Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Sir, a polite or respectful way of addressing a man

​ښاغلی چې ډیر ځلې د مشرانو له پاره د درناوي په پار کارول کیږي

​این کلمه از زبان ترکی مغولی است که در گفتار به (آقا) تبدیل شده و در زبان دری به چند معنی استعمال میشود، از قبیل​ پدر، برادر کلان، شوهر همشیره، به قسم احترام به کلان سالان خطاب میشود، معمولاً با /جان/، مثلا /آغا جان/ - کلمۀ آغا برای سادات (آولادۀ پیغمبر (ص) نیز استعمال میشود، معمولاً با /صاحب/، مثلاً  آغا صاحب یا در اخیر نام شان، مثلاً سید کریم آغا. / هاشمیان

اسم فاعل - صفتترکی/aa.ghaa/آغا
Start, beginning, origin, source

​الف: پیلول، پیل کول چې اوس د/آغاز کردن/ په بڼه نه کارول کیږي
ب: پیل چې د کولو په ترکیب سره د مصدر په بڼه کارول کیږي لکه: شدن ، نمودن چې د شروع شدن او شروع نمودن په بڼه راوړل کیږي

الف- صیغۀ امر فعل متعدی /آغاز کردن/ که قدامت باستانی دارد و از رواج افتیده و صیغۀ ماضی آن /آغاز کرد/ بود
ب- شروع - ابتداء - ابتدای هر کار که با افعال (شدن، نمودن، کردن، گشتن، گردیدن، نهادن، یافتن) به حیث اسم مرکب و اسم مصدر استعمال میشود
اسم معنیدری/aa.ghaaz/آغاز
The son of a nobleman 

​آقازاده که عرف عام آغازاده گویند- ​فرزند یک مرد شریف و نجیب - نجیب زاده - فرزند یک شخص با رسوخ - آقا زادگی به معنی نجابت، فرزند یک خان و با رسوخ بودن. در عرف عام آغازاده گویند

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب مغولی و دری/aa.ghaa.zaa.da/آغازاده
Beginner, starter

​پیل‌کونکی، هغه څوک چې یوکار پیل کړي

​ آغاز کننده، شروع کننده، آن‌ که کاری را شروع کند.

صفت فاعلیدری/aa.ghaaz.gar/آغازگر
Initiation 

​شروع - ابتداء - راه‌اندازی. . این کلمه به عمل شروع کردن چیزی، به خصوص در زمینه‌های جدید یا نوآورانه اشاره دارد. آغازگری معمولاً  در شروع پروژه‌ها، ایده‌ها یا حرکات جدید استعمال می شود.

اسم مصدر مرکبترکیب دری و دری/aa.ghaaz.ga.ree/آغازگری
To begin, to start, to commence  

​آغاز کردن؛ آغاز نهادن؛ شروع کردن؛ از سر گرفتن

مصدر لازمدری/aa.ghaa.zee.dan/آغازیدن
Impregnated, imbrue, smear, infuse, soak, steep, saturate, drench

​ککړول، لمدول خو اوس نه کارول کیږي

​صیغۀ امر فعل باستانی آغالیدن، به معنی ( آغشتن) که شکل قدیم آن (آغالیدن، آغالید- آغالیده) بود، شکل جدید آن (آغشتن - آغشت -  هنوز هم مروج میباشد - معنی آن چلپس کردن، در آب تر ساختن، خیس کردن، است - این فعل باستانی اکنون از رواج افتیده است

صیغۀ امردری/aa.ghaal/آغال
??? 

​یعنی پدرم
عبدالله افغانی نویس

اسم - صفتدری/aa.ghaim/آغایم
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
اولین - نخستینآغازین
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

كسی كه از خود فكر ندارد و به ارادۀ ديگری كار كند

کنایهدریآغا بلی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

كسی كه از نقطۀ نظر لباس و فيش وضعيت ظاهری خود را بيارايد و در باطن چيزی نباشد

اصطلاح عامیانهدریآغا شمشم
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​مردمان نواحی غرب و شمالغرب افغانستان از روی احترام به بزرگسالان گویند

اصطلاح عامیانهاصطلاح محلیآغا عمو
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​منطقه ایست مرکز حکومت درجه ۲ کوهستان مربوط حکومت اعلی، پروان پیداوار زراعتی آن توت، اعلی زرد، آلو، سیب ناک، کمتر، تربوز، خربوزه، گندم، جو، جواری، باقلی، مشنگ پنبه بوده مردم آن زراعت پیشه و اهل کسب تجاری، گلکاری می باشد انهار معروف، آن نهر محمود، عراقی نهر افغان بوده فاصلهٔ آن از چهاریکار مرکز حکومت اعلی تخمین ۱۸ کیومتر بوده و یک باب مسجد جامع نیز در مرکز جمال آغه وجود دارد. آب و هوای آن مانند دیگر مناطق کوهستان از قبیل، اشترگرام محمود عراقی و غیر هم می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان). (قاموس جغرافیای افغانستان)

منطقهمنطقهٔ جمال آغاء