Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
saw
څیرۍ، څره، له فلز نه جوړه غاښ لرونکې اله ده چې د لرګو او  فلزاتو د غوڅولو له پاره کارول کیږي​

آلهٔ دندانه دار فلزی برای قطع نمودن​

آله ایست که از آهن ساخته میشود، دندانه های تیز وبُرنده دارد - دستۀ جوبی یا آهنی میداشته باشد ونجارها از آن برای ساختمان اشیای مختلف از قبیل میز وچوکی وهم در تعمیرات استفاده میکنن
اسم آلتدری/a.ra/اره
؟؟؟  

​ارهٔ مخصوص بریدن شاخه های درخت انگور

اسم آلتترکیب دری و دری/a.re.taak.bu.ree/ارهٔ تاک بری
؟؟؟  

​ارهٔ بزرگ با دودسته درهر دو انجام که وسیلهٔ دونفر عملاره کشی را اجرا میکند

اسم آلتترکیب دری و دری/a.re.do.sa.ra/ارهٔ دوسره
؟؟؟  

​ارهٔ مخصوص برای شبکه کاری و برش های گوناگون 

اسم آلتترکیب دری و دری/a.re.no.kee/ارهٔ نوکی
Sawyer

ترکاڼ، ډ ارې په وسیله د لویو لرگیو غوڅونکی

 

​هر نجار اره کش است، اما برای بریدن و اره کردن قطعات بزرگ چوب از چارتراشها، دو نفر اینکار را میکنند و اره کش نامیده میشوند. / هاشمیان

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و دری/ara.kash/اره کش
Saws

​د اره کولو کار، د اره کولو شغل، د اره کولو مصروفیت

 

​ترکیبی است که از اره و اره کش ساخته شده، به معنی شغل اره کردن یا مصروفیت اره کردن. / هاشمیان

اسم مصدر مرکبترکیب دری و دری/a.ra.ka.shee/اره کشی
؟؟؟  

​عمل اره کردن، شغل اره کاری

اسم مصدر مرکبدری/a.ra.ka.shee/اره کشی
؟؟؟  

​یکنوع اره برای کار های شبکه کاری و برش های منحنی

اسم آلتترکیب دری و دری/are.ka.maan/اره کمان
Disobey, defy, go against, flout, infringe, overstep, transgress

نه منل، نافرماني کول، نا فرمانۍ ته هڅول  

 

لاحق و نزدیک چیزی گردانیدن، نافرمانی کردن، بر نافرمانی برانگیختن، بر نافرمانی داشتن ​

مصدرعربی/er.haaq/ارهاق
tailrace

​ډولچې ته ورته فلزي لوښي چې له یوه وسپنیز څرځ نه را تاو وي او له یوې لویې او ژورې څا نه اوبه راباسي یاد حرخ د انسان یا څارویو په وسیله تاوول کېږي

 

​کلمۀ هندی/سانسکرت، به معنی آله مدور فلزی که بیک چرخ دورانی بسته میباشد و توسط آن آب از چاه عمیق برون کشیده میشود- درقدیم گیلاس های ارهت ازچوب یا از گِل (کلالی) ساخته میشد وتوسط اسپ یا انسان چرخ داده میشد. / هاشمیان

اسم آلتسانسکریت/ar.hat/ارهت
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
اره کنندهاره گر
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

شخص بی هیبت و بی صلاحیت.ـ بی طالع و اقبال

اصطلاح عامیانهدریآدم بی ستاره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه ضرب المثلدریآنچه عوض داره، گله نداره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کلوپ پهلوانی، محل تمرین پهلوانی

اصطلاح عامیانهدریارکاره/هرکاره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

شگافتگی و سوراخ/غار و شگاف شدن/غارغار، شگاف شگاف
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبغاره/بغاره شدن/بغاره بغاره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مال پرچون
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبنجاره گی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

