Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Star

​ستوری، فال، خو په پښتو ژبه کې عید ته هم اختر ویل کیږي

بحیث نام زنانه و مردانه استعمال میشود 

کلمۀ باستانی آریائی که در زبان پهلوی /اختر/ و در زبان اوستا /اخترا / بوده و چندمعنی دارد- ستاره، کوکب، سیاره ، نجم- فال - پیشگویی -عید - در زبان ملی پشتو (اختر) عید را میگویند.
ستاره های که شب ها در آسمان به چشم میخورند در حقیقت آفتابی اند که در کهکشان ما موجود اند و هر کدام چندین سیاره دارند که به دور شان می چرخد.​​

اسمدری/akh.tar/اختر
The night prowlling star which is the moon

​هغه ستوری چې د شپې له خوا گرځي یعنې سپوږمۍ

 

​ترکیب دری به معنی ستاره ای که به هنگام شب در گردش میباشد، یعنی مهتاب

اسم مرکب - صفتترکیب دری و دری/akh.ta.re.shab.gard/اختر شب گرد
Astrologer

​ستوری شمیرونکی، ستوری پیژندونکی

 

ترکیب دری به معنی شخصیکه ستاره ها را شمار میتواند - ستاره شناس - اختر شناس- منجم. / هاشمیان

اسم فاعل - صفتترکیب دری و دری/akh.tar.shu.maar/اختر شمار
Astrologer

​ستوری پیژندونکی، ستوري شمیرونکی، منجم

 

​ترکیب دری به معنی شخصیکه ستاره ها را میشناسد - ستاره شمار -اختر شمار - منجم

اسم فاعل - صفتترکیب دری و دری/akh.tar.she.naas/اختر شناس
Astronomy 

​اخترشناسی از قدیمی‌ترین دانش‌های بشری است. اخترشناسان در تمدن‌های اولیهٔ بشری به‌دقت آسمان شب را بررسی می‌کردند و ابزارهای سادهٔ اخترشناسی از همان ابتدا شناخته‌شده بودند. با اختراع تلسکوپ، تحولی عظیم در این رشته ایجاد شد و دوران اخترشناسی نو آغاز شد

اَختَرشناسی، سِتاره‌شناسی، نُجوم یا آسترونومی به دانش بررسی موقعیت، تغییرات، حرکت و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی «اشیای آسمانی» از جمله ستاره‌ها، سیاره‌ها، دنباله‌دارها، کهکشان‌ها و رویدادهای آسمانی مانند شفق قطبی و تابش زمینهٔ کیهانی گفته می‌ شود که خاستگاه آن‌ها بیرون از جو زمین است. اخترشناسی با رشته‌هایی همچون کیهان‌شناسی، فیزیک، شیمی و فیزیکِ حرکت ارتباط تنگاتنگ دارد. اگر فقط ستاره‌ها مطالعه شوند به آن اخترشناسیِ ستاره‌ای گفته می‌ شود. / ویکیپدیا

اسم مصدر مرکبترکیب دری و دری/ko.maach/اختر شناسی
Discovery, detection, find, invention

​منځ ته راوړنه، نوې پیدا کونه، رامنځ‌ته کونه، نوښت

 

اختِراع-نو آوری، اکتشاف، چیزی را کشف کردن، نا پیدای را پیدا کردن، ایجاد کردن،  آفرینش، ابتکار، ابداع، نوآوری ​

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی/ekh.te.raa'/اختراع
Inventions

​د/اختراع/ جمع: نوی والی رامنځ ته کول، نوی شی جوړول

 

جمع ِ اختراع، نو آوری ها، اکتشافات، چیزی های نو را کشف کردن​

اسم جمع - اسم معنیعربی/ekh.te.raa't/اختراعات
Inventive

​نوی جوړ شوی، نوی رامنځ‌ته شوی، نوی خلق شوی

 

​ترکیب عربی و دری به معنی از نو ساخه شده - خلق شده - طرح شده و در اصطلاح عامیانه به معنی ساختگی، مثلاً یک داستان ساختگی، یک دروغ ساختگی. / هاشمیان

صفتترکیب دری و عربی/ekh.te.raa'.yee/اختراعی
Astrologer

​فال لیدونکی،غیب ویونکی، ستورپېژندونکی،  د تخلص په ډول هم کارول کېږي

 

اَختَری- ​ترکیب دری، یکی از مشتقات /اختر/ - فال بین - ستاره شناس - به حیث تخلص نیز استعمال میشود

صفتترکیب دری و دری/akh.ta.ree/اختری
جغرافیه
پښتوشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
  

​دند آبیست که به فاصلهٔ ۲۶ کیلومتر بشمال قریۀ شیخ بابر در علاقه شورایک مربوط ولایت قندهار کائن بوده و به خط طول البلد ۶۵ درجه - ۵۴ دقیقه – ۱۸ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۰ درجه - ۱۳ دقیقه - ۲۴ ثانیه شمالی وقوع دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل اختر حوض
  

​قریه ایست که به فاصله ۳۳ کیلومتر بجنوب غرب قرية سلطان خیل متصل سرک در علاقه وردک (مربوط حکومت کلان) لوگر متعلق ولایت کابل کائن و به خط طول البلد ۶۸ درجه - ۲۱ دقیقه مشرقی و عرض البلد ۳۳ درجه - ۴۹ دقیقه - ۱۰ ثانیه شمالی واقع میباشد . (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اختر خان

​د لمر لویدو خوا، لویدځ، باخترش، باکتریان، بخدی، بخدای، بلخ او بلهیک دیس د آریانا د لرغونی تمدن مرکز وؤ چی اوس د بلخ د ولایت په نامه یادیژی.  مشهور زردشت او اوستایی سرودونه هم له باختر نه زاولاړ شوی دی.  بلخ د مولانا جلال الدین بلخی د زیژیدولو ځای دی.

