Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Suffix

​تصریفی وروستاړي

 

​پسوند زبان دری که به شکل /د/ نوشته میشود و در اخیر صیغۀ امر فعل قرار گرفته معنی کلمه را تغییرمیدهد، مثلا - خور - خورد / رو - رود / زن - زند/ بین - بیند/ - ده - دهد / شو - شود - گِر - گرید / گیر - گیرد /. / هاشمیان

پسوند تصریفیدری/ad/اد
Payment, performance, utterance, coquettishness

​پور پرې کول، پور ادا کول، لمونځ کول، دنده سرته رسول، د ښځینوو دلبري

به حیث تخلص نیز بکار میرود

کلمۀ عربی به معنی تادیۀ قرض - ادای نماز - ادای وظیفه - ادای فریضه​ - به‌ جا آوردن - گزاردن - انجام دادن - ادای تلفظ صحیح. مثلاً- ادای کلمه - ادای عبارت - عشوه و دلبری یک زن ، مثلاً- اعشوه و ادای زن. / هاشمیان

اسم مصدرعربی/a.daa'/اداء
Toos, devices, instruments, apparatus, gadgets, appliances, aids

​ادا کول، ترسره کول، بشپړول

 

الف - حروف، علامات - دستگاه، افزار، اسباب، جزء (اجزاء) ابزار، آلت، انجام دادن , ايفاء کردن، اجراء کردن تکميل کردن، آلۀ دست، به صورت ابزار درآوردن، لوازم آشپزخانه، وسايل، ظروف​
ب- (ادبی) کلمه‌ای که به‌تنهایی معنی مستقلی ندارد: ادات شرط
جمع آن  اَدَوات

اسمعربی/a.daat/ادات
the tools of understanding and asking

​ استفهامي آدات لکه استفهامي ضمایر: څوک، چا، کوم، کومه، چیرته، څنگه، څه، څو، څومره، ولې. ناجوت یا مبهم ضمایر: هر، بل، نور، ټول، هېڅ، څوک. استفهامي جملات: له چا څخه د کار د حالت د پوښتنې په هکله کارول کېږي لکه: ستا زوی راغلی دی؟ ځواب دې ورکړ؟ موټر مو چیرې دی؟​

استفهام کردن یعنی پرسیدن، استفسار کردن

​ابزار استطلاع، وسیلۀ استفسار، افزار  پرسش، ابزار سوال، ادات استفهام یعنی کلمه ایکه بدان طلب فهم و دریافت کنند مانند:
آیا و چرا و برای چه و چه و چون و چند وغیره

اسم مرکبترکیب عربی و عربی/a.daa.te.es.teh.faam/ادات استفهام
 

​د تشبې ویوکي چې یو شی یا څوک له بل شي یا چا سره تشیه کوي: لکه ـ غوندې ـ په څېر او داسې نور

 

​ کلمه ایست ماننده کردن چیزی را بچیزی و صاحب غیاث اللغات گوید: لفظی که بر تشبیه دلالت کند چنانکه در دری لفظ چون و چو و مانند آن. و آن درلغت عرب «کاف » و «کاءَن َّ» و «مثل » و «شبه » و امثال اینهاست و در درس لفظ «چون » و «مانند» و «بسان » و «گوئی » و «ون » و «وان » و «گوئیا» و امثال اینهاست

اسم مرکبترکیب عربی و عربی/a.daa.te.tash.beh/ادات تشبیه
Offices  

​جمعِ اداره، دفاتر، لطفاً به کلمۀ «اداره» مراجعه نمائید

اسم جمع - اسم مکانعربی/e.daa.raat/ادارات
Office

​د اداري کارونو د ترسره کولو ځای، د کارکونکو او مامورینو لارښوونه او مدیریت

موفقیت کاری در یک اداره استوار و وابسته به دستور مدبرانه پنج اصل وظیفوی ذیل میگردد که عبارت اند از ( هدف، منابع، مؤثریت، مثمریت و جوانب ذیدخل). اصول اساسی یک اداره را میتوان عناصر ذیل دانست- هدف واحد و مشخص، تخصص، تعادل، هماهنگی، سلسلۀ مراتب، شناخت صلاحیت و مسؤولیت، یگانگی دستور دهی، حیطۀ نظارت، تداوم و بالاخره انعطاف پذیری

دفتر، مکانی اداری را گویند که افراد مختلف تحت عنوان وظیفۀ فردی در یک ناحیۀ تجارتی، در آن فعالیت می کنند. اداره یک نظام اجتماعی میباشد که مبنی بر روش ها و شالوده های خاصی برای هدف یا اهداف معین بنا گردیده باشد.
در اداره پروسه ای در کنار هم قرار دادن افراد جهت سهولت، در کارِ رسیدن به هدفِ تعیین شده ای مورد نظر که مرام آن مؤثریت و مثمریت استفاده از منابع مختلف برای نتیجۀ قناعت بخش جوانب ذیدخل است، ایجاد و عملی می گردد

اسم مکانعربی/e.daa.ra.yaa.daf.tar/اداره
???  

