Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوامعلومات مکملتربیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستانﺷﮭرﯾﺎر اﯾران و ﻓرﻣﺎﻧروای آذرﺑﺎﯾﺟﺎن

​نجیم آزادزوی، از اعقاب آزادخان افغان در بارۀ ازادخان افغان کتابی نوشته وخلاصه ای از آن را چنین بدست میدهد:
«خلاصه:
آنزمانیکه نادرافشار بواسطه ایرانی ها در ایران به قتل میرسد، دو نیروی قوی نظامی افغانی در ایران در پهلوی نادرافشارقرار داشت. یکی آن احمد خان دُرانی بود که با چهار هزار نیروی قوی پشتون های سدوزایی حرم نادرافشار را نجات داده وعازم قندهار می ګردد و بنای سلطنت سدوزایی ها را گذاشته و امپراطوری بزرگ دُرانی ها را تشکیل می دهد. مگر نیروی بزرگتر و قویتری به رهبری آزادخان افغان با حدود تقریباً دوازده هزار لشکر قوی پشتون های غلزایی در آذربایجان باقی میماند. آزادخان در ابتدا منتظر میماند تا چگونګی اوضاع در داخل ایران آشکارا گردد. چون زد وخورد های داخلی در ایران موج میگیرد و هر صاحب قدرت در صدد پادشاهی ایران می افتد، آزاد خان اولاً در استحکام مناطق تحت اختیارش در آذربایجان ومناطق شمال غربی ایران پرداخته و قلعه اُرومیه را مرکز خود قرار میدهد. درین زمان شاه گرجستان تیموراس، از موقع استفاده نموده و به طرف آذربایجان ایران لشکر می کشد. آزاد خان به دفع تیموراس پرداخته او و پسر سلحشورش ارکولیس،را شکست می دهد وگرجستان را تا مرګزش طفلیس تسخیر می نماید و با دختر شاه گرجستان عروسی می کند. بعد ازآنکه خاطر آزاد خان از سمت شمال ایران آسوده میگردد، متوجه سمت جنوب ایران شده و به فکر برګشت به افغانستان میشود.
گنداسنګ مؤرخ هندی چنین می نویسد “آزادخان افغان پلان وسیعی را در نظر داشت که میخواست افغانستان، ایران، و هندوستان را تحت یک قدرت در آورده و امپراطوری وسیعی را تشکیل دهد….”
آزادخان بعد از استحکام مناطق شمال ایران متوجه اصفهان مرکز امپراطوری صفوی های ایران شده، رقبای ایرانی خود راچون کریمخان زند و حسن خان قاجار را شکست داده و در اصفهان اعلان پادشاهی می کند و سکه شاهی بنامش ضرب میګردد.
پروفیسورجان پِری، مورخ امریکایی، در کتاب خود بنام “کریم خان زند” چنین می نویسد: “شاه دُرانی، احمد شاه دُرانی،معاهده دوستی را با کریم خان زند امظا[امضاء]ٌ نمود که به اساس آن این دو شخصیت با قدرت بتواند امپراطوری نادر افشار را بین خود تقسیم نمایند….
جان پری علاوه می نماید ….قرار راپور ها، کریم خان مکتوب های دوستانه از احمد شاه که در آنزمان در نیشاپور بود دریافت می نمود و وعده پول و لشکر را از احمد شاه می گرفت که او یعنی کریم خان جلو پیشرفت آزادخان را بگیرد.ْ
مگر آزاد خان هرگز آرزوی جنگ و روبرو شدن با قشون افغانی را نداشت و اغتشاشات داخلی ایران یک بار دیګر او را به سمت آذربائیجان کشید و این بار کارش به سرحدادت کردستان، عراق، و سواحل فارس رسید. در آخر عمر به در بار شاه گرجستان به راحتی زندګی می کرد تا آنکه رقیب دیرینه اش کریم خان زند او را به دربار خود دعوت نمود و در شیراز مقرش قرار گرفت تا آنکه به عمر ۷۶ سالگی در سال ۱۷۸۱م در همان شهر، شیراز، جان به حق سپرد و در همانجا دفن شد.»
محمد هاشم آصف[مولف رستم التواریخ ]در مورد آزادخان چنین می گوید: “عالیجا آزادخان سلطانی بود با عدل و انصاف و در احکام بسیار دقیق وغوررس و مو شکاف و بصیر و رؤف و عطُوف و خوش سیرت و خوب صورت و فراخ حوصله و در ریاست صاحب حسن سیاست بوده و اخلاق حسنه آداب مستحسنه در وی جمع بوده و در حلم و وقار بی نظیر بوده است….»[رستم التواریخ،به اهتمام محمد مشیری، ص۲۵۸]
[همچنان در صفحات ۲۵۹ و۲۶۳ و۲۶۵ و۲۷۴ کتاب رستم التواریخ نیزاطلاعاتی در بارۀ کارنامه های آزادخان افغان درج است که برای تکمیل تاریخ او سودمند است.]
در بیوگرافی آزاد خان که توسط آقای آزد زوی نوشته شده، آمده است که آزادخان افغان از مردم سلیمان خیل قوم غلجی و از ولسوالی اندر غزنی و۱۷ سال بزرگتر از احمدخان درانی بود. / اعظم سیستانی

آزاد ﺧﺎن اﻓﻐﺎن