Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Suffix

په دري ژبه کې وروستاړی دی لکه: کتابش موترش

 

​الف- پسوند ملکیت و تعلقیت مهم زبان دری که بعدازحروف صامت /ش/ نوشته میشود (کتابش - موترش) - بعد ازحروف مصوت /یش/ نوشته میشود (مامایش - آرزویش - کندویش) - بعد از حرف (صوت) /هه همزه/ /اش/ نوشته میشود ( خانه اش - نامه اش) و در همه موارد فوق معنی ملکیت و تعلقیت را دربردارد. ب- پسوند مهم زبان دری که هرگاه درپهلوی صیغۀ امر فعل قرارگیرد، اسم معنی میسازد بین، بینش - گیر، گیرش - خار، خارش - رو، روش - ده ، دهش - گو -گویش - خور، خورش - سوز، سوزش وامثالهم مهم زبان دری که هرگاه در پهلوی صیغۀ امر فعل قرار گیرد، اسم معنی میسازد بین، بینش - گیر، گیرش - خار، خارش - رو، روش - ده ، دهش - گو -گویش - خور، خورش - سوز، سوزش و امثالهم. / هاشمیان

پسونددری/ash/اش
؟؟؟

​اشارات د عربي ژبې د جمع مونث کلمه ده او مفرده یی اشاره ده. نښه، نشاني، علامه او رمز. د مثال په ډول: ترافیکي اشاره، د مکتب یا روغتون علامه، د پوښتنې علامه، د خطر نښه، د صلیب نښه

 

​اشارات، کلمه جمع مونث زبان عربی بوده و مفرد آن اشاره می باشد. نشانی ها، علامات و رموز :  مثلا اشاره خطر، علامه عبور و مرور، علامه صلیب، اشاره ترافیکی، رمز مکتب و شفاخانه، علامه پرسش و استفهام

اسم جمع - اسم معنیعربی/e.shaa.raat/اشارات
Traffic signs

​ترافیکي څراغونه چې په واټونو کې د ترافیک او پیاده تلونکو د نظم له پاره درول کیږي

 

​ترکیب عربی، لاتین و دری، به معنی علاماتیکه در جاده ها به منظور انتظام رفت و آمد وسایط نقلیه و پیاده رو ان  نصب شده اند. هاشمیان

اسم مرکبعربی، لاتین و دری/e.shaa.raa.te.ta.raa.fee.kee/اشارات ترافیکی
To beckon, to command, to hint, cite, indicate, mention, be indicated; be mentioned

​ښودل، په اشارې سره د څه شي ښوول، په رمز او اشارې سره یو څه ویل

در علم بدیع معانی بسیار را با الفاظ کم در شعر گنجاندن​

اِشارت- کلمۀ عربی که /اشارة/ و /اشاره/ هم نوشته میشود، به معنی نشان دادن چیزی را با حرکت چشم یا انگشت - چیزی به رمز گفتن - به کنایه سخن گفتن

مصدر لازمعربی/e.shaa.rat/اشارت
Signalize, referring to, reference, marks, sign, state of coveying indirectly

​کنایه، تلمیح، پام اړول

 

اِشارَه- ​کلمۀ عربی، به معنی کنایه - تلمیح - ملتفت گردانیدن طرف با چشم یا دست یا صدا - در اصطلاحات مختلف به کارمیرود اشارۀ ابرو - اشارۀ دست - اشارۀ انگشت - اشارۀ سر- اشارۀ چشم - اشارۀ کنج چشم - اشارۀ لب - اشارۀ ترافیک - اشارۀ ضمنی - چراغ اشاره - صفت اشاره - ضمیر اشاره

اسم مصدرعربی/e.shaa.ra/اشاره
???  

​نشان دادن، متوجه ساختن، ذکر کردن، بطور ضمنی فهماندن، رسانیدن، دلالت ضمنی بر نقاط مطرح بحث،

مصدر مرکبترکیب دری و دری/eshaa.ra.kar.dan/اشاره کردن
???  