​دفتر و یا محل ثبت و راجستر احوال شخصیه و کشوری

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/eda.re.eh.saa.ya/اداره احصاییه
manager  

​اداره کننده، منیجر، سازمان دهنده

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و عربی/e.daa.ra.chee/اداره چی
administrative, managerial, executive, departmental

ټول هغه مسایل او خبرې چې په ادارې پورې اړوند وي

 

​اِدارِی- ترکیب عربی و دری به معنی تمام مسائل مربوط به اداره، از مدیریت و رهنمایی گرفته تا کنترول و سرپرستی آن - اجراآت اداری. / هاشمیان

صفتترکیب دری و عربی/e.daa.ree/اداری
دستور زبان دری- صرف و نحو
نوع محتوامعلومات مکملترتشریحعنوان
مقالات تحقیقیادبیات چیست، دستور زبان چه است و چرا دانستن آن با جزئیات مهم است؟

​ادبیات به مجموعه ‌ای از آثار نوشتاری یا شفاهی اشاره دارد که به صورت هنری، زیبایی ‌پردازی شده‌ اند. این آثار معمولاً شامل شعر، داستان، نمایشنامه، اساطیر، رمان، اندیشه‌ های فلسفی، تاریخ و سایر انواع نوشته ‌ها هستند که به وسیلهٔ زبان و اصول ادبی ساخته شده‌ اند.
ادبیات دری/پارسی مفاهیم بسیار گسترده‌ تری را در بر می گیرد. این شاخه شامل مطالعه و تحلیل آثار ادبی دری/پارسی، مانند شعر، داستان، نمایشنامه و غیره، به همراه مطالعه زمینه ‌های فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آن زبان می ‌باشد. ادبیات دری/پارسی به معرفی آثار معروف، نقد و تحلیل آنها، بررسی اندیشه ‌ها و مفاهیم موجود در آثار، و همچنین نقد و بررسی سبک‌ ها و انواع موضوعات ادبی می ‌پردازد.

ادبیات (قسمت اول)
مقالات تحقیقیادبیات چیست، دستور زبان چه است و چرا دانستن آن با جزئیات مهم است؟ (قسمت دوم و آخر)

​​ادبیات به مجموعه ‌ای از آثار نوشتاری یا شفاهی اشاره دارد که به صورت هنری، زیبایی ‌پردازی شده‌ اند. این آثار معمولاً شامل شعر، داستان، نمایشنامه، اساطیر، رمان، اندیشه‌ های فلسفی، تاریخ و سایر انواع نوشته ‌ها هستند که به وسیلهٔ زبان و اصول ادبی ساخته شده‌ اند.
ادبیات دری/پارسی مفاهیم بسیار گسترده‌ تری را در بر می گیرد. این شاخه شامل مطالعه و تحلیل آثار ادبی دری/پارسی، مانند شعر، داستان، نمایشنامه و غیره، به همراه مطالعه زمینه ‌های فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آن زبان می ‌باشد. ادبیات دری/پارسی به معرفی آثار معروف، نقد و تحلیل آنها، بررسی اندیشه ‌ها و مفاهیم موجود در آثار، و همچنین نقد و بررسی سبک‌ ها و انواع موضوعات ادبی می ‌پردازد.

