Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Skeleton, basic structure, essential part of something,

د /رکن/ جمع بڼه: غټه برخه، ډیره مهمه برخه

​کلمۀ عربی، جمع رکن، به معنی جزء بزرگتر و قوی تر از هر چیز - عضو عمده و مهم یک جمعیت - بزرگ و رئیس قوم - در نظام عسکری به معنی عضو صاحب صلاحیت - ارکان دولت به معنی صلاحیت داران دولت

اسم جمع - صفتعربی/ar.kaan/ارکان
Four Pillars 

رکن های چهارگانه، مبناهای چهارگانه، پایه ها و  ستون های چهارگانه، چهار عنصر یا عناصر چهارگانه،  طبع های چهار گانه، مولودها چهار گانه موالید اربعه، بزرگان اعیان کار گزاران و  کار گردانان دولتی​

اسم جمع - اسم مرکبترکیب عربی و عربیارکان اربعه
؟؟؟ 

​پنج بنای مسلمانی، در آیین اسلام، پنج اصلی که دین اسلام بر مبنای آن‌ها پایه‌گذاری شده و عبارت است از کلمۀ طیبه، نماز، روزه، زکات و حج

اسم مرکبترکیب عربی و عربی ارکان اسلام
؟؟؟ 

(آیین اسلام) احرام بستن، سعی بین صفا و مروه، وقوف عرفات، مزدلفه، و طواف کعبه

اسم مرکبترکیب عربی و عربی ارکان حج
Graduate of command and staff college

​هغه چا ته ویل کېږي چې تر ټولو لوړې نظامي زدکړې یې کړې وي او د یوې لوړې نظامي ادارې غړی اوسي

​ترکیب عربی ، در مسلک نظامی به معنی شخصیکه عالی ترین پوهنتون نظامی را خوانده باشد و عضو صلاحیتدار ترین مرجع نظامی باشد. / هاشمیان

اسم مرکب - صفتترکیب عربی و عربی/ar.kaa.ne.harb/ارکان حرب
Government officials/executives/leaders/representatives

​د دولت لوړ پوړي چارواکيډ د دولت صلاحیت لرونکي مامورین

​ترکیب عربی به معنی مأمورین عالیرتبه دولت یا مأمورین صلاحیتدار دولت

اسم مرکب - صفتترکیب عربی و عربی/ar.kaa.ne.daw.lat/ارکان دولت
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
مرکز گرمیارکاندیشن
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​در شمال کشوریک نوع خربوزه را گویند

اصطلاح عامیانهاسم محلیارکانی