انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Squint-eyed, a permanent deviation in the direction of the gaze of one eye | کوږ سترگی. هغه څوک چې دواړه سترگې یې موزونې نه وي. هغه څوک چې یو شی دوه ویني
| چشم قیچ، مردیکه سیاهی دو چشمش موزون نباشد صاحب حول، کژچشم، کج چشم. کژ. کاژ. کاج . کوچ . کلک . کلیک . کلیک چشم . چپ . دوبین . دوبیننده . اخلف . کسی که یک چیز را دو بیند. احدر. کلاژ. کلاژه .کلاجو. کلاذه . لوش . لوچ . چشم گشته . (صحاح الفرس ). گشته کاینه . شاه کال . رنگ . صاحب آنندراج بنقل از منتخب گوید- آنچه مشهور است که احول فطری یکی را دو می بیند غلطاست مگر آنکه به نادر یافته شود اما احول که به تکلف چشم را کج کند اکثر اوقات یکی را دو بیند ، مونث آن حولاء، به حولاء مراجعه شود
| اسم | عربی | /ah.wal/ | احول |