ادبیات (قسمت دوم و آخر)
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
خیمهﭼﺎدر
نوعی از عطر است- او دو تولت eau de toilette کلمۀ فرانسوی است ولی در فرهنگ بزرگ ایرانی غلط نوشته شده و غلظ تلظ شده است, نوعی از عطر است (خوشبوئی بدن ) که قیمتش از عطر خالص ارزانتر میباشد​ادوتوالت
کلونیا- اودوکولوین eau de cologne را ایرانی ها از فرانسوی گرفته اند ولی غلط نوشته اند و غلط تلفظ میکنندادکلن
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​بعد از دیدن رفتار بی ادبانۀ اشخاص بی ادب آموختن و کار باالمثل را انجام ندادن

کنایهدریادب از که آموختی، از بی ادبان
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَدرَم کَش سوزن و یا دروش پالان دوزی، آلهٔ نوک تیز که نوکش دارای قلاب بوده و طول آن ده تا پانزده سانتیمتر مجهزبا دستهٔ چوبی میباشد

اصطلاح عامیانهدریادرم کش
محققین و مؤلفین   ادریس شاه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَدِل بمعنی بهبود، درست، اصلاح، بهتر، خوب

اصطلاح عامیانهدریادل
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَدِل کردن مردمان شمال ولایت کابل و ولایات شمال کابل آنرا بجای درست کردن، کار خوب کردن، بهتر کردن و بهبودی آوردن استعمال میکنند

اصطلاح عامیانهاصطلاح محلیادل کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به فتح اول دهنهٔ کاریز

اصطلاح عامیانهدریادله
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با ضم اول و دوم شگون را گویند از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریادم
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با فتح اول و دوم چوبی که باز و شاهین بر آن نشینند از عبد الله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاده
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به پشتو مادر را گویند و در میان مردم همه خانم های پشتون را ادی خطاب میکنند

اصطلاح عامیانهدریادی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​همان هدیره است، در زبان پشتو قبرستان را گویند ولی در حقیقت از زبان عربی حضیره یا چهار دیواری در زبان ما معمول گشته است

اصطلاح عامیانهدریادیره
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​تنگی ایست به فاصله ۵ کیلومتر در جنوب غرب سر پل در علاقه بلخاب مربوط ولایت مزار شریف که بین ۶۶ درجه  ۳۹ دقیقه  ۵ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه. ۲۷ دقیقه  ۱۲ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست . (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی شادیان

​غدیری است در جنوب غرب قیصر خیل که بارتفاع (۲۱۳۰) متر از سطح بحر واقع بوده و تخمین به خط طول البلد مشرقی ۶۸ درجه - و ۲۴ ثانیه و خط عرض البلد شمالی ۳۲ درجه ۳۰ دقیقه و ۳۵ ثانیه کائن میباشد جهیل نمکینی است که در یک میدان هموار، به طرف جنوب شرق افغانستان به فاصله (۱۳۰) کیلومتر بجنوب غزنی واقعست. محیط آن (۷۰) کیلومتر بوده و سطح آن مطابق مواسم تغییر می یابد کناره های آن مملو از گیاهان و بته های مختلفه است، درین غدیر انواع پرنده ها دیده میشود.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل آب ایستاده

​جهیلی است به فاصلهٔ ۱۶ کیلومتری در شمال قریه باره خیل کتواز (مربوط حکومت اعلی غزنی) و به خط طول البلد مشرقی ۶۷ درجه - ۵۰ دقیقه - ۵۰ ثانیه و عرض البلد شمالی ۳۲ درجه و ۳۵ دقیقه و ۱ ثانیه واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل آب ایستاده

​دند آبیست به فاصله ۷۷ کیلومتر در جنوب شرق قتندر تاور - در علاقه گرم سیر (مربوط حکومت اعلی (گرشک که ارتفاع آن از سطح بحر ۹۴۵ متر میباشد و به خط ۶۴ درجه ـ ۵۰ دقیقه - ۳۶ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۱ درجه - ۵۹ ثانیه عرض البلد شمالی واقع شده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل استاد

​دند آبیست که به فاصله ۹۹ کیلومتر در شمال غرب قریه خرمنک در علاقه گرم سیر مربوط حکومت اعلی گرشک کائن و به خط طول البلد ۶۴ درجه - ۱۶ دقیقه - ۲۴ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۰ درجه - ۵۵ دقیقه - ۲۴ ثانیه شمالی واقعست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل اشرف نادر

​دندا بیست به فاصله ۹ کیلومتر در جنوب قریه تنگی در علاقه سپین بولدک مربوط ولایت کندهار که بین خط ۶۵ درجه  ۵۷ دقیقه  ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و خط ۳۰ درجه  ۴۷ دقیقه  ۵ ثانیه عرض البلد شمالی موقعیت دارد. آن هاست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل جادوناور

