی | استحفاظ |