براده ايكه از از اره كردن چوب بدست آيد/برادۀ چوب سندل كه در آتش اندازند و بويي گوارا و خوش دهد
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبورۀ (بوره) چوب ـ بورۀ (بوره) اره /بورۀ سندل
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​نبات و بوتهٔ که ساق. بلند و مستقیم نداشته و شاخه های آن روی زمین افتد مانند بوتهٔ کدو، خربوزه، بادرنگ، تره، تربوز و غیره

اصطلاح عامیانهدریبیاره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​لباسهای کهنه و مندرس

اصطلاح عامیانهدریپاره و پوره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مقدارچیزی که آنرا بپشت توان برداشت. آنچه بسته شده و برپشت گرفته میشود، مثل هیزم
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریپشتاره
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

افسوس کردن بران خساره که واقع نشده است
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریپیش از مرگ کفن پاره کردن
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​خرابه ایست که به فاصله ۹،۵ کیلومتر در غرب مرکزز نهرین مربوط حکومت کلان پلخمری توابع ولایت قطغن واقع و به خط طول البلد ۶۸ درجه - ۵۹ دقیقه - ۱۰ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۶ درجه - ۴ دقیقه - ۱ ثانیه شمالی کائن میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

خرابهخرابهٔ اره کش

​دره ایست به فاصله ۳۹، ۵ کیلومتر در غرب انار قلعه در علاقه شنوار مربوط ولایت مشرقی که بین ۷۰ درجه  ۳۸ دقیقه  ۴۸ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۳ درجه  ۵۹ دقیقه  ۲۹ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست . (قاموس جغرافیای افغانستان)

درهدرهٔ ستاره تنگی

​شیله ایست به فاصله ۲۷ کیلومتر در جنوب قلعه سرکاری (معروف) متعلق حکومت درجه ۲ ارغستان مربوط) ولایت (قندهار که بین خطوط طول البلد مشرقی ۶۷ درجه - ۳ دقیقه - ۲۲ ثانیه و عرض البلد شمالی ۳۱ درجه - ۲۵ دقیقه - ۱۸ ثانیه واقع شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

شیلهشیلهٔ اره بای

​قریه ایست در علاقه داری درجه ۲ چال مربوط حکومت درجه ۴ اشکمش که در حوزه حکومت کلان تالقان ولایت قطعن واقع شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اره استخوان

​قریه ایست در جنوب غرب قریه جوز خیل در علاقه خروار (مربوط حکومت کلان لوگر) متعلق ولایت کابل که به فاصله ۱۵ کیلومتر بین خط طول البلد ۶۸ درجه ۴۹ دقیقه ۲۴ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۳ درجه - ۳۷ دقیقه ۲۰ ثانیه شمالی و قوع دارد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اره خیل

​قریه ایست که به فاصلهٔ ۶ کیلومتر در شمال شرق مرکز حکومتی برکنر مربوط حکو مت کلان کنرها متعلق ولایت (مشرقی) واقع و محل وقوع آن بین خط طول البلد ۷۰ درجه - ۵۴ دقیقه - ۴۹ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۴ درجه - ۳۸ دقیقه - ۵۸ ثانیه شمالی میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اره زئی

​قریه ایست در دره نمک آب دره مذکور از طرف غرب به کوهای فرخارواز سمت جنوب شرق بتالقان به خط شوراب که مشهور به آب شوراب است) واقع و از توابع حکومت کلان تالقان مربوط ولایت قطغن میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اره شح

​قریه ایست که در حکومت درجه ۳ قیصار مربوط حکومت اعلی میمنه واقع و تقریباً ۵، ۱۱ کیلومتر از مرکز حکومتی قیصار قرار دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اره کلیک

​قریه ایست که به فاصلهٔ ۲۷ کیلومتر در جنوب غرب قلعه مشک در حکومتی دایزنگی مربوط حکومت کلان دایزنگی متعلق ولایت کابل واقع و به خط طول البلد ۶۷ درجه - ۲۴ دقیقه - ٣ ثانيه مشرقی و عرض البلد ۳۴ درجه - ۲۰ دقیقه - ۲۹ ثانیه شمالی کائن میباشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ استم و کاره

