Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعلومات بیشترمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Is

دی

 

صیغۀ حال، مفرد غایب، فعل (بودن) - در ترکیباتی به معنی ملکیت استعمال میشود، مثلاً است و بود (هست و بود) - خدا و است (خدا وهست) = آنچه بدسترس دارم. / هاشمیان​

صیغۀ حالدری/ast/است
A- is B- abbreviations for stop

​دی، تثبیت، شتوالی

الف - است یعنی تثبیت موجودیت، تخصیص دادن، تصدیق موجودیت به موضوع
ب - ست- شکلیست از کلمه ٔ هست و آن مفرد مغایب (سوم شخص مفرد) است از مصدر استن و بدین وجه صرف میشود به استم . استی . است . استیم . استید. استند. و گاهی هم به تخفیف چنین می نویسند - ام . ای . است . ایم . اید. اند
ج - مخفف ایست . توقف
د - است ه-رگ-اه به ماقبل متصل شود همزه ٔ آن ساقط شود مثلاً  آمده ست و جانست و دلست . اگر حرف آخر کلمه ٔ ماقبل، (ها) غیر ملفوظ باشد جایز است که همزه بجا ماند مثل - گفته است و گوینده است

خدای جهان بر زبانم گواست
که گنج و سرای سپاهم تراست

هـ - است - در عربی کون . دُبُر. بُن، نشیمن، تهیگاه . نشستنگاه ،رَمادَة. رَماعة. عجز. کفل، سرین  مقعد معنی میدهد
و - (پسوند) -َست . مزید مؤخر نام بعض امکنه مثل- مَرّست . مروَست
ز - استخوان، هستة میوه ​

اسم مصدر- فعل - اسمدری/ast/است
   

اِست «صیغۀ حال، مفرد غایب، فعل (بودن)» در ترکیباتی با پیشوند هایی از قبیل (بای - پیرای - توان - دان - زی - گِری - مان - یار) صیغه های التزامی، حال و ماضی میسازد، مثلاً ( بای، بایست - پیرای، پیرایست - توان ، توانست - دان، دانست - زی، زیست - شای، شایست - گِری، گریست - مان، مانست - یار، یارست). / هاشمیان​

صیغۀ حالدری/est/است / اِست
Seeking permission

​اجازه غوښتل

 

اجازه خواستن، اذن طلبیدن، اجازه طلبیدن، طلب اجازه

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی/es.te'.zan/استئذان
Resumption  

​از سرگيرى, تجديدنظر, استيناف, ادامه دادن, پى گرفتن, دنبال كردن

مصدر متعدی - اسم مصدرعربی استئناف
Teacher, educator, tutor, instructor, pedagogue, schoolteacher, schoolmaster, schoolmistress, master
ښونکی، د مهارت لرونکی، پوه، په علم یا هنر کې د پوهې درلودونکی، هغه څوک چې نورو ته لارښونه کوي​
 
آموزگار، مدرس، مربی، معلم، ماهر، دارای فهم، متخصص- جمع آن استادان
​ .کسی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می‌ دهد؛ آموزگار؛ آموزنده
اسم فاعل - صفتدری/us.taad/استاد
Teachers, Educators, Schoolteachers, Masters  

​اُستادان- جمعِ اُستاد، آموزگاران، مدرسان، مربیان، معلمین، ​ کسانی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می‌ دهند

اسم جمع - اسم فاعل - صفتدری/us.taa.daan/استادان
Ably, masterly, masterful, workmanly
د استاد په څیر، د عالم په شان، د هوښیار غوندې، مدبرانه، د پوه په شان
 

زیرکانه، مدبرانه، بازبردستی، دراکانه، عالمانه، با تدبیر، هوشیارانه، با سنجش، ماهرانه، سنجیده​

قید - صفتترکیب دری و دری/us.taa.daa.na/استادانه
؟؟؟  

​مخفف ایستاده، ساکن، بیحرکت، راکد، قائم و ثابت

اسم مصدر - صفتدری/es.taa.da/استاده
professorship, mastership

​د ښونکي دنده، معلمي، مهارت، هوښیارتیا، تبحر، په څه پوهیدل

 

الف - معلمی، حذق، حذاقت، حاذقی، مهارت، ماهری، زیرکی، نیکدانی. آموزگاری، تبحر، خبرگی، چیره دستی، با دانشی، چیز فهمی، با معرفت، دراکی.
ب - موضعی در جنوب منطقۀ تیمنی شهر کابل در کشور افغانستان​.

