انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Exception | ځانگړی، له نورو جلا، یوازینی، تر ټولو ښه یا تر ټولو بد
| استثناء آن حالتی را ګفته می شود که اصول و قواعد مروجه بالای آن تطبیق نمې ګردد. خارج از قوانین مروجه، بیرون از مقررات و لوائح متمایز از همه، جدا از همه، یگانه، مفروق، بیرون از جمع، تاپ، خارق العاده، فوق العاده، بهتر و یا خرابتر از حد لازم | مصدر متعدی | عربی | /es.tes.naa'/ | استثناء |
؟؟؟ | | به صورت استثنائی، متمایزاً، منحصراً . ــ اگر تنوین قیدی را بر کلمات "استثناء" و "جزء" وارد کنیم، از آنها قیدهای منوَّنِ "استثناءً" و "جزءَ" درست میشود. مگر اگر همزۀ آخر "استثناء" و "جزء" را حذف کنیم، دیگر باید از این کلمات قیدی هم دست بشوئیم؛ صرف نظر ازین، که "جزء" بدون "همزه"؛ یعنی "جز"، کلمۀ دری و به حیث "حرف استثناء"، در معنای "الّا" و "غیر" و "مگر" است!!! به اهتمام خ. معروفی
| قید | ترکیب عربی و عربی | /es.tes.naa.'an/ | استثناءً |