​آنکه نشان دهد، آنکه توصیه کند، نشاندهنده، معلم، رهبر، شاهین ترازو، عقربهٔ ساعت، دلالت کننده، توجیه کننده

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و دری/eshaa.ra.ko.nen.da/اشاره کننده
referential, referred

​د مقابل لوري د پوهولو له پاره د سترگو لاس په خوځولو سره له ایما  یا رمز نه کار اخستل او یا په یوډول غږ سره څوک پوهول

​برای اثبات گفتۀ خویش برای کسی، اورا به گواهی کسی دیگر متوجه ساختن

​ترکیب عربی و دری، به معنی کار گرفتن از حرکت چشم؛ دست یا صدا یا رمز و ایما برای ملتفت گردانیدن طرف مقابل به چیزی. / هاشمیان

صفتترکیب دری و عربی/e.shaa.ree/اشاری
diffusion, dissemination

​خورول، فاش کول، خپرول، انتشارول

 

​کلمۀ عربی /اشاعه/ یا /اشاعة/، به معنی پراگنده ساختن - فاش کردن - منتشر ساختن - انتشار - تداول - ترویج. / هاشمیان

مصدر - اسم مصدرعربی/e.shaa.'at/اشاعت
distribution, publication, broadcasting

​خپرول، شایع کول، تیتول، د یو راز څرګندول، له یو څه نه پرده لرې کول

 

رازی را فاش کردن، شایعه ساختن، پراگنده ‌ساختن،مروج ساختن، هویدا ساختن، بی پرده کردن​

مصدرعربیاشاعه
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
نشانی - نمونهاشانتیون
شکنجۀ کلک های دستاشگلک
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​در حالت بیزاری و تنفر شخص دست در گوش گرفته و میگوید، یعنی من بیزارم، متنفرم

اصطلاح عامیانهدریاشاکلا/آشاک الله
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​باضم اول تحریک کردن، شیطانی کردن میان دو نفر و آنها را به ستیز آوردن

اصطلاح عامیانهدریاشت کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با ضم اول طفل، خوردسن

اصطلاح عامیانهدریاشتک
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کار طفلانه و بی مورد انجام دادن

اصطلاح عامیانهدریاشتک بازی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​دندان فیل از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاشک فیل
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با فتح اول شخصی را گویند دو دندان نیش اش دراز تر باشد

اصطلاح عامیانهدریاشکی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​ریسمان و تسمهٔ را گویند که پاهای اسپ را با آن بندند

اصطلاح عامیانهدریاشکیل
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به اشتق
اشتق مانند کشته یک میوۀ لذیذ و خوشمزۀ خشک میباشد که خوردن آن در افغانستان بسیار مروج بوده برای تهیۀ شربت و غذا ها استفاده میشود.
میوه جاتRosaceaePrunus armeniacaApricotgetrocknete Aprikose/ash.taq/اشتق
جغرافیه
معلومات مکملترشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
بازار تاشقرغان 

بازار سرپوشیدهٔ خلم یا تاشقرغان یکی از تیپیک ترین بازار های نوع قرون وسطی آسیای میانه در افغانستان می باشدکه به شکل اولی آن با ترمیمات و بازسازی های بعدی تا کنون حفظ گردیده است.

در نزدیکی های این بازار تاریخی، قصر جهان نما که به امر امیر عبدالرحمن خان اعمار گردیده است قرار دارد.

بازار سرپوشیده خلم و قصر جهان نما با گذشت زمان تخریباتی در خود دیده بودند که از طرف انستیتوت باستانشناسی و حفظ ابدات تاریخی افغانستان در سال های دهه ۱۳۵۰ش. مورد باز سازی و ترمیم قرار گرفتند.

بازار سرپوشیده خلم، حصه به حصه تخریب و دو باره بازسازی شده می رفت تا این که در سال ۱۳۵۸ش. به اثر تشدید جنگ و تسلط کامل مجاهدین به منطقه، کار باز سازی آن متوقف گردید.