اسم معنی - صفتترکیب دری و دری/us.taa.dee/استادی
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
پوهنمل- درجۀ علمی است برای استادان پوهنتون که از پوهنوال (دانش یار) پائین تر استاستاد یار
معاون معلماستادیار
سلف- ستارتر کلمۀ انگلیسی است starterاستارتر
تاپه یا مُهر ، قطعی رنگ مُهر را هم میگویند/ ستامپ کلمۀ فرانسوی است stampe . همپنان در هالندی و اکثر زیبان های اروپایی استامپ یا استمپ (stamp) مهر یا تاپه را می گویند​استامپ
جای، مکان، ساحه، ماوا، ولایتاستان
والیاستان دار
والیاستاندار
حوض - حوض آب بازیاستخر
حوض آب بازیاستخر، محل شنا
کناتیاستخوان تهیگاهی
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​مخفف استاد است که به متخصصین همه رشته های مسلکی میگویند

اصطلاح عامیانهدریاستا
شعراء، هنرمندان و خدمتگاران   استاد ایوب
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اسکلیت یا چهار دیوار اساسی تعمیر را گویند

اصطلاح عامیانهدریاستخوان بندی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​قوی هیکل، چهار شانه، همچنان کنایه از شخص اصیل، نجیب و دارای اجداد نامدار نیز میباشد

اصطلاح عامیانهدریاستخوان دار
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کینه ورزیدن، عداوت داشتن، دشمنی کردن

اصطلاح عامیانهدریاستخوان شکستن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کنایه از عداوت و دشمنی است. از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاستخوان شکنی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کنایه از فرد قدرتمند و قوی پنجه است

اصطلاح عامیانهدریاستخوان قدیم
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اصطلاح گلکاران است که قبل زا رویه کاری یا پلستر دیوار ها و سقف ها و یا سمنت سطوح غرض هم سطح ساختن دیوار و سقف و سطح بامخلوط ریگ، چونه و سمنت انجام میدهند. 

اصطلاح عامیانهدریاستر کاری
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با ضم اول و سوم همان استخوان است اعضای سلب و سخت بدن حیوانات استخواندار

اصطلاح عامیانهدریاستغان
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​یک نوع کفگیر دسته دراز که با آن حلیم را از دیگ کشند از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاستم
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​تنگی ایست به فاصله ۱۲ کیلومتر در شمال غرب دهانه کاشان در علاقه یکاولنگ در حکومت کلان دایزنگی مربوط ولایت کابل که بین ۶۶ درجه  ۸ دقیقه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۱۶ دقیقه  ۴۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست و آب آن برود بند امیر می ریزد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی استی میدان

​دند آبیست به فاصله ۷۷ کیلومتر در جنوب شرق قتندر تاور - در علاقه گرم سیر (مربوط حکومت اعلی (گرشک که ارتفاع آن از سطح بحر ۹۴۵ متر میباشد و به خط ۶۴ درجه ـ ۵۰ دقیقه - ۳۶ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۱ درجه - ۵۹ ثانیه عرض البلد شمالی واقع شده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل استاد

​دره ایست به فاصله ۵، ۵۸ کیلومتر در جنوب شرق بلچراغ در علاقه درزاب و گرزیوان مربوط حکومت اعلی  میمنه که به خط طول البلد ۶۵ درجه - ۴۲ دقیقه - ۸ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۵ درجه - ۴۱ دقیقه - ۶ ثانیه شمالی کائن میباشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

درهدرهٔ‌استراب

​دریائی ایست که به فاصله ۷۹ کیلومتر در جنوب شرق مرکز هرات برود گز سرازیر - ۵۵ دقیقه عرض البلد شمالی میباشد یار گردیده و موقعیت آن بین خط ۶۲ درجه - ۲۸ دقیقه - ۲۲ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۳ درجه ۵۵۰ دقیقه عرض البلد شمالی می باشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای استو

​ دریائی است که به فاصله ۲۷ کیلومتر در جنوب شرق قلعه علی خیل در علاقه حکومت جاجی مربوط ولایت سمت جنوبی واقع و به خط طول البلد ۶۹ درجه - ۵۶ دقیقه - ۲۶ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۳ درجه - ۵۰ دقیقه - ۳۶ ثانیه شمالی میباشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای استیا

​شیله ایست که به فاصله ۳۱ کیلومتر در جنوب غرب قلعه تیواره در علاقه حکومتكلان غورات مربوط ولایت هرات واقع و آب آن به تگاب آنه در علاقه مذکور می ریزد. موقعیت آن به خط طول البلد ۶۴ درجه - ۱۷ دقیقه - ۴۰ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۳ درجه - ۱۷ دقیقه - ۵۵ ثانیه شمالیست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

