Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Value, price

​ارزښت، قیمت، بیه

​معنی دیگر آن /ارج/ است به معنی ارزش یک شی که برای دریافت آن مقداری پول پرداخته شود، یعنی  قیمت - بها - ارزش - /ارز/ صیغۀ امر فعل ارزیدن است که ماضی آن /ارزید/ . ماضی قریب آن /ارزیده/ میباشد.

صیغۀ امردری/arz/ارز
Groceries, foodstuff

د /رزق/ جمع بڼه: د انسانانو خوراکي توکي

اَرزاق- کلمۀ عربی، جمع /رزق/، به معنی مواد خوراکی برای انسان​

اسم جمععربی/ar.zaaq/ارزاق
Cheap, inexpensive
ټیټ بیه، هغه څه چې په لږو پیسو اخستل کېدای شي، کم قیمته
به معنی کم قیمت - کم بها - جنسی که به پول کمتر خریداری شود - شکل مقایسی آن /ارزان تر/ و / ارزان ترین/ است - در ترکیباتی از قبیل - ارزان بودن - ارزان شدن - ارزان کردن و غیره استعمال میشود / هاشمیان
صفتدری/ar.zaan/ارزان
Cheapness, frivolousness

​په ارزانه بیه د هر څه ډېر پیدا کېدل، بخشش ورکول، ډالۍ ورکول

به معنی کم قیمت و کم بها بودن - فراوان بودن - در ترکیباتی از قبیل - ارزانی داشتن به معنی بخشش کردن ، اعطا کردن - ارزانی فرمودن به معنی بخشیدن، نیز استعمال میشود / هاشمیان​

صفتدری/ar.zaa.nee/ارزانی
؟؟؟

ارزانول، په ارزانه بیه پلور او پېر

​ارزان کردن، ارزان خریدن یا فروختن به قیمت کم خریدن یا فروختن

مصدر متعدیدری/ar.zaa.nee.dan/ارزانیدن
A- value, worth, price B- merit, importance, significance

الف ــ ارزښت، بیه، قیمت
ب ــ قدر، عزت، اهمیت​​

​ اسم مصدر از ارزیدن ​
الف-  بها، قیمت، نرخ، اتندازه و معیار چیزی، کمیت و کیفیت
ب- ارج، اهمیت، شایستگی، ​اعتبار، قابلیت، منزلت

اسم مصدردری/ar.zesh/ارزش
A- Estimable, valuable, worthy B- dear, belove, regarded with deep affection

​الف ــ ارزښت لرونکی، د لوړې بیې لرونکی، گران بیه
ب ــ ښاغلي، گران، دروند

​الف- پرارزش، ثمین، قیمتی، گران، گرانبها، معتبر، نفیس
ب- ارجمند، عزیز، گرامی

اسم مرکب - صفتترکیب دری و دری/ar.zesh.mand/ارزشمند
Precious, valuable

​ارزښت لرونکي، قیمتي، گرانبیه، د ارزښت وړ

گرانبها، باارزش،قیمتی، گران، باوزن، فوق العاده، قابل ارزش، دارای ارزش

قید - صفتترکیب دری و دری/ar.zesh.man.daa.na/ارزشمندانه
Valuable, worth, noteworthy, valorous, chi-chi, chichi

​ارزښت، بیه، قیمت، ارزښت لرونکی

​بها، قیمت، باارزش، دارای ارزش، ارزش

صفتدری/ar.zesh.man.dee/ارزشمندی
Valuable, worthwhile

​ارزښت‌لرونکی، د لوړې بیې متاع

​اَزِشناک- قیمت دار، با ارزش، قیمتی، بهادار، ثمین، گرانقیمت، ارزشمند. "ارزشناک" به معنای چیزی است که دارای ارزش، اهمیت، یا سودمندی خاصی است. این اصطلاح معمولاً برای توصیف اشیاء، افراد، ایده‌ها، یا تجربیات به کار می‌ رود که از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، یا اخلاقی ارزشمند تلقی می‌شوند.