​شمه ایست به فاصله ۱۵ کیلومتر در شمال شرق (قادس) در علاقه حکومت کلان بادغيسات ولایت هرات که بین ۶۳ درجه  ۳۰ دقیقه  ۴۸ ثانیه طول البلد مشرقی و ۳۴ درجه  ۵۴ دقیقه عرض البلد شمالی واقعست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

چشمهچشمهٔ بادروک

​خرابه ایست به فاصله ۵ کیلومتر به طرف شمال قلعۀ کنج در علاقه داری درجه ۲ نادعلی مربوط حکومت اعلی فراه که به خط طول البلد ۶۱ درجه - ۵۳ دقیقه - ۶ ثانیه مشرقی و خط عرض البلد ۳۱ درجه - ۸ دقیقه - ۵۱ ثانیه شمالی کائن است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

خرابهخرابهٔ ابراهیم آباد

​دریای بزرگی که نام آن هم ادرسکن است در شمال غرب حکومتی درجه اول شیندند و به طرف غرب افغانستان در ولایت هرات واقعست منبع آن سفید کوه و قدری بالاتر از شمال کاروان سرای ادرسکن جریان داشته و از علاقه های سبزوار جدگه و کلیله گذشته و بالاخره به طرف جنوب در گورسیستان) می ریزد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای ادرسکن

​دریائیست به فاصله ۴۶.۵ کیلومتر در جنوب غرب (قلعه السراج) که به دریای کابل می ریزد دریای مذکور در علاقه لغمان ولایت مشرقی جریان دارد بادخانه قریه ایست مربوط حکومت کلان خوست ولایت جنوبی که از مرکز حکومت کلان ۸.۵ کیلومتر فاصله دارد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای بادپخت
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

​د حق العبد ادعا: هغه شخص چې له جرم څخه زیانمن شوی دی، کولای شي حق العبدي او د زیان د جبران دعويٰ له جزایي دعـويٰ سره یوځای د هغې ابتدائیه محکمې پـه وړاندې چې د جزایي قضیې څیړنه کوي، اقامه کړي

​شخصی که از جرم متضرر گردیده است، می تواند دعوای حق العبـدی و جبران خساره را توأم با دعوای جزائی در پیشگاه محکمۀ ابتدائیۀ که به قضیۀ جزائی رسـیدگی مـی کنـد، اقامـه نماید

قانون اجرآت جزائی افغانستانed.e.aa.ie.haq.ul.ab.dادعای حق العبد
تأریخ
نوع محتوامعلومات مکملتربیوگرافی مختصرتصویرعنوان
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیﺷﮭرﯾﺎر اﯾران و ﻓرﻣﺎﻧروای آذرﺑﺎﯾﺟﺎن