بازاربازار تاشقرغان
  

​قریه ایست به فاصله ۶ کیلومتر در جنوب قریهٔ چهار شنبه در علاقه قیصار مربوط حکومت اعلی میمنه که بین ۶۳ درجه  ۵۹ دقیقه  ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۳۴ دقیقه  ۱۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهباشی بلماش
  

​جلگه وسیله ایست که به فاصله ۵ کیلومتر در شمال شرق بزی گنبد در علاقه پامیر، خورد مربوط حکومت اعلی بدخشان کائن و به خط طول البلد ۷۴ درجه - ۷۴ درجه - ۴ دقیقه ۲۰ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۷ درجه - ۱۰ دقیقه ۳۰ ثانیه شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جلگهجلگهٔ اچک تاش
  

​دند آبیست که به فاصله ۹۹ کیلومتر در شمال غرب قریه خرمنک در علاقه گرم سیر مربوط حکومت اعلی گرشک کائن و به خط طول البلد ۶۴ درجه - ۱۶ دقیقه - ۲۴ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۰ درجه - ۵۵ دقیقه - ۲۴ ثانیه شمالی واقعست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل اشرف نادر
  

​گذر آبیست فاصله ۱۶ کیلومتر در غرب میمنه مربوط حکومت اعلی میمنه که بین ۶۴ درجه  ۱۶ دقیقه  ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۵۵ دقیقه  ۲۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل تاش گذر
  

​ تالابیست در ۶۰ کیلومتری جنوب خان آباد مربوط ولایت قطغن محیط آن ۱۵ کیلومتر عمق آن از یک تا سه متر بوده شرقاً و غرباً ممتد است اطراف آن چمنزار و دارای طیور آبی می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل تالاب اشکمش
  

​چشمه ایست به فاصله ۵۱.۵ کیلومتر در جنوب غرب هرات که بین ۶۱ درجه  ۵۷ دقیقه  ۲۴ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۳ دقیقه  ۳۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقع است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

چشمهچشمه خواجه محمد خاشانی
  

​دره ایست به فاصله ۱۳ کیلومتر در شمال حکومت درجه ۲ بلچراغ مربوط حکومت اعلی (میمنه) که به خط طول البلد مشرقی ۶۵ درجه - ۸ دقیقه  ۴۶ ثانیه و عرض البلد شمالی ۳۵ درجه - ۵۳ دقیقه ۱۲ ثانیه واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)    

درهدرهٔ اشلر (اشلردره)
  

​دره ایست به فاصله ۹۰ کیلومتر در جنوب غرب تکزاز در علاقه حکومت درجه اول سنگ چارک مربوط حکومت کلان شبرغان متعلق ولایت (مزار شریف) که بین خط ۶۵ درجه - ۵۷ دقیقه - ۱۷ ثانيه طول البلد مشرقی و خط ۳۵ درجه - ۴۱ دقیقه - ۱۲ ثانیه عرض البلد شمالی واقع شده است شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

درهدرهٔ اشکیلک
 

منابع آبى ‏افغانستان با درنظر داشت جغرافياى طبيعى و موقعيت کوه هاى آن به سه ‏حوزه آبى ذيل تقسيم نموده ميشود:
۱- حوزه آبى پامير وشمال هندوکش، ‏
۲- حوزه آبى جنوب هندوکش وسفيدکوه،
۳- حوزه آبى هلمند وهريرود.‏

3-در حوزه آبى سوم( هلمند وهريرود) : رودخانه های متعددى در جريان ميباشند که اين ‏درياها عمدتاً از دامنه هاى کوه بابا در مناطق مرکزى کشور سرچشمه ميگيرند. ‏دراين حوزه آبى هم استفاده از آب رودخانه هاى آن به تناسب نياز هاى محيطى محدود ‏بوده و اين آبها بدون استفاده پس از طى مسافت نسبتاً طولانى در خاک افغانستان، ‏وارد کشور ايران شده و مناطق وسيعى را در ولایات های سيستان و بلوچستان ‏وخراسان آنکشور آبيارى مينمايند.‏

‏هلمند وهريرود مهمترين رودخانه هايى ميباشند که درين حوزه آبى ‏درجريان هستند که ما دراينجا بنابر اهميت سياسى و اقتصادى آنها هريکى را ‏به صورت جداگانه و به صورت مختصر مورد بررسى قرار ميدهيم.