​قریه ایست که در حوزۀ حکومت کلان بادغیسات مربوط ولایت هرات واقع شده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ الیاره
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتواترجمهٔ دریبیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

​الحاج ملا فیض محـمد فرزند محـمد سعید مربوط قوم هزاره و متولد سال ۱۸۶۱م. بودند. در آغاز به تعلیم خصوصي پرداخت وبعد غرض تحصیل عازم فارس و هندوستان ګردید. در ۱۸۸۸دوباره به کابل عودت نمود و دروس علوم عربي را اموخت. در ۱۸۹۳ شامل خدمت امیر حبیب الله ګردید که کتب را کاپي و اصلاح مینمود، او دوجلد سراج التواریخ رانوشت.

جلد سوم آنرا  در ۱۹۱۱ و ۱۹۱۵تکمیل و مسوده ی جلد چهارم رانیز تکمیل کرد که در آرشیف ملي ګذاشته شده که در سال ۱۹۷۸از فرزندش خریداری شده بود. در زمان سلطنت امان الله خان مصروف تدریس در لیسه ی  حبـیـبـيه بود. ګفته میشود که ملا فیض محـمد یک نویسنده (تاریخ معاصر افغانستان) که  «در عقب پرده» این تاریخ رانوشت و به زبان دری در ایران (فارس – م) از طرف یک ایرانی بنام محـمود فرخچاپ ګردید؛ محـمود فرخ از ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۰ درکابل دیپلومات فارس بود. حبیب الله کلکاني کاتب را فرستاد تا حمایهٔ هزاره ها را برای او جلب کند، ولی او به هزاره ها ګفت تا علیه بچه سقا قیام کنند. ګفته میشود که امیر حبیب الله کلکاني او را لت وکوب نمود و در سال ۱۹۳۱ وفات یافت. (مطابق شانزدهم ماه رمضان سال ۱۳۴۹ قمري)

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​د محـمد سعید زوی چی هزاره دئ په ۱۸۶۱ز کال کې زېـږېـدلی دئ. لومړی ﺌـې خصوصي زده کړې وکړې او بیا فارس او هندوستان ته د تحصیل لپاره لاړ. په ۱۸۸۸ز کال کې کابل ته راستون سو او عربي علوم ﺌـې ولوستل. په ۱۸۹۳ز کال کې د امیر حبیب الله په خدمت کې شامل سو چې کتابونه ﺌـې کاپي او اصلاح کول، او د سراج التواریخ دوه ټوکیز کتاب ﺌـې ولیکـﮥ. دریم ټوک ﺌـې د ۱۹۱۱ او ۱۹۱۵ز کلونو تر منځ ولیکـﮥ. د څلورم ټوک مسوده ﺌـې ویل کـېـږي چې ملي آرشیف په ۱۹۷۸ز کال کې د هغـﮥ له زوی څخه پـېـرودلی دئ. د امان الله خان د واکمنۍ پر مهال ﺌـې د حبـیـبـيې په لیسې کې تدریس کاوﮤ.

ویل کـېـږي چې ملا فیض محـمد (د افغانستان د معاصر تأریخ) د «پردې تر شا» [ ] یو لیکوال وو چې په پاړسي ژبې لیکل سوی دئ او په ایران (فارس – ژ) کې د محـمود فرخ له خوا چاپ سوی دئ؛ محـمود فرخ له ۱۹۲۷ تر ۱۹۳۰ز کال پورې په کابل کې یو فارسي دیپلومات وو. حبیب الله کلکاني دی ولـېـږﮤ چې د هزاره گانو ملاتړ ورته راخپل کړي خو دﮤ ورته وویل چې پاڅون وکړئ. ویل کـېـږي چې امیر حبیب الله کلکاني ډېـر سخت وهلی وو او په ۱۹۳۱ز کال کې وفات سو. (د ۱۳۴۹ قمري کال د روژې ۱۶)

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

فیض محـمد هزاره