شیلهشیلهٔ‌استه وان

​علاقه داری درجه ۲ مربوط به حکومت درجه اول کوهدا من متعلق (ولایت کابل) است که بین خطوط ۶۹ درجه - ۴ دقیقه - ۸ ثانیه طول البلد مشرقی و ۳۴ درجه - ۴۹ دقیقه - ۳۸ ثانیه عرض البلد شمالی واقع و دره ایست که در دامنه سلسله کوه یغمان موقعیت داشته و ارتفاع آن از سطح بحر ۲۳۰۰ متر میباشد و از حیث ارتفاع و قشنگی یک صیفیه خوبی را تشکیل داده زیرا یک قطعه سرسبز و شاداب بوده دور نما و منظره بس قشنگی دارد درین موضع باغهای میوه به کثرت موجود بوده و اهالی آن غالباً زارع و هنر پیشه اند در تربیه و نگاه داشت اشجار و مواشی مهارت بسزا دارند بالخاصه در فن آهنگری، نجاری، بافندگی و کلالی مشهوراند.

منطقه مذبور دارای چهار هزار و شصت و پنج . و بیست و سه قریه خورد و بزرگ میباشد. یک باب مکتب ابتدائیه در آنجا تاسیس شده است بنای هوتل عصری نیز تحت تعمیر است که هنوز انجام نیافته یک چشمهٔ آب معدنی هم در آنجا میباشد که برای علاج بسا امراض جلدی مفید است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

علاقه داریعلاقه داری استالف

​علاقه ایست که در شرق بلچراغ در علاقه درزاب و گرزیوان مربوط حکومت اعلی (میمنه) و قو عداشته و بین خطوط طول البلد ۶۵ درجه - ۴۰ دقیقه - ۲۴ ثانیه و ۶۵ درجه - ۵۲ دقیقه مشرقی و عرض البلد ۳۵ درجه - ۴۶ دقیقه - ۴۸ ثانیه و ۳۵ درجه - ۴۹ دقیقه - ۱۱ ثانیه شمالی موقعیت دارد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

علاقه داریعلاقه داری استراب

​قریه ایست در علاقه داری درجه ۲ چال مربوط حکومت درجه ۴ اشکمش که در حوزه حکومت کلان تالقان ولایت قطعن واقع شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ اره استخوان

​قریه ایست که به فاصله ۱۹ کیلومتر در شمال قلعه میدان خوله در علاقه منگل (مربوط ولایت جنوبی کائن بوده و به خط طول البلد ۶۹ درجه - ۴۶ دقیقه - ۲۴ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۳ درجه - ۴۳ دقیقه - ۳۲ ثانیه شمالی وقوع دارد .(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ استار
حقوق و قضاء
پښتوشرحتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

د حكم په صادرېدو كې خپلواكتوب: محکمه د قضيې د څیړنې په وخت كـې خپلواكه ده، خپل حكم د هغۀ قناعت پر بنسټ چې د هغې په وړاندې له مطروحه دلايلو څخه برابریږي، د قـانـون د حكمونو په حدودو كې صـادر وي. د محكمې په واسطه څیړنه  او د حكـم صادرېدل، د قانون په وړاندې د قضيې د اړخونو د تساوۍ د اصل پـر بنـسټ د عدالت او ناپلوۍ له په پام كې نيولو سره، صورت مومي.

 

​محکمه حین رسیدگی قـضیه مـستقل بوده، حکـم خـویش را بـر اسـاس قنــاعتی کــه از دلایــل مطروحــه نزد آن فراهم مـی شـود، در حـدود احکام قانون صادر می نمايد. رسیدگی و اصــدار حکــم توســط محکمــه براســاس اصــل تــساوی طرفین قضیه در برابـر قـانون بـا رعایـت عـــدالت و بیطرفـــی صـــورت می گیرد

سائر منابع استقلالیت در اصدار حکم

​استنطاق: د قانون د حكمونو پـه حدودو كې، د جرم د ارتكاب، د عمل د ډول او انګیزی په اړه له مظنون څخه د حقايقو د بيانولو غوښتنه  ده

​استنطاق با طرح سوالات مشخص در رابطه به عمل جرمی، نحوه ارتکاب آن، انګیزهٔ مرتکب و شرکای جرم انجام می یابد. در جریان استنطاق باید حقوق قانونی مظنون رعایت گردد و  استعمال هرنوع خشونت و شکنجه در جریان استنطاق  ممنوع است.

​مطالبۀ بیان حقـایق از مظنون است در رابطه به ارتکاب جرم، نحوه وانگیزۀ عمل در حدود احکـام قانون


قانون اجرآت جزائی افغانستانes.ten.ta.qاستنطاق