خاشرود یکی از معاونین رودخانه هیرمند بشمار میرود، مربوط حوزهٔ آبى هلمند وهريرود بوده و از سه صد تا هفتصد متر عرض دارد. از جانب شرقي به هامون پوزك مي ريزد. طول اين رودخانه از منبع اش كه كوهاي اويماق و هزاره باشد تا مصبش 380 كيلومتر است. اين رود از شمال شرق به طرف جنوب غرب جريان داشته و اراضي نيمروز شرقي را كه در قرون وسطي بنام ولايت نيشك، معروف بود و مهمترين شهرهاي آن خواش (خاش ) واقع در دلتا در جنوب رود خانه و نيشك معروف به كده واقع در شمال رودخانه مقابل خاش مي باشد آبياري مي كند. قسمت هاي علياي اين منطقه امروز به مناسبت روديكه از ميان آن مي گذرد بنام خاشرود ياد مي گردد.

خاشرود بسیار کوچکتر از فراه رود است وقسمت اعظم آبهای آن به مصرف آبیاری می رسد. در بیشتر ایام سال، مجرای آن هرگز عریض نبوده ومنحصر به آب باریکۀ ای در بستر و یا چند گودال عمیق است.

دریادریا خاشرود
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

​تلاشي: د جرمي مداركو د ترلاسـه كولو په منظور د شخص د بدن، جامو او محمولې او د حمل اونقل د وسايلو لټول دي

​بازرسـی بـدن، لبـاس، محمولۀ شخص و وسـایل حمل ونقل جرمی. است به منظـور دریافـت مـدارک 

قانون اجرآت جزائی افغانستانta.la.sh.iتلاشی

​ځاني (بدني) تلاشي: بدني تلاشي كې د شخص د بدن د باندېنی برخې، جامو او نورو هغو لوازمو او شيانو پلټنه  شامل دي چې هغه يې لـه ځانه سره لري

​تلاشی بدنی شامل بازرسی قسمت بیرونی بدن شخص، لباس ها و سـایر لوازم و اشیائی می باشد که وی با خود دارد.

قانون اجرآت جزائی افغانستانta.la.shi.e,ba.da.niتلاشی بدنی

د اشخاصو جلب:  څارنوال او محكمه كولاى شـي، هـر شخص چې د قانون د حكمونو مطابق د هغۀ بيان يا حضور د عدلي تعقيـب پـه اجراآتو كې ګټور تشخيص كـړي، پـه حضور مكلف كړي. په حضور بانـدې تکلیف د پوليسو له لارې او د جلب پاڼی صادرېدو سره صورت مومي

​څارنوال و محکمه مـی تواننـد هـر شخصی را که مطابق احکام قانون بیان یاحضور اورا در اجراآت تعقیب عدلی مفید و مؤثر تشخیص نمایند، به حضور مکلف سازند.  تکلیف بحضور با صدور جلب نامه و از طریق پولیس صـور ت می گیرد

قانون اجرآت جزائی افغانستانjal.be.ash.kha.sجلب اشخاص
تأریخ
نوع محتوامعلومات مکملترمعرفیبیوگرافی مختصرتصویرعنوان
آبدات تأریخیتوپ چاشت و "تپه توپ" گذرگاه کابل

​تپه توپ" یا "تخت توپ" در منطقهٔ گذرگاه در ناحیهٔ هفتم شهر کابل در امتداد غربی




کوه"شیردروازه" در قسمت شمال "باغ بابر" موقعیت دارد.
روی این تپه دو توپ بزرگ باروتی دهن پُر "دان پُر" فلزی به طول ۳ متر قرار دارد که به همین دلیل بین مردم کابل بنام "تپهٔ توپ" شهرت یافته است (یادآور باید شد که در این توپ صرف از باروت غرض تولید صدای بلند استفاده میشد). در ابتدا توپ ها بالای ارابه های چوبی قرار داشتند ولی فعلاً بالای سنگ نصب گردیده اند. به علت جنگ و ناامنی های چند دههٔ اخیر به جز میلهٔ توپ قسمت های دیگر آن همانند سرمایه های ملی و دارایی های شخصی مردم به یغما رفته است

  توپ چاشت
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخینگاهی به دوران کوتاه سلطنت شاه اشرف هوتک 

​شاه اشرف فرزند عبدالعزیز (دومین شاه سلسله هوتکی) که در زمان سلطنت شاه محمود سپهسالار او بود  در سال ۱۷۲۵ پس از درگذشت شاه محمود به سلطنت رسید و سیدال خان ناصری که جنگاوری بی نظیر بود را به سپهسالاری برگزید.