صفتترکیب دری و دری/ar.zesh.naak/ارزشناک
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
اسعارارز
اسعار خارجیارز خارجی
دلال اسعار خارجیارزبازی
قیمت گذاریارزش گذاری
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
مقالات علمی، تحقیقی و ملیدونلود/لینک

​نویسنده: جول اوستین
اثر غلمی ارزشمند در بارهٔ خود شناسی، این اثر بما یاد میدهد چگونه با اضطراب و خود کم بینی و حقارت مبارزه کرد.

سایر نویسندگانروانشناسیارزش خود را بدانید
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اول خود را برای یک کار آماده بساز و بعد آغاز به کار کن که از عهدۀ آن برامده بتوانی

ضرب المثلدریاول خانه را پر ارزن کن بعد فکر زن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه ضرب المثلدریاول خانه راپر ارزن کن بعد فکر زن کن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

به فکر کسی خلل انداختن
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریخارزن
شعراء، هنرمندان و خدمتگاران   فخریه ستارزاده
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

شخص حقیر و ناداری که به هیچ نمی ارزد

اصطلاح عامیانهدرییک تنگه ارزش نداشتن
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به ارزن

ارزن مانند غله جات دیگر ازجملۀ علفهای شیرین ویا گرامینین میباشد که دارای 10 الی 12 جنس بوده و از نگاه ساختمان دانه به دو گروپ زورگوم و پانیسیاهی تقسیم میگردد. هردو گروپ از نگاه خصوصیات بوتانیکی دارای انواع محتلف می باشد. ارزن در حدود 5000 سال قدامت تاریخی دارد. در افغانستان برای خوراک پرنده ها و در فارمهای مرغداری استفاده می شود

غله جاتGramineaeSorghum and PaniceaeMilletHirse/ar.zan/ارزن
جغرافیه
پښتومعلومات مکملترشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
   

​علاقه وسیعی است از مربوطات ولایت قندهار که شامل یک حکومت کلان بوده و موقعیت آن بین خطوط ۶۶ درجه - ۵۵ دقیقه - ۳۰ ثانیه و ۶۶ درجه - ۱۴ دقیقه - ۷ ثانیه طول البلد مشرقی و ۳۲ درجه - ۵۶ دقیقه - ۲۵ ثانیه و ۳۲ درجه - ۳۴ دقیقه و ۵ ثانیه عرض البلد شمالی می باشد. طرف شرق آن دایه چوپان و طرف جنوب آن قلات غلزائی و ترین و طرف غرب آن موسی قلعه و طرف شمال آن علاقه گزاب .واقعست. نهرترین از وسط آن عبور نموده و آنرا آبیاری مینماید ارزگان نسبتاً کوهسار و هوای آن در تابستان معتدل و در زمستان خیلیها سرد است ساکنین آن اغلباً اچکزائی، کاکر و هزاره های پولاده و ارزگانی بوده و مالداری مینمایند و یک لومتر بجنوب باب مکتب ابتدائی در آن تاسیس شده که بنام مکتب شاه زمان معروف است . (قاموس جغرافیای افغانستان)

علاقه داریعلاقه داری ارزگان
   

​قریه ایست در دره پشته مربوط حکومت درجه (۴) (اندر در حکومت کلان پلخمری) متعلق ولایت قطغن و قریب مرکز حکومت واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ ارزمگان
   

​قریه ایست که به فاصله ۲۶ کیلومتر بشمال قلعه کف در علاقه درو از مربوط حکومت اعلی بدخشان کائن و بین خط طول البلد ۷۰ درجه - ۲۸ دقیقه - ۱۶ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۸ درجه - ۱۱ دقیقه - ۴۲ ثانیه شمالی واقع شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ ارزنگ
   

​قریه ایست که به فاصله ۸ کیلومتر به طرف شرق قلعۀ بنو متصل دره پشه ئی در علاقه اندراب مربوط حکومت کلان پلخمری متعلق ولایت قطعن وقوعداشته و به خط طول البلد ۶۹ درجه - ۱۸ دقیقه - ۶ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۵ درجه - ۳۸ دقیقه و ۷ ثانیه شمالی کائن میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ ارزنگان
   