باختر یا بلخ  باختریش که باکتریان و یاآسیای علیا هم گفته می شود. در قدیم به این اسم مملکت وسیعی را می نامیدند که شامل این حدود بوده است. در شمال ٔسغدیان و رود آمو و در مشرق  سیتی و در جنوب هندوستان و جبال هند و کوه و پایتخت آن شهر باختر که اکنون بلخ میگویند و در شمال افغانستان واقع میباشد و مرکز ان مزار شریف است. سعید نفیسی در شرح باختریان نوشته اند:

بناحیتی گفته میشد که در جنوب رود آمویه و در مغرب و جنوب غربی کوههائی بود که از سوی شمال گرد هندوستان را گرفته اند. بهمین جهت این ناحیه اهمیت بسیار در روابط دول داشت زیرا یگانه راه خشکی در میان آسیای غربی و هندوستان از یک سو و تاتارستان و چین از سوی دیگر بود. در همان ناحیه بود که نخست ملت هند و آریائی متوقف گشت و نیز همان ناحیه سرچشمه ٔ بسیاری از عقاید آئین زردشت بود. شهر باختر یا بلخ (باکترا) بقول مؤرخین قدیم پایتخت این ایالت بود و آنرا قدیم ترین شهر جهان میدانستند و آنرا مادر شهرها یا (ام البلاد) لقب داده بودند. معمولاً در هر چیز، ایالت باختریان با ایالت سغدیان که در میان جیحون و سیحون بود دوش بدوش راه می رفت و در هر کاری همداستان و انبازبود و هر دو این ناحیه را کورش کبیر و اسکندر مقدونی با رنج بسیار گشادند و در کتیبه های هخامنشیان اسم هر دو ایالت توأم است و مؤرخین یونانی مخصوصاً (هرودت) این دو ناحیه را همیشه با هم ذکر کرده اند. بعدها ایالت باختریان ناحیه ٔ بلخ را تشکیل داد و ایالت سغدیان ناحیه ٔ سمرقند و بخارا یا به اصطلاح قدیم تر ناحیه ٔسغد را. اسم قدیم بلخ در کتب یونانی «باکترا» و در کتیبه های هخامنشی «باختری» است ولی در اوستا در جزء موسوم به وندیداد یا ویدیواد اسم این شهر «بخذی » آمده است و در کتاب «بوندهش » از کتب پهلوی اسم این شهر را «بلخ » ثبت کرده اند .

جزو کتیبه ٔ بزرگ بیستون داریوش در بند ششم ، باختریش جزو ممالک تابعه آمده است - بند ششم - داریوش شاه گوید این است ممالکی که تابع من اند. به اراده ٔ اهورمزدامن شاه آنهایم - پارس ، خوزستان ، بابل ، آسور، مصر، جزایر دریا، سپرد، یونیه ، ماد، ارمن ، کاپادوکیه ، پارت (خراسان )، زرنگ (سیستان )، هرات ، خوارزم ، باختر، سغد، گندار، سکائیه، ثات گوش، رخج، مکیا، جمعاً 23 مملکت .باختریش غالباً با مرو یاد شده و مجاور سند بوده و رود آمویه (اوکسوس) از آن میگذشته است. بناءً به روایت کزنفون ولایتی بود که قرون بعد بختیاریها اشغال کرده اند و درین سرزمین مس و سرب و بعض فلزات دیگر و در شمال و مشرق آن فیروزه یافته شود.

باختر یا غرب بنام های باکتریا، باکتریانا و هم باکتریانه یاد شده و بلخ امروز است. باختر، باخدی، بخدی، باخترش، باکتریانه، باکتریا و یا هم در یونانی بنام زاریاسپا بوده که اکنون بنام بلخ شهرت دارد. و آنرا محل فروشدن یا غروب آفتاب هم معنی کرده اند.  در کتاب اوستا به معنی شمال است.
اصل آن اباختر یعنی ماوراٌنهر.  آنطرف تر، باختر مرکز و آغاز گر زبان اوستایی و دین زردتشی بود و اکثریت خاور شناسان محل فعالیت زردشت را باختر (باخدی) میدانند.  بلخ محل تولد مولانا جلال الدین بلخی و مهد زبان دری هم است.  این سرزمین هیچگاهی در تاریخ تحت اثر ایران نبوده

Bactriana or Bakhtar is todays province of Balkh in Afghanistan

منطقهمنطقه باختر