شاه اشرف با مشکلات بیشماری روبرو بود ، سلطان حسین در قندهار ضمن متهم  کردن او به قتل شاه محمود ،  فرمان قطع ارتباط میان قندهار و اصفهان را صادر کرده بود و شاه اشرف برای همیشه از حمایت قندهار محروم شد ، گذشته از آن جمع کثیری از طرفداران شاه محمود هم از او روگردانده و به قندهار رفته بودند.

شاه اشرف هوتک
آبدات تأریخیقلعۀ لاش با سپیددژ
برفراز ساحل شکستۀ فراه رود، در دست راست آن رودخانه ودر غرب نزدیک قلعۀ جوین، قلعۀ کوه پیکری نظر بیننده را جلب میکند که ازهفتصد – هشتصد سال پیش به این طرف  وبه سخن کلی تر پس از حملۀ مغولان چنگیزی برآن سرزمین در میان مردمان آنجا به "لاش" معروف است.
  قلعه لاش
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیمیرزا میرمحمدهاشم خان وزیر مالیه (مشهور به میرهاشم خان) 

​میر هاشم خان یکی از شخصیت برجسته  و نامدارعصر امانی بود که از9 سنبله 1301شمسی تا سقوط سلطنت شاه امان الله غازی مدت بیش از هفت سال به حیث وزیر مالیه با جدیت خاص ایفای وظیفه کرد. موصوف بنیان گذار نظام مالی جدید افغانستان و یکی از حامیان سرسپرده شاه امان الله و اصلاحات اداری آن عصر بود و به انکشاف معارف در کشور تأکید جدی داشت، چنانچه در آنوقت که همه از کتب و معارف در گریز بودند، اویگانه پسر خود را  در یازده سالگی جز دومین گروپ شاگردان افغانی جهت تحصیل به جرمنی اعزام کرد و دختر خود خدیجه را شامل اولین گروپ دختران افغان  به ترکیه  فرستاد. /بقیه تحت معلومات مکملتر

میر هاشم خان
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیمحمد هاشم میوندوال کی بود و چگونه نردبان ـ مقامهای مهم دولتی را طی کرد؟ 

​محمدهاشم پسر مولوی عبدالحلیم از باشندگان شهرک "مُقر" ـ یکی از مربوطات ولایت غزنی است که درسال 1298ش (1919م) در آنجا چشم بدنیا کشود. به روایتی پدرش اصلاً از آسیای مرکزی و مادرش از قبیلۀ احمدزائی پشتون بود. او در سال 1321ش به حیث یک شاگرد ممتاز از لیسه حبیبیه فارغ گردید و زبان انگلیسی را در دوران مکتب آموخت. درهمین سال او تخلص "پردیس" (مسافر) را به خود اختیار کرد.
بعد از فراغت به حیث مدیر کتابخانه و نگارنده روزنامه "اتفاق اسلام" در هرات مقرر و مدت سه سال را در آن مقام وسپس درسال 1324 (1945) به حیث مدیرعمومی "افغان انسایکلوپیدیا" و درعین زمان نگارنده روزنامه "انیس" ایفای وظیفه کرد. درسال 1329(1950) در کابینه سردارشاه محمود خان غازی به حیث رئیس مستقل مطبوعات و بعد از مدتی کوتاه به حیث مشاورمطبوعاتی اعلیحضرت محمد ظاهر شاه عزتقرر حاصل نمود  و مقارن به همین وقت او تخلص خود را از پردیس را به "میوندوال" تعویض نمود.

هاشم میوندوال