​قریه ایست که به فاصله ۷۲ کیلومتر بجنوب غرب قریهٔ وازه در علاقه جدران مربوط ولایت جنوبی واقع بوده و به خط طول البلد ۶۹ درجه - ۱۶ دقیقه - ۴۲ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۳ درجه - ۵ دقیقه - ۵۵ ثانیه شمالی کائن میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ ارزنه
   

​قریه ایست که به فاصله ۳۴ کیلومتر به طرف شرق قریه خیر آباد متصل درهٔ صرغیلان در علاقه جرم مربوط حکومت اعلی (بدخشان واقع و به خط ۷۱ درجه - ۱۰ دقیقه - ۱۲ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۶ درجه - ۵۹ دقیقه - ۵۲ ثانیه عرض البلد شمالی کائن میباشد. ارس دره ایست در علاقه حکومت درجه ۲ درواز که مربوط حکومت اعلی بدخشان میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ ارزیو
   

​قریه ایست به فاصله ۱۹ کیلومتر که در شمال شرق قلعه سرکاری حکومتی مقر مربوط حکومت اعلی (غزنی واقع گردیده و به خط طول البلد ۶۷ درجه - ۵۴ دقیقه - ۱۰ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۲ درجه - ۵۹ دقیقه - ۴۴ ثانیه شمالی کائن می باشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اوبکارز
   

​مزار نضراب شاه خوارزمی از اصحاب ابو مسلم خراسانی در بالای حصار قدیم بلخ موقعیت دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

مزارمزار نضراب شاه خوارزمی

​ارزگان

ولایت ارزگان

صاحب طبقات ناصری ارزگان را ازجملۀ شهرهای قدیم غور میداند . ارزگان اصلی درحقیقت یکی ازوادی های وسیعی است که درنشیب های غور افتاده است . درسرزمین پهناور سیستان و هیرمند  درۀ وسیع وشاداب ارزگان ازنظر تاریخی نیز ارزش بزرگی دارد . درقسمتهای مختلف آن مخروبه های تاریخی وآثارقدیمی به مشاهده رسیده است . سنگ نوشته های متعدد درآن موجود است که بیانگر کیش مهر پرستی درحدود سدۀ پنجم م درآن وادی بوده است وبه نظرمیرسد که وجه تسمیۀ آن نیز مبتنی برهمین آئین بوده باشد .
شواهدی که تاریخ این ناحیه بدست میدهد ، چنین می نماید که کلمۀ ارزگان « روزگان »، ارتباط میگیرد به کیش مهرپرستی که درساحات مختلف افغانستان در حدود سدۀ پنجم وششم  میلادی ق.م رایج بوده است وکلمۀ مهر در اوستا بصورت « میشره » بمعنی چشم روز وغروب ناپذیر بکار رفته است  ( مزدیسنا وادب دری – معین ) وامروز این کلمه به معنی آفتاب مورد استعمال دارد که ازهردو «سور » و «خور » مفهوم آفتاب مستفاد میگردد. کلمۀ « سور » به معنی آفتاب قبل از اسلام در سدۀ پنجم وششم میلادی درنواحی مختلف افغانستان آنروز درتسمیۀ معابد کیش آفتاب پرستی بکار رفته است ، امروزهم در زبان های هندواروپایی اشتراک ریشه یی را می نمایاند چنانچه  درانگلیسی «سن» ، فرانسوی « سولای »، آلمانی « زونی » ، روسی « تسه » ، هندی « سورج » ، پارسی دری «خور» و پشه یی « سور » مینامند ( جغرافیای تاریخی افغانستان – حبیبی ) .
یکی از شواهد کیش مهرپرستی درساحۀ سیستان وجود معبد « زور» یا «زون» است واولین مؤرخی که در دورۀ اسلامی از « زور» نامی میبرد احمد بن یحیی بلادزی است ومینگارد: پس از سال ٣٠ ق عبدالرحمن بن سمره بعد ازتسخیر زرنج ، مردم بلاد داور را محاصره وبعداً با آنها صلح نمود وبت بزرگ طلایی که « زور» نام داشت وچشمانش یاقوت بود بدست آورد . بعداً اصطخری در ٣٤٠ق درمعجم البلدان ازاین معبد ذکر کرده است .
بطرف شرق ارزگان یعنی ناحیۀ دایه فولاد درکوهی که مسمی به کوه سمندان ، مغارۀ وجود دارد که دهنۀ آن پنج متر و داخل آن تقریباً پنجاه متر فراخی داشته وازسقف آن که پوشیده ازیخ میباشد اهالی آنجا یخ را کنده بمصرف میرسانند ودرباقی موسم سال ازسقف مذکور آب چکیده وبعد یخ می بندد مانند شیشۀ بلورین معلوم میشود .تا حال کسی نتوانسته طول این مغاره را طی کند ( سالنامه ١٣٥٠کابل )
ولایت ارزگان دارای ۶ ولسوالی های فوق میباشد:
ترین‌کوتچورهخاص‌اروزگاندهراوودشهید حساسگیزا