​نجیم آزادزوی، از اعقاب آزادخان افغان در بارۀ ازادخان افغان کتابی نوشته وخلاصه ای از آن را چنین بدست میدهد:
«خلاصه:
آنزمانیکه نادرافشار بواسطه ایرانی ها در ایران به قتل میرسد، دو نیروی قوی نظامی افغانی در ایران در پهلوی نادرافشارقرار داشت. یکی آن احمد خان دُرانی بود که با چهار هزار نیروی قوی پشتون های سدوزایی حرم نادرافشار را نجات داده وعازم قندهار می ګردد و بنای سلطنت سدوزایی ها را گذاشته و امپراطوری بزرگ دُرانی ها را تشکیل می دهد. مگر نیروی بزرگتر و قویتری به رهبری آزادخان افغان با حدود تقریباً دوازده هزار لشکر قوی پشتون های غلزایی در آذربایجان باقی میماند. آزادخان در ابتدا منتظر میماند تا چگونګی اوضاع در داخل ایران آشکارا گردد. چون زد وخورد های داخلی در ایران موج میگیرد و هر صاحب قدرت در صدد پادشاهی ایران می افتد، آزاد خان اولاً در استحکام مناطق تحت اختیارش در آذربایجان ومناطق شمال غربی ایران پرداخته و قلعه اُرومیه را مرکز خود قرار میدهد. درین زمان شاه گرجستان تیموراس، از موقع استفاده نموده و به طرف آذربایجان ایران لشکر می کشد. آزاد خان به دفع تیموراس پرداخته او و پسر سلحشورش ارکولیس،را شکست می دهد وگرجستان را تا مرګزش طفلیس تسخیر می نماید و با دختر شاه گرجستان عروسی می کند. بعد ازآنکه خاطر آزاد خان از سمت شمال ایران آسوده میگردد، متوجه سمت جنوب ایران شده و به فکر برګشت به افغانستان میشود.
گنداسنګ مؤرخ هندی چنین می نویسد “آزادخان افغان پلان وسیعی را در نظر داشت که میخواست افغانستان، ایران، و هندوستان را تحت یک قدرت در آورده و امپراطوری وسیعی را تشکیل دهد….”
آزادخان بعد از استحکام مناطق شمال ایران متوجه اصفهان مرکز امپراطوری صفوی های ایران شده، رقبای ایرانی خود راچون کریمخان زند و حسن خان قاجار را شکست داده و در اصفهان اعلان پادشاهی می کند و سکه شاهی بنامش ضرب میګردد.
پروفیسورجان پِری، مورخ امریکایی، در کتاب خود بنام “کریم خان زند” چنین می نویسد: “شاه دُرانی، احمد شاه دُرانی،معاهده دوستی را با کریم خان زند امظا[امضاء]ٌ نمود که به اساس آن این دو شخصیت با قدرت بتواند امپراطوری نادر افشار را بین خود تقسیم نمایند….
جان پری علاوه می نماید ….قرار راپور ها، کریم خان مکتوب های دوستانه از احمد شاه که در آنزمان در نیشاپور بود دریافت می نمود و وعده پول و لشکر را از احمد شاه می گرفت که او یعنی کریم خان جلو پیشرفت آزادخان را بگیرد.ْ
مگر آزاد خان هرگز آرزوی جنگ و روبرو شدن با قشون افغانی را نداشت و اغتشاشات داخلی ایران یک بار دیګر او را به سمت آذربائیجان کشید و این بار کارش به سرحدادت کردستان، عراق، و سواحل فارس رسید. در آخر عمر به در بار شاه گرجستان به راحتی زندګی می کرد تا آنکه رقیب دیرینه اش کریم خان زند او را به دربار خود دعوت نمود و در شیراز مقرش قرار گرفت تا آنکه به عمر ۷۶ سالگی در سال ۱۷۸۱م در همان شهر، شیراز، جان به حق سپرد و در همانجا دفن شد.»
محمد هاشم آصف[مولف رستم التواریخ ]در مورد آزادخان چنین می گوید: “عالیجا آزادخان سلطانی بود با عدل و انصاف و در احکام بسیار دقیق وغوررس و مو شکاف و بصیر و رؤف و عطُوف و خوش سیرت و خوب صورت و فراخ حوصله و در ریاست صاحب حسن سیاست بوده و اخلاق حسنه آداب مستحسنه در وی جمع بوده و در حلم و وقار بی نظیر بوده است….»[رستم التواریخ،به اهتمام محمد مشیری، ص۲۵۸]
[همچنان در صفحات ۲۵۹ و۲۶۳ و۲۶۵ و۲۷۴ کتاب رستم التواریخ نیزاطلاعاتی در بارۀ کارنامه های آزادخان افغان درج است که برای تکمیل تاریخ او سودمند است.]
در بیوگرافی آزاد خان که توسط آقای آزد زوی نوشته شده، آمده است که آزادخان افغان از مردم سلیمان خیل قوم غلجی و از ولسوالی اندر غزنی و۱۷ سال بزرگتر از احمدخان درانی بود. / اعظم سیستانی

آزاد ﺧﺎن اﻓﻐﺎن
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیسردار عبدالقدوس خان اعتماد الدوله
«سردار عبدالقدوس خان اعتماد الدوله» برادر «سردار محمد یحیی خان»، هر دو فرزند «سلطان محمد خان "طلائی"» میباشند. وی در سال 1845م، متولد و در 16 مارچ 1928 وفات نمود. «عبدالقدوس خان» فرزندان متعدد و بیش  از ده زن و کنیزش داشت که یکی « تاجور سلطانه» می باشد. در سال های (1905 ــ 1906) و (1919 ــ 1920) صدراعظم کشور بود.

«اعتماد الدوله» در دربار «امیر حبیب الله خان» محشور و مورد احترام و وزیر دربار بود، «میرسید قاسم خان» گفته بودند که جراید "صور اسرافیل " و "حبل المتین کلکته " در انکشاف افکار و اندیشه های شان موثر بود که آنرا پنهانی از دفتر «سردار عبدالقدوس خان اعتماد الدوله» پنهانی بدست میآوردند.

