Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
A- sister, B- familiar

​خور، د خپل پلار لور

 

​اُخت-
الف- کلمۀ عربی به معنی خواهر، همشیره - جمع آن در عربی / اَخَوات /. / هاشمیان (اسم فاعل)
ب- مأنوس یا همدم. اخت گرفتن، یعنی با کسی اُنس گرفتن؛ عادت کردن، جور آمدن (مصدر لازم)

اسم فاعل - صفتعربی/ukht/اخت
Octopuse  

​اَختاپُوت- - حیوان عظیم الجثهٔ بحری که در کنار دهن خویش پا ها یا بازوان بسیار دراز و قوی دارد، این حیوان جمعاً دارای هشت بازوی قوی و تنومند بوده و برای غواصان بسیار خظرناک میباشد. کلمه "اختاپوت" به معنای "هشت‌پا" یا "هشت‌پای دریایی" است و به نوعی جانور دریایی اشاره دارد که دارای هشت بازو و بدن نرم و انعطاف‌پذیر است. این جانوران معمولاً در آب‌های شور زندگی می‌کنند و به خاطر هوش و توانایی‌های خاص شان شناخته شده‌اند.

اسمدری/akh.taa.poot/اختاپوت
؟؟؟

​ازمویل، د چا پوهه او استعداد معلومول

 

​امتحان، آزمون، کسی را به خاطر توانائی ها و استعدادش امتحان کردند.، آگاهی، آزمایش . تجربت . ابتلاء. استخبار

اسم مصدر - صفتعربی/ekh.te.baar/اختبار
Closing, closure, completion, concluding, conclusion, ending, finishing, termination

​پای، پای ته رسول

 

کلمۀ عربی به معنی پایان رساندن، ختم کردن، خاتمه دادن آخر، انتها، پایان، تمام، ختم، فرجام، نهایت​ که در ترکیبات - اختتام یافتن - اختتام دادن - اختتام بخشیدن و به اختتام رساندن استعمال میشود

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی/ekh.te.taam/اختتام
Closing, to bring or come to an end, conclude, terminate, discontinue, halt

​ترسره شوی، وروستی، پای ته رسیدلی لکه: د پوهنتون د علمي شورا ورستۍ غونډه

 

​ترکیب عربی و دری به معنی انجام شده، ختم شده، آخرین ، مثلاً- جلسۀ اختتامی شورای ملی. / هاشمیان

صفتترکیب دری و عربی/ekh.te.taa.mee/اختتامی
Closed, shut, shut down

​وروستی/ وروستۍ، پای، مثلاً د مشر د پای خبرې

 

​اِختِمامیَه- ترکیب عربی و دری ؛ مؤنث /اختتامی/، به معنی آخرین، نهایی، مثلاً - بیانیۀ اختتامیۀ رئیس جمهور در لویه جرگه. / هاشمیان

صفتعربی/ekh.te.taa.mmi.ya/اختتامیه
Star

​ستوری، فال، خو په پښتو ژبه کې عید ته هم اختر ویل کیږي

بحیث نام زنانه و مردانه استعمال میشود 

کلمۀ باستانی آریائی که در زبان پهلوی /اختر/ و در زبان اوستا /اخترا / بوده و چندمعنی دارد- ستاره، کوکب، سیاره ، نجم- فال - پیشگویی -عید - در زبان ملی پشتو (اختر) عید را میگویند.
ستاره های که شب ها در آسمان به چشم میخورند در حقیقت آفتابی اند که در کهکشان ما موجود اند و هر کدام چندین سیاره دارند که به دور شان می چرخد.​​

اسمدری/akh.tar/اختر
The night prowlling star which is the moon

​هغه ستوری چې د شپې له خوا گرځي یعنې سپوږمۍ

 

​ترکیب دری به معنی ستاره ای که به هنگام شب در گردش میباشد، یعنی مهتاب

اسم مرکب - صفتترکیب دری و دری/akh.ta.re.shab.gard/اختر شب گرد
Astrologer

​ستوری شمیرونکی، ستوری پیژندونکی

 

ترکیب دری به معنی شخصیکه ستاره ها را شمار میتواند - ستاره شناس - اختر شناس- منجم. / هاشمیان

اسم فاعل - صفتترکیب دری و دری/akh.tar.shu.maar/اختر شمار
Astrologer

​ستوری پیژندونکی، ستوري شمیرونکی، منجم

 

​ترکیب دری به معنی شخصیکه ستاره ها را میشناسد - ستاره شمار -اختر شمار - منجم

اسم فاعل - صفتترکیب دری و دری/akh.tar.she.naas/اختر شناس
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
دشمنیاختصام
نعل بند- کلمۀ ترکی است​اخته چی
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
آثار تاریخی، سیاسی و اجتماعیدونلود/لینک

​نویسنده: غلام رضا فخاری
دورنما و تاریخ اختالافات فارس دیروز و ایران امروز با کشور عزیز ما افغانستان و پیامد های این اختلافات در قبال آبهای دریای هیرمند

سایر نویسندگانتاریخاختلاف دولتین ایران و افغانستان در مورد رود هیرمند
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَختَه در حقیقت کلمهٔ ترکی است خسی معنی میدهد که برای مخلوط کردن گوشت با سرکه ومصاله جات نیز گفته میشود  و در زبان گفتاری سرگرم، مشغول، مصروف و دست اندرکار را گویند

اصطلاح عامیانهدریاخته
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​تنگی ایست به فاصله ۱۳ کیلومتر در جنوب شرق قلعه کانسی در علاقه چخچران مربوط حکومت کلان غورات ولایت هرات که بین ۶۵ درجه  ۱۱ دقیقه  ۶ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۲۸ دقیقه  ۱۳ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. و آب آن به دریای هریرود می ریزد(قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اخته خانه
حقوق و قضاء
پښتوشرحتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

​که دعمومی خدمتونو مؤظف چه د دولت یا افرادو مالونه ورته د وظیفی له حیثه سپارل شوی وی، دا مال نه شخصی استفاده  یا پټ کی، عمل یی اختلاس بلل کیږی

​به طور مثال هرگاه مامور دولت که مسؤل  پروژه ساختمان یک مکتب دولتی است، از پول آن پروژه که به وی اعتماد شده است، برای خانهٔ خود قالین بخرد، عمل او اختلاس دانسته میشود. زیرا این عمل استفاده شخصی از پول ایست که دولت به این مؤظف خدمات عامه اعتماد کرده بود ​

هر موظف خدمات عامه که  از اموال دولت یا اموال اشخاص که منحیث وظیفه به وی اعتماد شده است، استفاده شخصی نموده یا پنهان کند، عمل او اختلاس میباشد.
قانون جزاء افغانستانekh.te.laasاختلاس