ولایت ارزگان یکی از٣٤ولایت افغانستان مرکزی است و شهر ترین کوت  مرکز ولایت و ولسوالی های آن چوره ، دهراود ، گیزاب و خاص ارزگان میباشند . خاص ارزگان بزرکترین ودهراؤد کوچکترین ولسوالی آن میباشد .این ولایت از طرف شمال به ولایت  دایگندی ، ازسمت جنوب با ولایت های زابل وقندهار، ازطرف شرق با ولایت غزنی وازجانب غرب با ولایت هلمند محدود است . ارزگان از زمان امیرشیرعلیخان تا ١٣٤٢ش قسمتی ازولایات قندهار ، غور ، بامیان وکابل بود و درسال ١٣٤٣ش بحیث یک ولایت درتقسیمات مملکت به ولایت جداگانه عرض اندام نمود.
تاریخچه : به استناد کتیبه های به خط یونانی که درارزگان درحدود سال ٥٠٠ م نوشته شده است از گذشتۀ تاریخی این منطقه خبرمیدهد که این منطقه بخشی از« اراکوزیای »باستان بود، وقبل ازسقوط به دست هخامنشیان  توسط مادها  اداره میشد . در٣٣٠ ق . م . ، اسکندر کبیر منطقه را اشغال و آنرا به حکومت سلوکیان سپرد که بعداً توسط امپراتوری موریا تحت سلطۀ آشوکا درآمد. کجولا کدفیسس تأسیس امپراتوری کوشانیان ارزگان را تصرف نمود وآنرا الی ظهور یفتالیان دردست داشت. یفتلیان پس ازاینکه زابل را پایتخت شا قراردادند ، حملات شنان را ازاین منطقه برهند سازماندهی میکردند. پسانتر وقتی یفتلیان ضعیف شدند وقلمرو آن بین حکومات مختلف تقسیم شد، ارزگان به زنبیل شاه رسید .
ارزگان پیش از دورۀ اسلامی مرکز زابلستان بوده وپادشاه مقتدری بنام  زنبیل شاه یا رتبیل شاه برآن حکومت میکرد در دوران غزنویان نیز این منطقه مورد توجه غرنویان بوده است . پس از غزنویان خوارزشاهیان ، آل کرت، تیموریان ، هوتکیان وامپراتوری درانی بر ارزگان حکومت کردند تا اینکه بعد ها به صورت یک حکومت محلی مقتدر ومستقل اظهاروجود کرد تا دورۀ امیرعبدالرحمن خان یکی ازولایات مهم وبزرگ هزارستان به شمار می آمد امیر عبدالرحمن خان با حملات به مردم هزاره به این منطقه آسیب زیاد رساند ، به امر امیر مذکور توسط حملات عساکرمردم هزاره ارزگان را قتل عام کردند وتنها چهل دختران از ترس مرگ بسوی کوه « ششپر » گریختند وعساکر آنها را تعقیب میکردند. دختران درنزدیکی پرتگاهی خود را پائین انداختند وعساکر با حیرت و وحشت تماشامیکردند وازوحشت بخود میلرزیدند ، پس ازاین حادثه نام این کوه به کوه چهل دختران شهرت یافت . ( میکیپیدیا وآریانا دائرة المعارف ) .

ولایتولایت ارزگان