"علاوه بر خانواده شاهی كه سهم مهم در برنامه های سياسی امير داشتند بايد از چند تن ديگر درباریان صاحب نفوذ نام برد كه امير افغانستان به نظریات و پیشنهادات آنها گوش میداد. يكى از اين شخصیت های مهم  سردار عبدالقدوس خان اعتماد الدوله٬ برادر زادهء امير دوست محمد خان است كه به علت عقاید محکم اسلامی اش از طرفداران سر سخت نایب السلطنه نصرالله خان به شمار می رفت و بدیهی است  كه با اين کارش از مخالفان طرزی قلمداد میشد".1

 در اواخر سلطنت «امان الله خان اعتماد الدوله» از صدارت کنار رفت. در غایله «حبیب الله خان کلکانی»، «سردار محمد حیدر خان اعتمادی» پسر «اعتمادالدوله» با دیگر درباریان با «کلکانی» هم دست شدند.

قدوس خان اعتماد الدوله
آبدات تأریخیقلعه دهدادی یا قلعه جنگی امروزی ولایت بلخ   قلعه دهدادی
آبدات تأریخیگنبد سرباز شهزاده ها در بست  گنبد سرباز شهزاده ها
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخی 

ملکه گوهرشاد بیگم (۷۸۰ -  ۸۶۱ ه‍.ق) معروف به گوهرشاد آغا از اشراف زنان افغانستان و از نامداران و سیاستمداران دوره تیموریان هرات است. او زنی بسیار نیکوکار، ثروتمند، ادب دوست، هنرپرور، باوقار، خردمند، بااحتیاط و باسیاست بود. گوهرشادخاتون همسر سلطان شاهرخ تیموری بود که پس از پدرش امیر تیمور، به مدت ۴۳ سال بر مناطق وسیعی از ایران امروزی و افغانستان حکمرانی کرد و توسط او درسال ۱۴۰۵ م پایتخت تیموریان از سمرقند به هرات منتقل شد.

پدر گوهرشادآغا، «غیاث‌الدین تَرخان» بود که از بزرگان خاندان تیموری به‌شمار می‌آمد و در جنگ‌های بزرگی شرکت داشت و لقب «تَرخان» را چنگیز شخصاً به او داده بود. ترخان یا آغاجی یا آغجی، عنوان منصب خاصی در دستگاه امرای ماوراءالنهر بوده است که دارندهٔ این منصب، واسطه میان سلطان و مردم بوده، و به خاطر حشمت و نفوذی که داشته، بدون التزام به رعایت نوبت و رخصت، نزد سلطان بار می‌یافته است. در دوره ایلخانی، اغلب برای متصدی عنوان «آغاجی» از لقب «ترخان» استفاده می‌کرده‌اند.
مادر او «بانو خان‌زاده بیگم» بود که در ماه رجب سال ۸۱۴ ه‍.ق در مشهد درگذشت و در جوار آرامگاه امام رضا مدفون است.
گوهرشاد همراه با برادرش امیر قره یوسف (۷۹۰ - ۸۰۲ ه‍.ق) که در دربار تیموریان در هرات وزیر بود نقش مهمی در تاریخ اوایل دوره تیموری ایفا کردند. عبدالرحمن جامی از شعرای مشهور دربارش محسوب میگردد

 گوهر شاد بیگم
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیعبدالهادی داوی وزیر تجارت از سال۱۳۰۵ – ۱۳۰۷ در دورۀ پادشاهی اعلیحضرت امان الله غازی

​عبدالهادی داوی فرزند عبدالاحد آخوند زاده طبیب از قوم داوی قندهاری میباشد. وی در سال ۱۲۷۴ هجری شمسی در باغ علی مردان  شهر کابل به دنیا آمد. در مکتب حبیبیه تحصیل کرد و شاعر و نویسندۀ پر آوازه شد. در سال ۱۲۹۰ در ادارۀ سراج الاخبار تقرر حاصل کرد و همیشه مقالات سیاسی و اجتماعی نشر میکرد. مرحوم داوی عضو فعال جمعیت رفقای مشروطیت دوم بود و در نهضت ادبی و فکری جدید، بعد از استاد علامه محمود طرزی قرار داشت و از ایام جوانی به آثار و اشعار فیلسوف هند علامه اقبال علاقمندی خاصی داشت. مرحوم داوی بعد از حمله به امیر حبیب الله خان توسط مرحوم عبدالرحمن لودین، به عنوان دوست وی دستگیر و برای مدت ۷  ماه زندانی شد.
سیدعظیم حسینی

هادی داوی