انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
؟؟؟ | | جمعِ اردتمند، اخلاصمندان، مخلصین، آنان که ارادت می ورزند
| اسم جمع - اسم فاعل - صفت | ترکیب دری و عربی | /e.raa.dat.man.daan/ | ارادتمندان |
Respectfully, with honesty/genuineness/ truthfulness/ good faith | له رښتیا او اخلاص سره، په صمیمیت او دوستۍ سره
| اِرادَتمَندانَه- اخلاصمندانه، صمیمانه، دوستانه. "ارادتمندانه" به طور کلی به روشی از بیان یا عمل اشاره دارد که با احترام و ارادت به فرد یا موضوعی خاص انجام میشود. کاربرد در جملات: - مثال: "او نامهای ارادتمندانه به استادش نوشت." (او نامهای به شیوهای محترمانه و با احترام به استادش نوشت.)
- مثال: "پاسخ او به دعوت با لحن ارادتمندانهای بود." (پاسخ او به دعوت به شیوهای محترمانه و با ارادت بود.)
| قید - صفت | ترکیب دری و عربی | /e.raa.dat.man.daa.na/ | ارادتمندانه |