Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Father, dad, sire, pater, abba, baba

​تورکي کلمه ده د پلار په مانا کارول کیږي

​کلمۀ ترکی به معنی پدر - در بدخشان و هزاره جات / آته/ و در لوگر / اته/ گویند

اسمترکی/a.taa/اتا
Teacher, mentor, educator, tutor, handler

​تورکي کلمه ده: دروند پلار، د کوچنیانو ښونکی، دروند وزیر 

​کلمۀ ترکی به معنی پدر معظم - مربی و آموزگار طفل - وزیر معظم - / اتابُک/ هم تلفظ میشود. / هاشمیان

اسم فاعل - صفتترکی/a.taa.bak/اتابک
Chancellor

​بادشاه یا صدراعظم

​ترکیبی از ترکی و عربی به معنی صدراعظم یا پادشاه

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکی/a.taa.ba.ke.a'.zam/اتابک اعظم
Mustafa Kemal Ataturk (Turkish Stateman who abolished the caliphate )

​د ملت پلار، دا لقب په ترکیه کې د ترکیې جمهور ریٔس (1923 تا 1938) مصطفی کمال (1881 -1938م) ته ورکړل شوی و

پدر ترک، ترکیب ترکی به معنی پدر ملت ترک - لقبی که به مصطفی کمال (1881 -1938م) رئیس جمهور ترکیه (از1923 تا 1938) داده شده بود
اسم خاصترکی/a.taa.turk/اتاترک
USA

امریکا، د امریکا هېواد

​ترکیب فرانسوی و دری به معنی / اضلاع متحده / که نام کشور اضلاع متحدۀ امریکا است

اسم خاص - اسم مکانترکیب فرانسوی و دری/a.taa.zoo.nee/اتازونی
Military attache

​په بهرنیو هیوادونو کې د یوه هیواد د سفارت د یوې ځانگړې برخې استازی لکه: فرهنگي آتاشه، نظامي آتاشه، اقتصادي آتاشه

​کلمۀ فرانسوی به معنی عضو فنی، اختصاصی سفارت یک کشور در یک کشور خارجی - آتاشۀ نظامی، فرهنگی، اقتصادی، تجارتی. / هاشمیان

اسم فاعل - صفتفرانسوی/a.taa.sha/اتاشه
room, chamber

​کوټه، خونه، د ودانۍ یوه برخه چې څلور وېوالونه یو چت او دروازه ولري

اُتاق- معرب آن را با «ط» مینویسند مثل ​​«اطاق» بخشی ازیک ساختمان که دارای چهار دیوار، سقف، و در است و برای سکونت یا کار مورد استفاده قرار می گیرد​، مانند: اتاق انتظار، اتاق خواب، اتاق جراحی، اتاق کار و غیره

اسم مکانترکی/u.taaq/اتاق
small room, cell

وړوکې کوټه

اتاق کوچک​

اسم مصغر - اسم مکانترکیب ترکی و دری/u.taa.qak/اتاقک
The suffix of the pronouns

دا هم وروستاړي دی چې د ملکیت له پاره کارول کېږي لکه: آشنای تان - قلم تا ن

​پسوند ضمیری که در نگارش به شکل / تان/ ظاهر میشود- به حیث پسوند مِلکی مثلاً - نامۀ تان - آرزوی تا ن - آشنای تان - قلم تا ن- بحیث مفعول صریح فعل، مثلاً- گفتم تان. / هاشمیان

پسوند ضمیریدری/e.taan/اتان / اِتان
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
اتاق جراحیاتاق عمل
بادی موتراتاق ماشین
معاینه خانهاتاق معاینه
اتاق ناناتاق ناهار خوری
اوته نازیاتانازی
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​قریه ایست به فاصله ۱۲ کیلومتر در شمال شرق متون در علاقه خوست مربوط ولایت (جنوبی) که بین ۷۰ درجه  ۴ دقیقه  ۵۴ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۳ درجه  ۲۴ دقیقه  ۲۶ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ تاتاری

​قریه ایست به فاصله ۲۵ کیلومتر در جنوب غرب چهل خانه نزدیک دریای ارغنداب در علاقه دهله مربوط ولایت کندهار که بین ۶۶ درجه  ۱۰ دقیقه طول البلد شرقی و ۳۲ درجه  ۱ دقيقه  ۳۲ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ تاتاریز